سال هاست که از ازدواج تان ناراحت هستید. در دو یا سه سال اخیر چندین بار به روانشناس یا مشاو رمجرب مراجعه کرده اید و به دلیل بی توجهی همسرتان به راهکارهای ارائه شده نتیجه نگرفته اید. وساطت های خانواده هایتان نیز بی نتیجه بوده است. حدود یکسال است که دائم به طلاق فکر می کنید، حتی در مورد اینکه زندگی بعد از طلاق چگونه خواهد بود؛ خیالپردازی می کنید.
بین شما و همسرتان فاصله عاطفی عمیقی ایجاد شده است. هر چند ممکن است با هم صحبت کنید اما هیچ محبتی برقرار نیست و فقط هر از گاهی حرارت یک بحث موجب خشم تان می شود. در این یکسال آخر تنها چیزی که شما را در این ازدواج نگه داشته احساس گناه شما نسبت به فرزندانتان است. سرانجام بعد از مشاوره با یک روانشناس مجرب به تصمیم برای طلاق می رسید. حتی با وجود همه ضررها، به هم ریختگی ها و مشکلاتی که طلاق ایجاد خواهد کرد در انجام آن مصمم هستید.
حالا تنها چیزی که باقی مانده گفتن این موضوع به همسرتان است.چیزهای زیادی را باید در نظر بگیرید؛ اول، وقتی خبر را از شما می شنود چقدر غافلگیر خواهد شد؟ احتمالا او نیز مانند شما از این ازدواج ناراضی است. احتمالا آگاه است که شما ناراحت هستید، ولی احتمالا نمی داند که شما آنقدر ناراضی هستید که طلاق بخواهید.
پس با تحلیل آنچه می دانید، میزان غافلگیری اش را حدس بزنید. هر چه بیشتر از اعلام شما غافلگیر یا شوکه شود، بیشتر طول خواهد کشید که طلاق را بپذیرد. زمانی را انتخاب کنید که بدانید هر دوی شما آزاد هستید. تلفن هایتان را خاموش کنید و مطمئن شوید که بچه ها جای دیگری هستند و از آنها مطمئن هستید (در خانه مادربزرگ یا مدرسه هستند).
بیان شما می تواند چیزی شبیه به این باشد: «من خبر ناخوشایندی برای گفتن دارم. تصمیم گرفته ام که از هم جدا شویم. این موضوعی است که من مدت زیادی است که با آن کلنجار رفته ام و گمان می کنم تو لااقل می دانی که ما وضعیت سختی با هم داشته ایم. اما من در تحمل درد و رنج به حد نهایت رسیده ام و دیگر نمی توانم بیش از این ادامه دهم.
می دانم این فرآیند سخت و دردناکی برای همه ما خواهد بود اما باور دارم که می توانیم این کار را به دور از هر نوع بی احترامی نسبت به هم انجام دهیم و امیدوارم تو هم به همین باور برسی.»وقتی به او این جملات را می گویید، احتمالا باید برای یک گفتگوی طولانی یا رشته ای از گفتگوها آماده باشید. اگر او هنوز آماده طلاق نیست، اولین واکنش برانگیخته او این خواهد بود که شما را از این تصمیم منصرف کند. حتی ممکن است لحنی کاملا عصبانی داشته باشد و شما را به انواع چیزهای وحشتناک متهم کند. همه این پاسخ ها معمولی و قابل پیش بینی هستند. حالا زمانی است که شما شروع می کنید به انتخاب اینکه چگونه طلاقی خواهید داشت.
دفاع نکنید
اگر تفسیر او از این اتفاق با اتهام یا انتقاد همراه است، شما عمیقا وسوسه خواهید شد که حمله متقابل داشته باشید. دوست دارید به او بگویید چگونه رفتارها و سهل انگاری هایش، بی توجهی اش به نیازهای شما، ناکارآمدی اش در نقش یک همسر همگی تصمیم شما را تصدیق می کنند و شما سال ها پیش باید این کار را می کردید. اگر اینها را بگویید افتضاحی پیش رویتان خواهید داشت.از خودتان دفاع نکنید و از شکست ها و کمبودهای همسرتان انتقاد نکنید. باید در سکوت گوش کنید و حرفش را قطع نکنید. حرفش را کامل بشنوید. اگر تاکنون چیزی در مورد شنوندگی فعال آموخته اید اکنون زمان استفاده از آن است.نه تنها برای ساکت کردنش تلاش نکنید، بلکه با گوش کردن تان ترغیبش کنید بیشتر بگوید.
