مریم عبدالله زاده پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۳ - ۱۰:۴۵

در آیه 286 سوره بقره انسان تمام مراحل لطف را از خداوند مى‏خواهد:

مرحله اوّل عفواست كه محو گناه و عقاب است.

مرحله دوّم مغفرت و محو آثار گناه از روح است.

مرحله سوّم بهره‏گیرى از رحمت پروردگار و پیروزى بر كافران مى‏باشد.

لا یُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنا لا تُواخِذْنا إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِینَ (بقره ـ 286)

 

چند تقاضاى مهم‏

همان گونه كه در تفسیر آیه قبل گذشت، دو آیه آخر سوره مبارکه بقره ناظر به كسانى است كه از شنیدن این جمله كه اگر چیزى را در دل پنهان دارید و آشكار سازید خداوند آن را محاسبه كرده و مطابق آن جزا مى‏دهد، نگران شدند و گفتند: هیچ یك از ما از وسوسه‏ها و خطورات قلبى خالى نیست.

این آیه مى‏گوید: "خداوند هیچ كس را جز به اندازه توانایى‏اش تكلیف نمى‏كند"

"وسع" از نظر لغت به معنى گشایش و قدرت است، بنابراین آیه، این حقیقت عقلى را تأیید مى‏كند كه وظایف و تكالیف الهى هیچ گاه بالاتر از میزان قدرت و توانایى افراد نیست و لذا باید گفت تمام احكام با همین آیه تفسیر و تقیید مى‏گردد، و به مواردى كه تحت قدرت انسان است اختصاص مى‏یابد.

بدیهى است یك قانون‏گذار حكیم و دادگر نمى‏تواند غیر از این قانون وضع كند، ضمناً جمله فوق، بار دیگر این حقیقت را تأیید مى‏كند كه هیچ گاه احكام شرعى از احكام عقلى و فرمان عقل و خرد جدا نمى‏گردد، و این دو در همه مراحل دوش به دوش یكدیگر پیش مى‏روند.

سپس مى‏افزاید: "هر كار (نیكى) انجام دهد براى خود انجام داده و هر كار (بدى) كند به زیان خود كرده است" (لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اكْتَسَبَتْ).

آرى هر كسى محصول عمل نیك و بد خود را مى‏چیند و در این جهان و جهان دیگر با نتایج و عواقب آن روبرو خواهد شد.

آیه فوق با این بیان مردم را به مسئولیت خود و عواقب كار خویش متوجه مى‏سازد و بر افسانه جبر و اقبال و طالع و موهومات دیگرى از این قبیل كه افرادى براى تبرئه خویش دست و پا كرده‏اند خط بطلان مى‏كشد.

و به دنبال این دو اصل اساسى (تكلیف به مقدار قدرت است- و هر كسى مسئول اعمال خویش است) از زبان مومنان هفت درخواست از درگاه پروردگار بیان مى‏كند كه در واقع آموزشى است براى همگان كه چه بگویند و چه بخواهند.

نخست مى‏گوید: "پروردگارا! اگر ما فراموش كردیم یا خطا نمودیم ما را مواخذه مكن" (رَبَّنا لا تُواخِذْنا إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا).

آنها چون مى‏دانند مسئول اعمال خویش‏اند، لذا با تضرعى مخصوص، خدا را به عنوان رب و كسى كه لطف ویژه‏اى در پرورششان داشته و دارد، مى‏خوانند و مى‏گویند زندگى به هر حال خالى از فراموشى و خطا و اشتباه نیست، ما مى‏كوشیم به سراغ گناه عمدى نرویم، اما خطاها و لغزش ها را تو بر ما ببخش.

