باید بدانید که راه خلاق شدن کودکتان از شما میگذرد. تنها کافی است که بدانید در 24 ساعت روز چقدر میتوانید در بروز استعدادهای کودکتان دخیل باشید. آنها فقط به یک راهنما نیاز دارند. کودکان ریسکپذیر هستند و میتوانند مسائل را حل کنند و البته مشاهدهگرهای بی نظیری هم هستند. وظیفه شما به عنوان والدین تقویت قوه تخیل و ایجاد فرصتی برای بروز شخصیت کودک است بنابراین باید محیط خانه بستری برای ایجاد خلاقیت باشد اما اغلب والدین در خانه درگیر مسائلی مانند آشپزی، رسیدگی به امور خانه، شستن لباس و... هستند و ایجاد فرصت برای کودکان به منظور داشتن سرگرمیهای خلاقانه کار سختی به نظر میرسد.
بهترین کار این است که آنها را تولید کنندگان ایده بار بیاورید. با ما یک روز کامل را مرور کنید و راهنمای ما را به دقت بخوانید تا ببینید که چه ساده میتوانید به کودک کمک کنید.
بیدار شدن
بازی نرمش: همین که چشمهایتان را باز کردید و سراغ فرزندتان رفتید، تک تک اعضای بدن را صدا کنید تا نرمش کنند، هرچه بامزهتر این کار را انجام دهید بهتر است، مثلا «دستهای علی گجتی کش بیاین!» در این حالت بدن و مغز کودک به طور همزمان رشد میکند بنابراین هر چیزی که او را به صورت فیزیکی گرم کند میتواند در رشد شناختی او نیز موثر باشد.
ساعتهای بیداری: با هم تصمیم بگیرید که چه ساعتی از خواب بیدار شوید و به او یاد دهید که چطور ساعت را کوک کند. کودکان 4 ساله و بالاتر به راحتی از عهده این کار برمیآیند به خصوص اگر قرار باشد فقط یک دکمه روشن و خاموش را فشار دهند. این مسئولیت را به او بدهید که هر شب خودش ساعت را کوک کند و اختیار این که با چه صدایی بیدار شود را به خودش واگذار کنید.
سرزمین اسرار آمیز: وقتی چراغ اتاق را خاموش میکنید اعلام کنید که تخت کودکتان صبح تغییر کاربری خواهد داد و جایی برای خوابیدن نیست. این تخت صبح یک آکواریوم، یک ابر و هر چیزی که کودک دوست دارد میشود.
بعد از کودک بخواهید در جایی که تصور کرده بیدار شود. فکرش را بکنید کودکتان چقدر خوشحال میشود وقتی در یک قایق وسط دریاچه بیدار شود.
در ماشین
من متوجه شدم: یک مشاهدهگر بسازید. «من متوجه شدم که باران تند است و تعجب کردم که چرا؟» یا «دیدم کفشهات بند داره، چرا؟» بعد سکوت کنید. اجازه دهید کودکان شانسشان را برای ایجاد ایده در مغزشان امتحان کنند. اصلا مهم نیست چه توضیحی میدهند، هیچ وقت آنها را تصحیح نکنید و فقط بگویید عجب ایده جالبی.
زمانی برای شعر: دوکلید بدهید: «من دنبال کلمهای هستم که رنگش مثل گل رز باشه و یک وسیلهای که با اون میتونم ماشین رو نگه دارم. آفرین ترمز قرمز درسته.» شاید به هم قافیه بودن کلمات پی ببرد، شاید هم نه اما همین که مغزش باید بین ایدههای مختلف ارتباط ایجاد کند باعث بروز خلاقیت میشود.
داستان گروهی: گذشته از آن که کودک در سرویس مدرسه است یا خودش تنهاست شروع به داستانگویی کنید. بعد از کودک یا کودکان بخواهید داستان را ادامه دهند. قانونتان باید این باشد که هیچ چیز را ویرایش نکنید.
شستن دندانها
وقت بگذارید: یک تایمر بامزه و خندهدار تهیه کنید و به کودک یاد دهید چطور از آن استفاده کند. به این ترتیب او مسئول این کار خواهد بود و احساس میکند آزادی عمل دارد كه کاری را خودش انجام دهد.
فکرش را باز کنید: از او سؤال کنید «فکر میکنی میمونها چطوری دندوناشونو میشورن؟» یا «فکر میکنی توی کره ماه چطوری بتونی دندوناتو مسواک کنی؟»
اپرای دندان: میتوانید یک بازی با خواهر و برادرها یا خودتان راه بیندازید. به این ترتیب که وقتی یکی دندانهایش را مسواک میزند دیگری برایش آوازی درباره دندان بخواند. بعد جاهایتان را عوض کنید. در این صورت بچهها مدت طولانیتری مسواک میزنند تا ترانهای که ساختهاند همخوانی بهتری پیدا کند.
