توجّه اسلام به مسئله انفاق، به معناى گدا پرورى و رواج تكدّىگرى نیست. زیرا در بسیارى از روایات، از كسانى كه بدون داشتن نیاز، از دیگران درخواست كمك مىكنند، مذمّت شده و از سوى دیگر بهترین نوع انفاق، در اختیار قرار دادن ابزار كار به جاى پول دادن، معرفى شده است.
الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (بقره ـ 274)
كسانى كه اموال خود را در شب و روز، پنهان و آشكارا انفاق مىكنند، اجر و پاداششان نزد پروردگارشان است و نه ترسى براى آنهاست و نه غمگین مى شوند.
شأن نزول:
در تفاسیر صافى، مجمع البیان، قرطبى و كبیر فخر رازى آمده كه این آیه در شأن حضرت على علیه السلام نازل شده است.
هنگامى كه آن حضرت فقط چهار درهم ذخیره داشت، یك درهم را در روز، یك درهم را در شب، سومین آن را مخفیانه، و چهارمین درهم را آشكارا در راه خدا انفاق نمود. (نور الثقلین، جلد 1، صفحه 290 و 291)
البته وعدهى این آیه، شامل همه كسانى مىشود كه اینگونه عمل كنند.
چنین افرادى نه از فقر و تنگدستى بیم دارند، چون به وعدههاى خداوند ایمان داشته و به او توكّل مىكنند، و نه بخاطر انفاق، اندوهگین مىشوند، چون به رضایت الهى و آثار اخروى انفاق توجّه دارند.
انفاق به هر شكل و صورت مطلوب است
باز در این آیه سخن از مسأله دیگرى در ارتباط با انفاق در راه خدا است و آن كیفیات مختلف و متنوع انفاق است، مىفرماید: "آنها كه اموال خود را در شب و روز، پنهان و آشكار، انفاق مىكنند پاداششان نزد پروردگارشان است."
ناگفته پیدا است كه انتخاب این روش هاى مختلف رعایت شرایط بهتر برای انفاق است، یعنى انفاق كنندگان باید در انفاق خود به هنگام شب یا روز، پنهان یا آشكار، جهات اخلاقى و اجتماعى را در نظر بگیرند، آنجا كه انفاق به نیازمندان موجبى براى اظهار ندارد، آن را مخفى سازند تا هم آبروى آنان حفظ شود و هم خلوص بیشترى در آن باشد، و آنجا كه مصالح دیگرى مانند تعظیم شعائر و تشویق و ترغیب دیگران در كار است و انفاق جنبه شخصى ندارد تا هتك احترام كسى شود (مانند انفاق براى جهاد و بناهاى خیر و امثال آن) و با اخلاص نیز منافات ندارد، آشكارا انفاق نمایند.
بعید نیست كه مقدم داشتن شب بر روز، و پنهان بر آشكار (در آیه مورد بحث) اشاره به این باشد كه مخفى بودن انفاق بهتر است مگر موجبى براى اظهار باشد، هر چند باید در همه حال و به هر شكل، انفاق فراموش نشود.
مسلّماً چیزى كه نزد پروردگار است (مخصوصاً با تكیه بر صفت ربوبیت كه ناظر به پرورش و تكامل است) چیز كم، یا كم ارزشى نخواهد بود، و تناسب با الطاف و عنایات پروردگار خواهد داشت كه هم بركات دنیا، و هم حسنات آخرت و قرب الى اللَّه را شامل مى شود.
سپس مىافزاید: "نه ترسى بر آنها است و نه غمگین مىشوند" (وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ).
مىدانیم انسان چون براى ادامه و اداره زندگى خویش خود را بى نیاز از مال و ثروت نمىداند، معمولاً هنگامى كه آن را از دست مىدهد اندوهناك مىگردد و براى آینده خود نگران مىشود، زیرا نمىداند در آینده وضع او چگونه خواهد بود و همین امر در بسیارى از مواقع مانع انفاق مىگردد، مگر آنها كه از یك سو به وعده های الهیی ایمان داشته باشند و از سوى دیگر آثار اجتماعى انفاق را بدانند.
چنین افرادى از انفاق در راه خدا خوف و وحشتى از آینده ندارند و به خاطر از دست دادن قسمتى از ثروت خود اندوهگین نمىشوند، زیرا مىدانند در مقابل چیزى كه از دست دادهاند به مراتب بیشتر، از فضل پروردگار و از بركات فردى و اجتماعى و اخلاقى آن در این جهان و آن جهان بهرهمند خواهند شد.
نکات مهم:
1ـ شاید دلیل آنكه «لیل» بر «نهار» و یا «سر» بر «علانیة» مقدّم شده است، آن باشد كه انفاقهاى پنهانى در دل شب ارزش بیشترى دارد. (تفسیر مراغى)
2ـ این آیه به منزلهى جمعبندى چهارده آیه گذشته است كه درباره انفاق بحث مىكرد؛ موضوعى كه هیچ موردى در قرآن اینگونه مفصّل بحث نشده است.
آثار انفاق بر كسى پوشیده نیست، از جمله: تعدیل ثروت و كم شدن اختلافات طبقاتى، ایجاد محبّت، شكوفایى روح سخاوت و بالاتر از همه قرب به خداوند.
انفاق، علاوه بر انفاق مال و ثروت، شامل انفاق علم، آبرو و مقام نیز مى شود. (كلمهى انفاق، در لغت به معناى پر كردن گودال و در اصطلاح، به معناى پر كردن و بر طرف نمودن كمبودهاى مالى است).
3ـ یادآورى این نكته لازم است كه توجّه اسلام به مسئله انفاق، به معناى گدا پرورى و روا تکدی گری نیست. زیرا در بسیارى از روایات، از كسانى كه بدون داشتن نیاز، از دیگران درخواست كمك مىكنند، مذمّت شده و از سوى دیگر بهترین نوع انفاق، در اختیار قرار دادن ابزار كار به جاى پول دادن، معرفى شده است.
پیامهای این آیه:
1ـ داشتن روحیّهى انفاق و سخاوت مهم است، نه یكى دو بار انفاق آن هم از روى ترحّم. «یُنْفِقُونَ» فعل مضارع بر استمرار دلالت دارد.
2ـ تعیین نشدن اجر الهى، نشانهى گستردگى آن است. «أَجْرُهُمْ»
3ـ وعدههاى الهى، بهترین مشوّق انسان در كارهاى نیك است. «فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ»
4ـ آرامش و امنیّت، از بركات انفاق است. «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»