در دوران عقد به این نتیجه رسیدهام که شوهرم خیلی خسیس است. نمیدانم میتوانم با او بسازم یا نه؟ لطفاً راهنمایی کنید.
در مقام مشاوره، مراجعین کمی نبودند. کسانی بودند که آمدند و همین صحبت را کردند و وقتی با آقا صحبت کردیم، داستان آن نبوده و آقا خسیس نیست. خساست باید تعریف شود. اینکه من همیشه در سؤالات، اول تعریف میکنم و مرزها را مشخص میکنم، برای این است که ما نیاییم بر اساس نظر خودمان حکمی بدهیم و عدهای را دچار مشکل کنیم. ما اول باید خساست را تعریف کنیم. خساست چیست؟ گاهی یک سری ویژگیهایی است که ما برداشتمان این است که خساست است؛ مثلاً فرض کنید آقایی عقل معاش دارند. در فقه ما و لسان دینی ما، عقل معاش همان است که غربیها به آن مدیرت پول میگویند؛ یعنی اینکه دقیق خرج میکنند، صرفهجویی میکنند، حسابشده خرج میکنند و اگر چنین چیزی باشد معلوم نیست ایشان خسیس باشند. حالا بهویژه همین خانم محترم، خودشان در فضایی بزرگشدهاند که این مدیریت نبوده، از طرف پدرشان این مدیریت نبوده یا پدرشان خیلی سخاوتمند بودهاند و حسابی همهچیز به خانم میدادند و حالا این خانم با آقایی ازدواجکردهاند که عقل معاش دارند، خوب معلوم است ایشان شوهر را با پدرشان مقایسه میکنند و فکر میکنند که شوهرشان خسیس است. چون از سخاوت پدر تا مدیریت عقل معاش شوهر، تفاوت زیاد است. این شخص نمیتواند خسیس باشد.
من مواردی داشتم که گفتهاند، در موارد خاصی خرج میکند. تشخیص ضرورت میدهد و میگوید این مورد ضروری نیست و خانم، من این را نمیخرم. ولی در موارد ضروری و لازم، خرج میکند. خسیس به معنای واقعی، ضرورت و غیر ضرورت سرش نمیشود. درواقع جان به عزرائیل میدهد ولی پول نمیدهد. پول دادن برایش خیلی سخت است. یا فرض کنید اینها در دوران عقد هستند، خانم میخواهد طلا و لباس بخرد و آقا حساب کند و مفصل به ایشان برسد و آقا میگوید، هنوز دوران عقد است و نفقه شما بر عهده من به اساس عرف نیست. البته تذکری عرض میکنم. در اینجا همسرشان جواب نمیدهد و ایشان فکر میکنند خسیس هستند. بر اساس حقوق مدنی ماده 1106 از وقتیکه خانم عقد میشوند، نفقه خانم بر عهده آقا است ولی عرف پذیرفته که در این دوران که خانم تمکین نمیکند آقا هم نفقه ندهد.
البته فقهای ما نفقه را در برابر تمکین قرار میدهند. همان تمکین خاص که در دوران عقد نیست. عدهای قلیل هم صرف عقد را، عامل نفقه میدانند که قانون مدنی ما هم بر اساس این قول نادر تنظیمشده است. ولی بههرحال عرف این را پذیرفته است. یا فرض بفرمایید آقا در دوران عقد زیادی هدیه نمیدهد، نه اینکه خسیس است بلکه صرفهجوئی میکند و میگوید شاید اینها که میخریم خیلی هم به درد خانم نخورد، اینها را برای ورود خانم به زندگی جمع میکند؛ مثلاً یکخانه بهتری بتواند اجاره کند یا امکانات را برای ورود به زندگی محیا کند یا نه آقا اصلاً پول ندارد. فارغالتحصیل شده یا سرباز است، خوب این ندارد. چهکار کند؟ نه اینکه نمیخواهد، ندارد. دختران خوبم ف دقت کنید اینها هیچکدام خسیس نیستند. خسیس کسی است که دارد ولی خرج نمیکند. هیچکدام از این انگیزهها هم نیست.
یک خانمی میفرمودند: شش ماه است با شوهرم عقد هستیم، هر وقت بیرون میرویم، ایشان حتی یک بستنی برای من نمیخرند و همیشه ما را به هواخوری دعوت میکند. دو کیلومتر تا پارک که میخواهیم برویم راه است. میگوید خانم هواخوری، اتوبوس چی است و برگشتن هم همینطور، میگوید بله این واقعاً خسیس است و شما دقت کنید اگر این است زندگی با چنین آدمی خیلی سخت است زیرا او امکانات زندگی را برای شما فراهم نخواهد کرد. مهمانی نمیرود از ترس اینکه نیایند، مهمانی بروید جواب دارد خرج دارد، مسافرت نمیرود، خرج نمیکند، به بچهها نمیرسد، بچهها دچار سوءتغذیه میشوند و خیلی کار شما، سخت میشود. من نمیتوانم بگویم شما در دوران عقد از ایشان جدا شوید؛ مثلاً ممکن است خانم استقلال مالی دارند و با این فرض وارد زندگی میشوند که خودشان امکانات را فراهم کنند. البته اگر جلوی اشتغال شما را نگیرد.