رفتن به تختخواب
بشکنید: بچهها درباره زمان خواب فکر نمیکنند و مجموعهای از کارها آنها را به زمان خواب میرساند. آنها به اهداف فکر نمیکنند. خلاقیت چیزی نیست که در پایان بروز کند بلکه در مسیراتفاق میافتد. بچهها نباید تنها به هدف تمرکز کنند بلکه میتوان به مسیر هم توجه کرد. در راه رسیدن به زمان خواب اتفاقهایی مانند زمان لباس عوض کردن، زمان مسواک زدن و زمان قصه گفتن میتواند بیفتد.
داستان دو دقیقهای: به جای خواندن کتاب یک داستان با کودکتان بسازید و برخی جاها ساکت بمانید تا کودکتان خودش داستان را بسازد.
آرزو بسازید: قبل از خواب یک رؤیا برای جهان داشته باشید. شاید آرزوی فرزندتان این باشد که مدرسهها فردا تعطیل باشد اما آنها به زودی درمییابند که آروزها چیزی فراتر هم میتواند باشد. مثلا اینکه دوست دارند دایناسورها دوباره به زمین برگردند یا چشمهایی در انگشتشان داشته باشند.
لباس پوشیدن
بدنشان انتخابشان است: این کار با قوانین والدین شروع میشود. اگر میخواهید کودکی خلاق داشته باشید باید کنترلی را هم اعمال کنید. کودکان 7 ساله و بزرگتر آزادند هر آنچه میخواهند بپوشند. در مورد کودکان 2 ساله میتوانید 2 عدد پیراهن بردارید و از او بخواهید بین آنها انتخاب کند.
زمینه پیشنهادکنید: یک روز را مثلا روز صورتی اعلام کنید و از کودک بخواهید سراغ کمدش برود و هر چیزی که میتواند در زمینه آن روز به تن کند، انتخاب کند. دقت کنید حالا به جای اینکه به او بگویید برو لباس بپوش توانستهاید کاری کنید که چیزی خلق کند. یادتان باشد هیچ وقت به او نگویید «مطمئنی میخوای اینو بپوشی؟»
جاهایتان را عوض کنید: به کودک اجازه دهید برایتان لباس انتخاب کند. این به این معنا نیست که فرزندتان میتواند لباس مسافرت را به جای لباس کار به شما بپوشاند. مثلا میتوانید بگویید «من الان چی میتونم بپوشم که گرمم بشه؟» به این ترتیب او به دنبال راهحل میگردد.
تمیز کردن خانه
قوانین را تغییر دهید: هیچ کس از تمیز کردن لذت نمیبرد اما میتوانید آن را به چالشی جدید تبدیل کنید. اول از کودک بخواهید تمام اسباببازیهای قرمزش را جمع کند، بعد آبیها را و بعد آنهایی که کوچکتر از دستش است و غیره.
تفویض کنید: بچهها دوست دارند مسئول بعضی چیزها باشند، این به آنها مسیر ایده تا عمل را یاد میدهد بنابراین به آنها اجازه دهید خودشان کاری را که دوست دارند انجام دهند.
وانمود کنید: هر زمان لازم باشد میتوان یک بازی هیجانانگیز راه انداخت و تصویرسازی آنها را تقویت کرد. قرار نیست قبل از خواب صرفا تمیز کاری انجام دهید. میتوانید هنگام تمیز کاری با آدمفضاییها معاشرت کنید یا از اینکه یک بازیگر معروف در کارهای خانه به شما کمک میکند تشکر کنید و با او همصحبت شوید.
بیرون آمدن از خانه
مامان حلال مشکلات است: وقتی برای بیرون آمدن از خانه دیرتان شده، همان لحظه حرفی نزنید و این مسئله را سر شام مطرح کنید. بگویید «ما برای سر وقت مدرسه رفتن مشکل داریم. فکر میکنی باید چهکار کنیم؟» در اینجا باید شما هم همکاری کنید.
ماموریت غیرممکن: این کار را تبدیل به یک چالش فیزیکی کنید. «چطور میتونی از خونه خارج بشی بدون اینکه کسی ببیندت؟ بدون اینکه روی فرش راه بری؟ بدون استفاده از دستهات؟» یکبار امتحان کنید که عقب عقب از خانه خارج شوید، خواهید دید که به جای داد زدن با خنده به مدرسه و محل کار خواهید رفت.