مفید خواهد بود اگر درک تان را از احساساتش خلاصه کنید تا او احساس کند حرف هایش فهمیده شده است.به جای بازشماری آنچه هر کدام انجام داده اید، صرفا باید بگویید که این زندگی برای مدتی طولانی وضعیتش خراب بوده است. دیگر باور ندارید که می توان تعمیرش کرد و طلاق تنها راهی است که شما برای آینده می بینید. البته این حرف ها را در صورتی می توانید بیان کنید که واقعا برای نجات زندگی مشترکتان تلاش کرده باشید و با نظر یک روانشناس یا مشاور مجرب به این نتیجه رسیده باشید که راهی غیر از طلاق نیست.
باید اعتراف کنید که هر دوی شما در فرسایشی شدن این زندگی سهیم بوده اید و تلاش برای کشف مقصر بیهوده است. در واقع، شما باید از این فرآیند به گونه ای بگذرید که هر دوی شما بعد از آن بتوانید بازسازی شوید. اگر او تلاش کرد شما را به بحث مقصر و تهمت متقابل بکشاند شما نباید وارد آن شوید.
باید آنچه که قبلا گفته اید را با تاکید بر چهار نکته تکرار کنید؛
1- تصمیم شما برگشت ناپذیر است و نظرتان عوض نخواهد شد.
2- مصمم هستید که یک طلاق به دور از بی احترامی داشته باشید که در آن نیازهای همه از جمله او مورد توجه قرار بگیرد.
3- درگیر بحث در مورد مقصر نخواهید شد.
4- فقط می خواهید درباره چگونگی انجام طلاق و مسائل پس از آن صحبت کنید.
باید آگاه باشید که او برای پذیرفتن این وضعیت به زمان احتیاج دارد و شما همه زمانی که لازم دارد به او خواهید داد. یادتان باشد که دو نفرتان باید در مورد تصمیمات بسیاری با هم مذاکره کنید و شما با او برای به دست آوردن یک راه حل منصفانه و عاقلانه در مورد این تصمیمات همکاری خواهید کرد اما حالا زمان آن گفتگوها نیست. زمان آن وقتی خواهد رسید که او زمانی که برای تأمل لازم دارد داشته باشد و برای شروع احساس آمادگی کند.همچنین باید به همسرتان بگویید که شما تعجیلی در اقدام قانونی نخواهید داشت و امیدوار هستید تماس با وکیل و دادگاه را به حداقل برسانید.
به پایان بردن اولین گفتگو
پس از این گفتگو، صحبت های زیادی خواهید داشت. کارهایی هست که در اولین گفتگو نباید انجام دهید. ممکن است او در مورد مسائل اقتصادی یا مسئله حضانت بچه ها خیلی نگران باشد. پس ممکن است با عبارت برانگیزاننده ای شروع کند؛ «من نمی گذارم تو همه زندگی ام را ببری.»، «انتظار نفقه هم نداشته باش.»، «تو این را می خواهی، خودت هم باید از پس خرج خودت بربیایی.»
در این موقعیت شما باید به او تضمین بدهید که منصف خواهید بود و اطمینان دارید که دو نفری با هم به یک توافق منطقی خواهید رسید. اما حالا زمان مناسبی برای این کار نیست. به تله نیفتید و هیچ گفتگویی که هر دویتان آماده اش نیستید و نتوانید به سرعت حل کنید، انجام ندهید. آنچه قبلا گفته اید تکرار کنید و گفتگو را به پایان ببرید.به او اطمینان بدهید که احساسات او را درک می کنید و همچنان که او آماده می شود با او همکاری خواهید کرد. سپس گفتگو را به پایان ببرید.