فرق بین قرض و دَین (بفتح دال) این است كه اگر انسان چیزى را به عنوان قرض بگیرد در موقع پرداختن باید از نظر جنس و صفت عین آن را بپردازد ولى معناى دَین آن است كه آنچه را انسان می گیرد چون بر ذمّهاش واجب می شود پس می تواند عین، قیمت یا مثل آن را بپردازد. پس معناى كلمه دَین از كلمه قرض عمومیت بیشترى دارد.
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا تَدایَنْتُمْ بِدَیْنٍ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَ لْیَكْتُبْ بَیْنَكُمْ كاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَ لا یَأْبَ كاتِبٌ أَنْ یَكْتُبَ كَما عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْیَكْتُبْ وَ لْیُمْلِلِ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ وَ لْیَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لا یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئاً فَإِنْ كانَ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ سَفِیهاً أَوْ ضَعِیفاً أَوْ لا یَسْتَطِیعُ أَنْ یُمِلَّ هُوَ فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ بِالْعَدْلِ وَ اسْتَشْهِدُوا شَهِیدَیْنِ مِنْ رِجالِكُمْ فَإِنْ لَمْ یَكُونا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَ امْرَأَتانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَداءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما فَتُذَكِّرَ إِحْداهُمَا الْأُخْرى وَ لا یَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا وَ لا تَسْئَمُوا أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغِیراً أَوْ كَبِیراً إِلى أَجَلِهِ ذلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَ أَقْوَمُ لِلشَّهادَةِ وَ أَدْنى أَلاَّ تَرْتابُوا إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً حاضِرَةً تُدِیرُونَها بَیْنَكُمْ فَلَیْسَ عَلَیْكُمْ جُناحٌ أَلاَّ تَكْتُبُوها وَ أَشْهِدُوا إِذا تَبایَعْتُمْ وَ لا یُضَارَّ كاتِبٌ وَ لا شَهِیدٌ وَ إِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ (بقره ـ 282)
اى كسانى كه ایمان آوردهاید! هنگامى كه بدهى مدّت دارى (بر اثر وام یا معامله) به یكدیگر پیدا مىكنید، آن را بنویسید. و باید نویسندهاى در میان شما به عدالت (سند را) بنویسد. كسى كه قدرت بر نویسندگى دارد، نباید از نوشتن خوددارى كند، همان طور كه خدا به او تعلیم داده است. پس باید او بنویسد و آن كس كه حقّ بر ذمّه او (بدهكار) است املا كند و از خدایى كه پروردگار اوست بپرهیزد و چیزى از آن فروگذار ننماید. و اگر كسى كه حقّ بر ذمّه اوست، سفیه یا (از نظر عقل) ضعیف و یا (به جهت لال بودن) توانایى بر املا كردن ندارد، باید ولىّ او (به جاى او) با رعایت عدالت (مدّت و مقدار بدهى را) املا كند و دو نفر از مردان را (بر این حقّ) شاهد بگیرد و اگر دو مرد نبودند، یك مرد و دو زن از گواهان، از كسانى كه مورد رضایت و اطمینان شما هستند (انتخاب كنید) تا اگر یكى از آنان فراموش كرد، دیگرى به او یادآورى كند. و شهود نباید به هنگامى كه آنها را (براى اداى شهادت) دعوت مىكنند خوددارى نمایند. و از نوشتن (بدهىهاى) كوچك یا بزرگِ مدّتدار، ملول نشوید (هر چه باشد بنویسید،) این در نزد خدا به عدالت نزدیكتر و براى اداى شهادت استوارتر و براى جلوگیرى از شك و تردید بهتر مىباشد، مگر اینكه تجارت و داد و ستد نقدى باشد كه در میان خود دست به دست مىكنید كه ایرادى بر شما نیست كه آن را ننویسید.
و هنگامى كه خرید و فروش (نقدى) مىكنید، (باز هم) شاهد بگیرید و نباید به نویسنده و شاهد (به خاطر حقگویى) زیانى برسد (و تحت فشار قرار گیرد) و اگر چنین كنید از فرمان خداوند خارج شدهاید و از خدا بپرهیزید و خداوند (راه درست زندگى را) به شما تعلیم مىدهد و خداوند به هر چیزى داناست.
نكات آیه:
بزرگترین آیهى قرآن، این آیه است كه دربارهى مسائل حقوقى و نحوهى تنظیم اسناد تجارى مىباشد.
این آیه نشانهى دقّت نظر و جامعیّت اسلام است كه در دوره جاهلیّت و در میان مردمى عقب افتاده، دقیقترین مسائل حقوقى را طرح كرده است.
در این آیه نوزده دستور مهم در مورد داد و ستد مالى بیان شده است. (البته بعضى از احكام نیز به طور ضمنى (نه به دلالت مطابقى) از آن استفاده مىشود كه اگر آنها را بر احكام نوزدهگانه فوق بیفزاییم، بالغ بر بیست و یك حكم یا بیشتر خواهد شد.)
كلمه «تَدایَنْتُمْ» از «بِدَیْنٍ» به معناى بدهى، شامل هرگونه معامله غیر نقدى، وام و خرید سَلَف مىشود.
در حدیث آمده است: اگر كسى در معامله سند و شاهد نگیرد و مالش در معرض تلف قرار گیرد، هر چه دعا كند، خداوند مستجاب نمىكند و مىفرماید: چرا به سفارشات من عمل نكردى؟! (كنز الدقائق، ج 2، ص 467)
اگر دقّت در حفظ حقوق فردى ضرورى است، حفظ بیت المال به مراتب ضرورىتر است! تنظیم سند، حتّى در معاملات نقدى مفید است، ولى ضرورت آن به اندازهى معاملات نسیه نیست. چون در معاملات موعددار، ممكن است طرف هاى معامله و یا شاهدان از دنیا بروند یا فراموش كنند، بنابراین لازم است نوشته هم بشود.
از فرمان نوشتن، معلوم مىشود كه اسناد تنظیم شدهاى كه همراه با گواهى عادل باشد، قابل استشهاد است.
از این آیه استفاده مىشود كه جامعه اسلامى باید یكدیگر را در حفظ حقوق حمایت كنند. زیرا هر معاملهاى، نیاز به كاتب و چند شاهد دارد.
در زمانى كه در تمام جزیرة العرب به گفته مورخان، 17 با سواد بیشتر نبوده، این همه سخن از نوشتن، نشانهى توجّه اسلام به علم و حفظ حقوق است.
یك تذكر لطیف:
فرق بین قرض و دَین (بفتح دال) این است كه اگر انسان چیزى را به عنوان قرض بگیرد در موقع پرداختن باید از نظر جنس و صفت عین آن را بپردازد ولى معناى دین این است كه آنچه را انسان می گیرد چون بر ذمهاش واجب می شود پس می تواند عین، یا قیمت، یا مثل آن را بپردازد. پس معناى كلمه دَین از كلمه قرض عمومیت بیشترى دارد.
دو پیام از این آیه:
1ـ ایمان، بستر و مقدّمه عمل به احكام، و خطاب «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» تشویقى براى عمل به احكام است.
2ـ مدّت بدهكارى، باید روشن باشد. «إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى»