میترا جلالی پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۳ - ۰۴:۰۰

روزى در پیش است كه همه اعمال انسان بدون كم و كاست به او داده مى‏شود و تمام آنچه را كه در بایگانى عالم هستى نگهدارى شده یك جا به دست وى مى‏سپارند آن گاه است كه از نتائج شوم آنها وحشت مى‏كند اما این محصول چیزى است كه خود او كشته است و كسى به او ستم نكرده بلكه این خود او است كه به خویش ستم روا داشته است.

وَ إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلى‏ مَیْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (بقره ـ 280)

و اگر (بدهكار) تنگ‏دست بود، او را تا هنگام توانایى مهلت دهید و (در صورتى كه واقعاً توان پرداخت ندارد،) اگر ببخشید براى شما بهتر است، اگر (نتایج آن را) بدانید.

در اینجا یكى از حقوق بدهكاران را بیان مى‏فرماید كه اگر آنها از پرداختن اصل بدهى خود (نه سود) نیز عاجز باشند، نه تنها نباید به رسم جاهلیت سود مضاعفى بر آنها بست و آنها را تحت فشار قرار داد، بلكه باید براى پرداختن اصل بدهى نیز به آنها مهلت داده شود، و این یك قانون كلى در باره تمام بدهكاران است.

حتى در قوانین اسلام كه در واقع تفسیرى است براى آیه فوق، تصریح شده كه هیچ گاه نمى‏توان خانه و وسائل زندگى ضرورى افراد را به خاطر بدهى آنها توقیف كرد یا از آنها گرفت، بلكه طلبكاران تنها از ما زاد آن مى‏توانند حق خود را بگیرند و این حمایت روشنى است از حقوق قشرهاى ضعیف جامعه.

و در پایان آیه مى‏فرماید:" و (چنان چه قدرت پرداخت ندارند) ببخشید براى شما بهتر است اگر بدانید" (وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ).

این در واقع گامى فراتر از مسائل حقوقى است، این یك مساله اخلاقى و انسانى است كه بحث حقوقى سابق را تكمیل مى‏كند و به طلبكاران مى‏گوید: در این گونه موارد كه بدهكاران سخت در مضیقه‏اند اگر بدهى آنان بخشوده شود، از هر نظر براى شما، بهتر است، احساس كینه‏توزى و انتقام را به محبت و صمیمیت مبدل مى‏سازد و افراد ضعیف جامعه را به فعالیت مجددى كه نتیجه‏اش عاید همگان مى‏شود، وامى‏دارد و اضافه بر اینها صدقه و انفاقى در راه خدا محسوب مى‏شود كه ذخیره روز بازپسین است.

 

نکته مهم:

هر چند در این آیه سفارش شده كه به بدهكار مهلت داده شود، ولى نباید بدهكار از این موضوع سوء استفاده كند. لذا اگر بدون عذر در پرداخت بدهى خود تأخیر كند، گناهكار است.

زندانى كردن بدهكار معذور، ممنوع است و در مواردى كه شخص بدهكار واقعاً مالى نداشته باشد كه بدهى خود را پرداخت كند، وظیفه‏ى حكومت اسلامى است كه بدهى او را بپردازد.

در حدیث آمده است: براى كسانى كه بدون عذر، بدهى خود را نمى‏پردازند، گناهِ دزد نوشته مى‏شود. هم چنان كه براى مهلت دهندگان، پاداشى چون پاداش شهیدان ثبت مى‏شود. به هر روزى كه به بدهكار مهلت داده شود، پاداش صدقه‏ى همان مبلغ، براى طلبكار ثبت مى شود. (تفسیر برهان)

گذشت از بدهكار نادار، براى شما بهتر است، زیرا:

الف: شاید فردا براى خود شما نیز این صحنه پیش آید.

ب: مال فراموش مى‏شود، ولى بخشیدن به نادار هرگز فراموش نمى‏شود.

ج: كسب رضایت دل محروم و رضاى خالق، از كسب درآمد به مراتب بهتر است.

در احكام فقهى آمده است: زندانى كردن بدهكار معذور، ممنوع است و در مواردى كه شخص بدهكار واقعاً مالى نداشته باشد كه بدهى خود را پرداخت كند، وظیفه‏ى حكومت اسلامى است كه بدهى او را بپردازد.

