حروف مقطعه حروفی اند که در اول بعضی از سوره ها می آیند و معنای مستقلی ندارند. در تفسیر این حروف آرای مختلفی گفته شده است که رأی درست تر این است که این حروف رمزند و پیامبر و اولیا از آن مطلع اند.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: "الم"، رمز و اشاره ای است میان خدا و حبیب او محمد(صلی الله علیه و آله) خواسته تا کسی جز او بر آن آگاه نگردد آن را به صورت حروف درآورده تا آن رموز را از چشم اغیار دور نگاه دارد و تنها بر دوست روشن و ظاهر سازد.
فایده حروف مقطعه
پیش از پرداختن به این بحث، نخست دو نظریه ای که در رابطه با حروف مقطعه قرآن مطرح شده بیان می کنیم.
پیرامون حروف مقطعه قرآن سخنان زیادی گفته شده است، از میان سخنان مفسرانی که در این راستا سخن گفته اند، بیاناتی از علامه طباطبایی سپس دیدگاه مفسر دیگری را بیان می نماییم سپس نتیجه می گیریم.
علامه (ره) می گوید: در بیست و نه سوره از قرآن حروف مقطعه آمده که بعضی با یک حرف شروع شده؛ مانند سوره "ص" و "ق" و "ن". بعضی دیگر با دو حرف؛ نظیر "طه" و "طس"، و "یس" و "حم" و بعضی دیگر با سه حرف؛ مانند "الم" و "الر" و "طسم" و بعضی دیگر با چهار حرف؛ مثل "المص" و "المر" و بعضی هم با پنج حرف چون سوره "کهیعص" و "حمعسق".
از سوی دیگر این حروف هم (از نظر تعداد کاربرد) با یک دیگر تفاوت دارند، بعضی از آنها تنها در یک جا آمده؛ مانند "ن" و بعضی دیگر در آغاز چند سوره آمده؛ مانند "الم"، و "الر" و "طس" و "حم".
با در نظر گرفتن این دو نکته اگر کمی در سورههایی که حروف مقطعه سرآغاز آنها یکی است- مانند "الم"، "المر"، دقت کنیم، خواهیم دید که آن سورهها از نظر مضمون نیز به هم شباهت دارند و سیاقشان یکی است، به طوری که شباهت بین آنها در سایر سورهها دیده نمیشود.
شباهتی که در آیات اول بیشتر این سورهها مشاهده میشود بر این معنا تأکید می کند؛ مثلاً در سورههای "حم" آیه اول آن با عبارت "تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ" است، یا عبارتی دیگر که این معنا را میرساند، و نظیر آن آیههای اول سورههایی است که با "الر" افتتاح شده که فرموده: "تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ" و یا عبارتی در همین معنا و نیز نظیر این در سورههایی که با "طس" شروع میشود و یا سورههایی که با "الم" آغاز گشته، که در بیشتر آنها نبودن ریب و شک در کتاب به میان آمده، و یا عبارتی که همین معنا را میرساند.
با در نظر گرفتن این شباهت ها ممکن است آدمی حدس بزند که بین این حروف و مضامین سورهای که با این حروف آغاز شده ارتباط خاصی باشد، مۆید این حدس آن است که میبینیم سوره اعراف که با "المص" آغاز شده، مطالبی را که در سورههای "الم" و سوره "صاد" هست در خود جمع کرده. و نیز میبینیم سوره رعد که با حروف "المر" افتتاح شده، مطالب هر دو قسم سورههای"الم" و "المر" را دارد.
از این جا استفاده میشود که این حروف رموزی هستند بین خدای تعالی و پیامبرش که معنای آنها از ما پنهان است و فهم عادی ما راهی به درک آنها ندارد، مگر به همین مقدار که حدس بزنیم بین این حروف و مضامینی که در سورههای هر یک آمده ارتباط خاصی هست. (تفسیر المیزان، ج 18، ص 7، 8)
در ادامه بیان نکته ای که یکی از مفسران معاصر عرضه داشته خالی از لطف نیست.
چند سال قبل یکی از محقّقین مصری «دکتر رشاد» که ساکن امریکا است، درباره حروف مقطعه اوائل بعضی سورهها به نکاتی دست یافته که آن را به وسیله دستگاه الکترونیکی به ثبوت رسانده است، او به این نتیجه رسیده است که حروف اوائل هر یک از این سورهها رابطهای دارد با حروفی که در آیات همان سوره آمده است، سپس همین دریافت و نظر را با کوشش چند ساله و به وسیله دستگاه الکترونیکی به صورتی اثبات کرد و به این نتیجه رسید که مقدار حروفی که در هر یک از این 29 سوره که با حروف مفرد یا مرکب آغاز شده بیش از دیگر حروفی است که در همان سوره آمده است، بنا بر این کشف، معلوم میشود که بیش از اعجازی که در لغات خاص و ترکیب جملهها و آیات در قرآن آمده، حروف آن هم با حساب و تناسب و نظمی خاص آورده شده که خود علاوه بر معانی و حقایق و محتوای آنها، جهتی از اعجاز است.
این کشفیات بیان و اثبات بعضی از نظرهایی است که درباره حروف مقطعه در اوائل سوره بقره ذکر شده که یکی از آنها همین نظر است که این حروف اشاره به اعجاز و تناسب حروف و کلمات آیات سورهای است که در آغاز آن حروف مفرد و مرکّب آمده است، و شاید که این نظرها و کشف ها روزنههایی باشد برای رسیدن و کشف حقایق برتر. (طالقانی، سید محمود، پرتوی از قرآن، ج 5، ص 8)
با توجه به مطالبی که بیان شده به چند نکته مهم دست می یابیم.
الف. این حروف که در اصطلاح علوم قرآنی به آن حروف مقطعه گفته می شود حروف بیهوده نیست؛ زیرا فواید بسیاری برای آن بیان کردند و اگر به گفته خودتان هم مراجعه کنید از آن به حروف مرموز تعبیر کردید که گمان نمی کنیم اگر معنای مرموز را از شما بپرسند در پاسخ بگویید بیهوده.
ب. با بیانی که ما از مفسران عرضه داشتیم معلوم می شود که این رمزی است بین خدا و رسولش که البته ممکن است بشر به بعضی از رموز آن بتواند پی ببرد و در هر رمزی اسراری نهفته است که دیگران از آن بی خبرند که عدم اطلاع دیگران ار آن اسرار دلیل بر بیهوده بودن آن نیست.
ج. اگر در یک کتابی هدایتگر که برای عموم نوشته شده چند نکته کلیدی هم برای خواص قرار داده شود، منافاتی با هدایتگری آن کتاب ندارد.
این رموز گرچه شاید به طور مستقیم گره ای از مشکلات انسان های امروزی را باز نکند اما همان طور که گفتیم با توجه به این که این حروف رمزی بین خدا و رسولش است چه بسا پیامبر با بهره گیری از این رموز بهتر از عهده راهنمایی بشر بر آید و گره ای از مشکلات گمراهی بشر را حل نماید.
علاوه بر همه این مواردی که بیان شد، بحث از حروف مقطعه و نظیر این، از مباحث درون دینی است؛ یعنی زمانی به این مباحث پرداخته می شود که از بحث خدا و نبوت و ... فارغ شده باشیم از این رو وقتی ما خدا را با اوصاف نیک و حکمت شناختیم و معلوم شد که خداوند کار عبث و بیهوده انجام نمی دهد اگر موردی نظیر استعمال حروف مقطعه پیدا شد که ما (بر فرض) دلیل و سرّ آن را پیدا نکردیم به این نتیجه می رسیم که آن کار بیهوده نیست.