البته آدمهای خسیس دوست دارند خانم برایشان کار کند و پول بیاورد. اینجا کار راحتتر میشود، یا فرض کنید شما الآن مهریهتان را از آقا گرفتهاید، باز آدم خسیس بعید است این کار را بکند یا یک پدر متمکن دارید که تا آخر عمر به شما کمک میکند. اگر اینجور است ممکن است شما بتوانید با این آقا وارد زندگی شوید ولی اگر اینجوری نیست واقعاً کار سخت میشود و اگر احتمال میدهید ایشان اصلاح میشوند، وارد زندگی شوید ولی متأسفانه تجربه نشان داده که آدمهای خسیس بهندرت اصلاح میشود. من موردی داشتم که به مرز مرگ رسیده بودند و چهل روز در حالت کُما بودند و بعد که نجات پیدا کردند، منقلب شدند و بعد شروع به بخشش و سخاوت کردند وگرنه اینها اصلاح شدنی نیستند و دوستان روانپزشک هم این خساست را یک اختلال شخصیت و وسواس میدانند. البته این با آن اختلال وسواس فرق میکند که خسیس هستند، آرمانگرا هستند به جزئیات زندگی خیلی اهمیت میدهند، بهشدت کار، بیوقفه کار میکنند، دور انداختن اشیای بیارزش برایشان خیلی سخت است. معمولاً اینها حتی با دارو هم قابلدرمان نیستند و دارو میتواند فقط اینها را انعطافپذیر کند؛ که به حرفها گوش دهند و خیلی به درمان اینها خوشبین نیستند، با تمام این شرایط، دختر عزیزم تصمیم بگیر.
از کجا بفهمیم آقا خسیس است؟
سؤال کنید که چقدر اهل میهمانی دادن هستید؟ و اهل مسافرت هستید یا نه و هدف از این سؤالها این بود که بفهمیم طرف خسیس است یا نه؟ اگر بگوید من بنا ندارم خیلی خرج کنم، در اینجا کمی ما را نگران میکند. حتماً سؤال کنید میخواهیم سطح زندگیتان چطور باشد؟ اگر بگوید زندگی متوسط میخواهم، برایش شاخص تهیه کنید؛ مثلاً بگویید: مثل زندگی مادر یا خواهرتان. اینجور آدمها ماشین نیم خرند زیرا میترسند بچهها رویش خط بکشند البته اینها بهانه است و یا وسایل برقی نمیخرند از ترس اینکه مصرف برق بالا برود. حتماً راجع به اسراف سؤال کنید که تعریف شما از اسراف چیست؟ اینجور آدمها، نیازهای اولیه خودشان و خانوادهشان را تأمین نمیکنند چون میگویند: اسراف است. شما اینها را سؤال کنید و اگر تردید کردید، از دوستانشان تحقیق کنید. بپرسید ایشان چقدر دستبهجیب هستند؟ مزید بر علت هم این میتواند باشد که در شب خواستگاری نه گل آوردند نه شیرینی و مجموع اینها میتواند به شما کمک کند.
با همسر خسیس چگونه باید رفتار کرد؟
به چه کسی خسیس میگویند؟
خسیس کسی است که صفت منفی خست و بخل است. «فرهنگ بزرگ سخن» مینویسد: «بخل: خودداری از خرج کردن مال هنگام نیاز داشتن به چیزی یا دریغ داشتن چیزی از دیگری است...
خسیس: دارنده حالتی درونی که از خرج کردن پول یا دادن چیزی به دیگری احساس ناراحتی و در نتیجه خودداری میکند.»
در فارسی، معادل خساست را تنگچشمی و ناخنخشکی گذاشتهاند. در آثار ادبی و دینی ما، مطالب ارزندهای درباره بخل و ویژگیهای بخیلان و خسیسان آمده است.
سعدی در «گلستان» میگوید:
«مالی به مشقت فراهم آرند و به خست نگاه دارند و به حسرت بگذراند ...
سیم بخیل از خاک وقتی برآید که وی در خاک درآید.»
خسیس اگر تنها زندگی کند، دچار مشکلاتی میشود که برشمردیم؛ اما اگر ازدواج کند و نانآور و تکیهگاه خانواده باشد، خست او آسیبهای جسمی روانی و اخلاقی زیادی به زن و فرزندانش میرساند. پیشوایان دین ما سفارش کردهاند مردی که ازدواج کرده و تشکیل خانواده داده است باید برای توسعه مالی و رفاهی زندگی خود تلاش کند و با بخیلی و خسیسی، افراد خانواده خود را در تنگنا قرار ندهد و به گرفتاری و خواری نکشاند. از نظر امام رضا (ع) واجب است که مرد برخوردار از نعمتهای مادی، زندگی خانواده خود را گشایش دهد.
