حالات قلبى انسان دو نوع است: گاهى خطور است كه بدون اختیار چیزى به ذهن مىآید و انسان هیچ گونه تصمیمى بر آن نمىگیرد كه آن خطور گناه نیست، چون به دست ما نیست. امّا آن حالات روحى كه سرچشمهى اعمال بد انسان مىشود و در عمق روان ما پایگاه دارد، مورد مواخذه قرار مىگیرد.
لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ إِنْ تُبْدُوا ما فِی أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بقره ـ 284)
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، تنها از آنِ خداست. (بنابراین) اگر آنچه را در دل دارید آشكار سازید یا پنهان دارید، خداوند شما را طبق آن محاسبه مىكند. پس هر كه را بخواهد (و شایستگى داشته باشد).
همه چیز از آن او است
این آیه در حقیقت آنچه را كه در جمله آخر آیه قبل آمد تكمیل مىكند، مىگوید: "آنچه در آسمان ها و زمین است از آن خدا است و (به همین دلیل) اگر آنچه را در دل دارید آشكار سازید یا پنهان كنید، خداوند شما را مطابق آن محاسبه مىكند" (لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ إِنْ تُبْدُوا ما فِی أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ).
"سپس هر كس را كه بخواهد (و شایسته بداند) مىبخشد و هر كس را بخواهد (و مستحق ببیند) مجازات مىكند" (فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ).
یعنى تصور نكنید اعمالى همچون كتمان شهادت و گناهان قلبی دیگر بر او مخفى مىماند. كسى كه حاكم بر جهان هستى و زمین و آسمان است، هیچ چیز بر او مخفى نخواهد بود، بنابراین تعجب نكنید، اگر گفته شود خداوند گناهان پنهانی را نیز محاسبه مىكند و كیفر مىدهد.
این احتمال نیز وجود دارد كه آیه فوق اشاره به تمام احكامى باشد كه در آیات مختلف پیشین آمد، مانند انفاق هاى خالصانه و انفاق هاى آمیخته با ریا و همچنین منت و آزار و نیز نماز و روزه و سایر احكام و عقاید.
و در پایان آیه مىفرماید: "و خداوند بر هر چیز قادر است" (وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ).
هم آگاهى دارد نسبت به همه چیز این جهان و هم قادر است لیاقت ها و شایستگی ها را مشخص كند و هم متخلفان را كیفر دهد.
نکات آیه:
1- گاه تصور مىشود كه این آیه با احادیث فراوانى كه مىگوید: نیت گناه، گناه نیست مخالفت دارد.
ولى پاسخ آن روشن است، زیرا آن احادیث مربوط به گناهانى است كه عمل خارجى دارد و نیت مقدمه آن است مانند: ظلم و دروغ و غصب حقوق، نه گناهانى كه ذاتاً جنبه درونى دارند و عمل قلبى محسوب مىشود، (مانند شرك و ریا و کتمان شهادت).
تفسیر دیگرى نیز براى این آیه وجود دارد و آن اینكه یك عمل ممكن است به صورت هاى مختلف انجام شود، مثلاً انفاق گاه براى خدا است و گاه براى ریا و شهرتطلبى، آیه مىگوید: اگر نیت خود را آشكار سازید و یا پنهان كنید خداوند از آن باخبر است، و بر طبق آن به شما جزا مىدهد و در واقع اشاره به همان مضمون روایت لا عمل الا بنیة: "هیچ عملى جز به نیت نیست" (وسائل الشیعه، جلد 1 صفحه 33) دارد.
2- روشن است اینكه مىفرماید: هر كس را بخواهد مىبخشد و هر كس را بخواهد عذاب مىكند، خواستن بى دلیل نیست، بلكه بخشش او نیز دلیلى دارد و دلیلش شایستگى عفو در شخص مورد بخشش است، و همچنین عدم بخشش و عذاب كردن.
مىبخشد و هر كه را بخواهد (و مستحقّ باشد) مجازات مىكند و خداوند بر هر چیزى تواناست.
علامه طباطبائى در تفسیر المیزان مىفرماید: حالات قلبی انسان دو نوع است: گاهى خطور است كه بدون اختیار چیزى به ذهن مىآید و انسان هیچ گونه تصمیمى بر آن نمىگیرد كه آن خطور گناه نیست، چون به دست ما نیست. امّا آن حالات روحى كه سرچشمهى اعمال بد انسان مىشود و در عمق روان ما پایگاه دارد، مورد مواخذه قرار مىگیرد.
ممكن است مراد آیه از كیفر حالات باطنى انسان، گناهانى باشد كه ذاتاً جنبه درونى دارد و عمل قلب است، مانند كفر و كتمان حقّ، نه مواردى كه مقدّمه گناه بیرونى است.
انسان، در برابر روحیّات، حالات و انگیزههایش مسئول است و این مطلب مكرّر در قرآن آمده است. از آن جمله:
«یُواخِذُكُمْ بِما كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ» خداوند شما را به آنچه دل هاى شما كسب نموده است مواخذه مىكند.
«فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ» به راستى كه كتمان كننده، دل او گناهكار است.
«إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُوادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْوُلًا» همانا گوش و چشم و دل، هر كدام مورد سوال هستند.
«إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ» علاقه قبلى به شیوع گناه و فساد در میان مومنان، سبب عذاب دنیا و آخرت است.
حضرت على علیه السلام مىفرمایند: مردم بر اساس افكار و نیّات خود مجازات مىشوند.
پیامهای این آیه:
1ـ خداوند، هم مالك مطلق است «لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ» و هم عالم مطلق («إِنْ تُبْدُوا»، «أَوْ تُخْفُوهُ») و هم قادر مطلق. («وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»)
2ـ از كوزه همان برون تراود كه در اوست. اعمال انسان ها نشانگر طرز تفكّر و اعتقادات درونى آنهاست. «تُبْدُوا ما فِی أَنْفُسِكُمْ»
3ـ مربّى باید مردم را میان بیم و امید نگه دارد. «فَیَغْفِرُ»، «یُعَذِّبُ»