بحثى كه در اینجا مطرح مى‏گردد این است كه: مگر امكان دارد كه پروردگار كسى را در برابر لغزشى كه از فراموشى یا عدم توجه سرچشمه گرفته مجازات نماید تا زمینه‏اى براى این درخواست بماند؟

در پاسخ این سوال باید گفت: گاهى فراموشى نتیجه سهل‏انگارى خود انسان است مسلم است كه این گونه فراموشی ها از انسان سلب مسئولیت نمى‏كند مانند این كه: در قرآن آمده است "فَذُوقُوا بِما نَسِیتُمْ لِقاءَ یَوْمِكُمْ هذا"، (بچشید عذاب خدا را در برابر آن كه این روز را فراموش كردید). (سوره سجده، آیه 14)

بنابراین فراموشكاری هایى كه زاییده سهل‏انگارى است قابل مجازات است.

موضوع دیگرى كه باید به آن توجه داشت این است كه "نسیان" و "خطا" با یكدیگر فرق روشنى دارد.

"خطا" معمولا به كارهایى گفته مى‏شود كه از روى غفلت و عدم توجه از انسان سر مى‏زند.

ولى "نسیان" در جایى گفته مى‏شود كه انسان با توجه دنبال كار مى‏رود ولى مشخصات حادثه را فراموش كرده، مثل اینكه كس بى گناهى را مجازات كند به گمان اینكه گناهكار است زیرا مشخصات گناهكار واقعى را فراموش نموده است.

سپس به بیان دومین درخواست آنان پرداخته، مى‏گوید: "پروردگارا! بار سنگینى بر دوش ما قرار مده آن چنان كه بر كسانى كه پیش از ما بودند (به كیفر گناهان و طغیانشان) قرار دادى" (رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْراً كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنا).

در این جمله مومنان از خداوند تقاضا دارند، از تکالیف سنگین، كه گاهى موجب تخلف افراد از اطاعت پروردگار مى‏گردد، آنها را معاف دارد. و این همان چیزى است كه درباره دستورات اسلام از زبان پیغمبر صلی الله علیه و آله نقل شده."

بعثت بالحنیفیة السمحة السهلة "(بحار الانوار، جلد 65 صفحه 319 (طبع بیروت)

شبیه این معنى در فروع كافى، جلد 5 صفحه 494 باب كراهة الرهبانیة آمده است):" به آیینى مبعوث شده‏ام كه عمل به آن براى همه‏ سهل و آسان است".

و در چهارمین و پنجمین و ششمین تقاضا مى‏گویند: "ما را ببخش و گناهان ما را بپوشان و مشمول رحمت خود قرار ده" (وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا).

"عفو" در لغت به معنى محو كردن آثار چیزى است، و غالباً به معنى محو آثار گناه  مى‏ آید كه هم شامل آثار طبیعى آن مى‏شود، و هم شامل مجازات آن.

در حالى كه مغفرت تنها به معنى پوشاندن گناه است.

 
تكالیف الهى، بیش از توان انسان نیست!
 

پیام‏های این آیه:

1ـ تكالیف الهى، بیش از توان انسان نیست. «لا یُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها» اسلام، دینِ آسانى است، نه سخت‏گیرى.

2ـ اعمال ما آثارى دارد كه بازتابش به خود ما برمى‏گردد. «لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا»

3ـ انسان، آزاد و صاحب اختیار است. «لَها ما كَسَبَتْ»

4ـ انجام یا ترك دستورات الهى، سود و ضررش براى خود ماست. «لَها»، «عَلَیْها»

5ـ كسانى كه مى‏گویند: «سَمِعْنا وَ أَطَعْنا» و سراپا عادل و متّقى هستند، باز هم از خطا و نسیان‏هاى خود نگرانند و دعا مى‏كنند. «إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا»

6ـ به تاریخ گذشتگان و حوادث تلخ آنان بنگریم تا درس عبرت گرفته و به خدا پناه ببریم. «كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنا»

7ـ آداب دعا  آن است كه ابتدا به ضعف خود اقرار كنیم «لا طاقَةَ لَنا» سپس به عظمت خداوند گواهى دهیم «أَنْتَ مَوْلانا» آنگاه خواست خود را مطرح كنیم. «وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا»

8ـ پیروزى اسلام بر كفر، خواسته دائمى مومنان است. «فَانْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِینَ»



شارژ سریع موبایل