امام صادق (ع) بیتوجهی به وضعیت اقتصادی خانواده را گناهی میداند که مرد باید در روز رستاخیز پاسخگوی آن باشد و مهمتر و شدیدتر اینکه پیامبر بزرگوار اسلام (ص) تأکید میکند: مردی که نیازهای زندگی افراد خانواده خود را برنیاورد و آنها را ضایع سازد ملعون است، یعنی از رحمت خداوند بسیار فاصله دارد.
از نظر روانشناسان، رگههای بخل شدید در بیماران خودشیفته، جامعهستیز و وسواسی – جبری دیده میشود. در این میان، کسانی که اختلال شخصیت وسواسی- جبری دارند بیش از بقیه خسیس و تنگچشم هستند. «متن تجدید نظر شده راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی» یکی از نشانههای این افراد را چنین بیان میکند:
"ناخن خشکی نسبت به خود و دیگران. به اعتقاد آنها پول چیزی است که باید آن را برای فجایع آتی پسانداز کرد"
آرگایل در کتاب «روانشناسی پول» با استناد به دیدگاههای روانکاوی، کینهتوزی، لجبازی، خودسری و حساسیت افراطی به پاکیزگی و وظیفهشناسی را صفات همراه با خسیسی ذکر میکند و پیشینه مشکلات خانوادگی و احساس ناامنی شدید روانی را زیربنای آن میداند.
حال با این اوصاف این سوال در ذهن همه ما متبادر میشود که:
چگونه میتوان پیش از انتخاب همسر، خسیس بودن مرد را تشخیص داد؟ بعضی معتقدند از نوع و میزان هدایا، پذیرایی کردن در رفت و آمدهای خانوادگی، هزینه کردن در دیدارهای دختر و پسر بیرون از خانه و نیز، تحقیق از دوستان و آشنایان فرد، میتوان به این مقصود رسید.
همچنین برای بررسی خساست این توصیه ها نیز ارایه میشود:
اولا سوالاتی در مورد تامین سطح زندگی آینده (حتی برای تان مثال بزنند که برای نمونه زندگی شما را شبیه به سطح زندگی چه کسی تامین می کنند)، تامین نیازهای مالی تان، میزان گردش و تفریحی که به آن معتقدند، نحوه مدیریت مالی در زندگی مشترک، نقش و جایگاهی که برای پس انداز قایلند و... را مورد بررسی دقیق قرار دهید.
ضمنا حتما در میان دوستان واشنایان و همکاران و حتی نزدیکان ایشان تحقیق جدی انجام دهید و ببینید ایشان از لحاظ مادی دارای چه روحیاتی بوده و ضمنا ایا خسیس هستند یا خیر؟
ببینید که ایشان چقدربه مسایل مالی اهمیت می دهند؟ چقدر پس انداز کردن در زندگی شان مهم است؟ آیا خرج کردنشان متناسب با وضعیت مالی شان است یا اینکه دست شان را محدود می گیرد و دایما سعی در صرفه جویی افراطی دارند؟
البته روانشناسان چون خسیس بودن را صفتی شخصیتی میدانند، شیوههای یاد شده را رد نمیکنند، اما در بهره گرفتن از روشهای دقیقتر ارزیابی شخصیت، از جمله به کار بردن آزمونهای معتبر، تأکید میورزند.
شاید بهترین كار برای داشتن زندگی راحت تن ندادن به ازدواج با آدمی خسیس باشد یعنی همان علاج واقعه پیش از وقوع؛ اما اگر به هزار و یك دلیل زندگی با فردی خسیس نصیبمان شد اگر قصد بر هم زدن رابطه را نداشته باشیم بهترین چاره تحمل كردن است.
وقتی میگویند خساست درد بیدرمان است حرف بیراهی نیست چون روانشناسان میگویند كه خساست به هیچ وجه درمان نمیشود. اگر زن یا شوهری تدبیر لازم را داشته باشد فقط میتواند خساست همسرش را كمرنگتر كند. شاید كم دردسرترین راه این باشد كه بیماری همسرمان را درك كنیم و او را همان گونه كه هست بپذیریم. هر چند كار سختی است اما باید تمرین كنیم كه مقابله به مثل نكنیم چون گارد گرفتن در مقابل چنین آدمی فقط او را جریتر میكند.
این كار نیز فایده زیادی دارد كه اگر فرزندمان از رفتار همسرمان رنجید، مقابله به مثل را به او یاد ندهیم و فقط به فرزندمان توضیح بدهیم كه این عقیده در پدر و مادر توست و باید به عقیده آنها احترام بگذاری. همچنین خوب است كه به یاد داشته باشیم افراد خسیس با وجودی كه ممكن است سلیقه خوبی داشته باشند اما برای خرید هر چیزی، ابتدا به مبلغ آن توجه میكنند؛ بنابراین بهتر است به جای دلخور شدن یا مسخره كردن همسرمان از او تشكر كنیم در واقع سپاسگزاری ما نوعی تشویق برای تكرار این رفتارهای مثبت و از بین رفتن برخی مشكلات رفتاری همسرمان است.