افسانه حیدری دوشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۳ - ۱۷:۰۰

یك انسان واقع بین و حقیقت‏جو براى فهم كلمات پروردگار، راهى جز این ندارد كه همه آیات را در كنار هم بچیند و از آنها حقیقت را دریابد، و اگر در ظواهر پاره‏اى از آیات، در ابتداى نظر، ابهام و پیچیدگى بیابد، با توجه به آیات دیگر، آن ابهام و پیچیدگى را برطرف سازد و به كنه آن برسد.

هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِیلِهِ وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما یَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ (آل عمران ـ 7)

او كسى است كه این كتاب را بر تو نازل كرد. بخشى از آن، آیات محكم (روشن و صریح) است كه اصل و اساس این كتاب را تشكیل مى‏دهد. (و هر گونه ابهامى در آیات دیگر، با مراجعه به این محكمات روشن مى‏شود) و بخشى از آن، آیات متشابه است (كه احتمالات مختلفى در معناى آیه مى‏رود، ولى با توجه به آیات محكم، تفسیر آنها روشن مى‏شود.) امّا كسانى كه در دلهایشان انحراف است، به جهت ایجاد فتنه (و گمراه كردن مردم) و نیز به جهت تفسیر آیه به دلخواه خود، به سراغ آیات متشابه مى‏روند، در حالى كه تفسیر این آیات را جز خداوند و راسخان در علم نمى‏دانند. آنان كه مى‏گویند: ما به آن ایمان آورده‏ایم همه‏ى آیات از طرف پروردگار ماست (خواه محكم باشد یا متشابه) و جز خردمندان پند نگیرند.

 

منظور از آیات محكم و متشابه چیست؟

واژه" محكم" در اصل از" احكام" به معنى ممنوع ساختن، گرفته شده است و به همین دلیل به موجودات پایدار و استوار، محكم مى‏گویند، زیرا عوامل انحرافى را مى‏زدایند و نیز سخنان روشن و قاطع كه هر گونه احتمال خلاف را از خود دور مى‏سازد محكم مى‏گویند.

بنا بر این مراد از" آیاتٌ مُحْكَماتٌ" آیاتى است كه مفهوم آن به قدرى روشن است كه جاى گفتگو و بحث در آن نیست، این آیات (محكمات) در قرآن" ام الكتاب" نامیده شده، یعنى اصل و مرجع و مفسر و توضیح دهنده آیات دیگر است.

واژه" متشابه" در اصل به معنى چیزى است كه قسمت‏هاى مختلف آن، شبیه یكدیگر باشد، به همین جهت به جمله‏ها و كلماتى كه معنى آنها پیچیده است و گاهى احتمالات مختلف در باره آن داده مى‏شود،" متشابه" مى‏گویند، و منظور از متشابهات قرآن همین است، یعنى آیاتى كه معانى آن در بدو نظر پیچیده است، و در آغاز، احتمالات متعددى در آن مى‏رود، اگر چه با توجه به آیات محكم، تفسیر آنها روشن است.

از آنچه در باره محكم و متشابه گفتیم معلوم شد كه یك انسان واقع بین و حقیقت‏جو براى فهم كلمات پروردگار، راهى جز این ندارد كه همه آیات را در كنار هم بچیند و از آنها حقیقت را دریابد، و اگر در ظواهر پاره‏اى از آیات، در ابتداى نظر، ابهام و پیچیدگى بیابد، با توجه به آیات دیگر، آن ابهام و پیچیدگى را برطرف سازد و به كنه آن برسد.

 

در این آیه، چند سوال مطرح است:

سوال: قرآن در یك جا همه‏ى آیات خود را محكم دانسته و فرموده: «كِتابٌ أُحْكِمَتْ آیاتُهُ» (هود، 1) و در جاى دیگر همه را متشابه دانسته و فرموده: «كِتاباً مُتَشابِهاً» (زمر، 23) ولى در این آیه بعضى را محكم و بعضى را متشابه معرّفى نموده است، مسأله چیست؟

پاسخ: آنجا كه فرمود: تمام آیاتِ قرآن محكم است، یعنى سخن سست و بى‏اساس در هیچ آیه‏اى نیست و آنجا كه فرمود: همه‏ى آیات متشابه هستند، یعنى سیستم و آهنگ آیات قرآن، هماهنگ، یك نواخت و شبیه بهم است.

اما با این حال، از نظر فهم مردم همه‏ى آیات یكسان نیستند، بعضى صریح و روشن و همه كس فهم، ولى بعضى داراى معانى بلند و پیچیده‏اند كه همین امر موجب شبهه و اشتباه آنان مى‏گردد.