پیام‏های این آیه:

1ـ اسلام، حامى مستضعفان است. «وَ إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍ»

2ـ نه تنها ربا نگیرید، بلكه در گرفتن رأس المال و اصل سرمایه نیز مدارا كنید. «فَنَظِرَةٌ إِلى‏ مَیْسَرَةٍ»

3ـ اصل در زمان‏بندى براى بازپرداخت، توان بدهكار است. «فَنَظِرَةٌ إِلى‏ مَیْسَرَةٍ»

4ـ اجبار بدهكارى كه توانایى پرداخت دارد، مانعى ندارد. «إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ»

5ـ بخشیدن بدهكار فقیر، صدقه است. «وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَكُمْ»

6ـ نظام حقوقى و اقتصادى اسلام، با نظام اخلاقى آن پیوند دارد. گرچه باز پس‏گیرى وام حقّ است، ولى مهلت دادن و بخشیدنِ بدهكار باید مراعات شود. («فَنَظِرَةٌ» «تَصَدَّقُوا»)

7ـ محدودیّت انسان و ثروت دوستى او نمى‏گذارد كه انسان به حقیقت ارزش ها و كمالات پى‏ببرد. «إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»

 

ربا ساده و زودگذر و قیامت ابدى و باقى است

وَ اتَّقُوا یَوْماً تُرْجَعُونَ فِیهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ (بقره ـ 281)

و پروا كنید از روزى كه در آن به پیشگاه خداوند بازگردانده مى‏شوید و سپس هر كس (جزاى) آنچه را كسب كرده، بدون كم و كاست داده مى‏شود و به آنان ستمى نمى‏رود.

معمول قرآن مجید این است كه پس از بیان ریزه‏كارى‏هاى احكام و برنامه‏هاى اسلامى در بسیارى از موارد، یك تذكر كلى و عمومى و جامع براى تاكید و تحكیم آنچه قبلا گفته شده است بیان مى‏دارد تا احكام و برنامه‏هاى پیشین كاملا در فكر و جان نفوذ كند. لذا در این آیه مردم را متوجه رستاخیز و كیفر اعمال بدكاران ساخته و به آنها هشدار مى‏دهد كه توجه داشته باشند، روزى در پیش است كه همه اعمال انسان بدون كم و كاست به او داده مى‏شود و تمام آنچه را كه در بایگانى عالم هستى نگهدارى شده یك جا به دست وى مى‏سپارند آن گاه است كه از نتایج شوم آنها وحشت مى‏كند اما این محصول چیزى است كه خود او كشته است و كسى به او ستم نكرده بلكه این خود او است كه به خویش ستم روا داشته است.

این گونه موارد كه بدهكاران سخت در مضیقه‏اند اگر بدهى آنان بخشوده شود، از هر نظر براى شما، بهتر است، احساس كینه‏توزى و انتقام را به محبت و صمیمیت مبدل مى‏سازد و افراد ضعیف جامعه را به فعالیت مجددى كه نتیجه‏اش عاید همگان مى‏شود، وامى‏دارد و اضافه بر اینها صدقه و انفاقى در راه خدا محسوب مى‏شود كه ذخیره روز بازپسین است.

در واقع این آیه به منزله‏ى جمع‏بندى و هشدار عمومى در پایان آیات ربا است. در تفاسیرى همچون كشّاف، المیزان، مجمع البیان، كبیر فخر رازى و برهان آمده است كه این آیه، آخرین آیه‏اى بوده كه بر رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله نازل شده، ولى به دستور پیامبر صلى اللَّه علیه و آله در اینجا قرار گرفته است.

 

پیام‏های این آیه:

1ـ قیامت، روز مهمى است. تنوین كلمه «یَوْماً» اشاره به عظمت آن روز دارد.

2ـ ربا گرفتن و رسیدن به دنیا، ساده و زودگذر است، آنچه ابدى و باقى است، قیامت است. «وَ اتَّقُوا یَوْماً»

3ـ تقوا و یاد قیامت، قوى‏ترین عامل براى دور شدن از ربا و سایر محرّمات است. «وَ اتَّقُوا یَوْماً تُرْجَعُونَ فِیهِ»

4ـ ضامن اجراى نظام اقتصادى اسلام، ایمان و تقواى مردم است. «وَ اتَّقُوا یَوْماً»

5ـ در معاملات این جهان، امكان كم و كاست هست، ولى در معامله با خداوند هیچ گونه كم و كاستى نیست. «تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ»

6ـ ملاك جزا و پاداش، عمل است، نه آرزو. «ما كَسَبَتْ»

7ـ نگران انفاق و ترك سود رباهایتان نباشید، از اعمال نیك شما اندكى كاسته نمى‏شود. («تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ») («لا یُظْلَمُونَ»)



شارژ سریع موبایل