 

سوال: چرا در قرآن آیات متشابه به كار رفته است؟

پاسخ: اوّلًا: وجود آیات متشابه زمینه‏ى فكر و تدبّر در آیات است.

ثانیاً: موجب رجوع مردم به رهبران آسمانى مى‏شود. آرى، اگر همه‏ى درس آسان باشد، شاگرد احساس نیاز به استاد نمى‏كند.

ثالثاً: متشابهات وسیله آزمایش مردم است. گروهى كژاندیش، از لابلاى آنها به سراغ‏ اهداف شوم خود مى‏روند و گروهى اندیشمند، به فرموده امام رضا علیه السلام با مراجعه به محكمات، معناى صحیح آیات را كشف مى‏نمایند. («من ردّ متشابه القرآن الى محكمه هدى الى صراط مستقم». بحار، ج 2، ص 185)

 

سوال: نمونه آیات متشابه كدام است؟

پاسخ: در قرآن مى‏خوانیم: «إِلى‏ رَبِّها ناظِرَةٌ» (قیامت، 23) در قیامت، چشم‏ها به پروردگارشان مى‏نگرند. چون عقل سلیم، جسم بودن را براى خداوند محال مى‏داند و در آیات دیگر قرآن نیز مى‏خوانیم: «لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ» (انعام، 103) چشمها او را درك نمى‏كنند، لذا مى‏فهمیم كه مراد از نگاه به پروردگار، نگاه به لطف و پاداش او در قیامت است.

همچنین مراد از «دست خدا» در آیه‏ى «یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ» قدرت اوست، چنان كه در فارسى نیز مى‏گوییم: فلانى در فلان شهر یا اداره دست دارد، یعنى قدرت دارد. و گر نه خداوند كه جسم نیست تا دست و پا داشته باشد. قرآن نیز مى‏فرماید: «لَیْسَ كَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ» (شورا، 11) او همانندى ندارد.

این گونه آیات، سبب انحراف ساده اندیشانى شده كه به آیات دیگر توجّه ندارند و از مفسّران واقعى یعنى اهل بیت پیامبر علیهم السلام جدا افتاده‏اند و شاید به جهت همین خطرات باشد كه قرآن، خود به ما سفارش نموده است هنگام قرائت قرآن از شرّ شیطان به خداوند پناه ببرید. «فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجِیمِ» (نحل، 98)

 

سوال: تأویل قرآن به چه معناست؟

پاسخ: مراد از تأویل، اهداف و معارف و اسرار پشت پرده‏اى است كه بعد روشن مى‏شود. نظیر تعبیر خوابى كه حضرت یوسف دید و بعد روشن شد و یا اسرارى كه در شكستن كشتى توسط خضر و موسى بود كه بعد روشن شد.

در روایات مى‏خوانیم: آیات ناسخ، از محكمات و آیات منسوخ از متشابهات قرآن است و ائمه معصومین علیهم السلام مصداق بارز راسخون در علم هستند. (تفسیر نور الثقلین)

هم چنان كه خروج كنندگان بر حاكم اسلامى، كج اندیشانى هستند كه به دنبال آیات متشابه مى‏روند. (تفسیر درّ المنثور، ج 2، ص 148) حضرت على علیه السلام در نهج البلاغه (نهج البلاغه، خطبه 91) از راسخان در علم ستایش مى‏كند. آنان كه به عجز علمى خود اعتراف دارند و از تعمق در چیزى كه ضرورتى ندارد دست باز مى‏دارند.

 

پیام‏های آیه:

1ـ هر كس همه‏ى آیات را نمى‏فهمد. «وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ»

2ـ قلب‏هاى منحرف، منشأ فساد و فتنه است. «فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ»

3ـ فتنه، تنها آشوب نظامى و فیزیكى نیست، تفسیر به رأى و تحریفِ فرهنگ و معانى آیات، نیز فتنه است. «ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ»

4ـ گاهى حقّ دستاویز باطل مى‏شود. «ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ»

5ـ هدف نهایى و مقصد اعلاى آیات الهى را تنها خدا و راسخان در علم مى‏دانند. «وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ»

6ـ نام راسخان در علم در كنار نام مقدّس خداوند آمده و مقامشان بعد از مقام الهى است. «وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ»

7ـ علم، درجاتى دارد كه بالاترین آن آشنا شدن به تأویل و رسیدن به هدف نهایى است. «وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ»

8ـ عالمان واقعى بى‏تكبّرند. «وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ»

9ـ گرایش به باطل، مانع از رسوخ علم است. «الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ» در برابر «فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ» قرار داده شده است.

10ـ هر چه را نمى‏فهمیم انكار نكنیم. «كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا»

11ـ نزول آیات محكم و متشابه، در مسیر تربیت است. «كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا»



شارژ سریع موبایل