مهناز حسنی جمعه ۱۶ آبان ۱۳۹۳ - ۰۴:۳۰

شایعه در برابر دیگر آسیب‌های اجتماعی از قدرت تخریب بیش‌تری برخوردار است. بدبینی افراد به یکدیگر، بی‌اعتمادی مردم به مسئولان، رکود اقتصادی، احساس ناامنی، یأس و ناامیدی، زمینه‌سازی برای دخالت بیگانگان، تحریم اقتصادی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و ...، تنها بخشی از آسیب‌هایی است که شایعه بر پیکر اجتماع فرود می‌آورد. بنابراین شایسته است این آسیب اجتماعی از منظر قرآن به بحث و بررسی نهاده شود.

 

تعریف شایعه

تعاریف متعددی از شایعه ارائه شده است. از بررسی این تعاریف می‌توان شماری از ویژگی‌های شایعه را به دست آورد:

1ـ شایعه خبری است درباره شخص یا حادثه‌ای که در زمان حاضر وجود دارد یا در این زمان اتفاق افتاده است. بنابراین با افسانه متفاوت خواهد بود.

2ـ شایعه با هدف باور کردن دیگران مطرح می‌شود و مانند جوک و لطیفه نیست.

3ـ شایعه یک کار جمعی است.

4ـ شایعه خبری تأیید نشده است.

5ـ شایعه درباره افراد، مۆسسات، ادارات و نهادهای اجتماعی و ... است که مردم نسبت به آن‌ها حساس هستند.

6ـ شایعه ممکن است از یک دروغ، تهمت یا بهتان پدید آمده باشد.

 

نمونه‌هایی از شایعات قرآنی

از شایعه در آیات قرآن سخن بسیار رفته است. پیامبران با انبوهی از شایعات رو در رو بودند. این شایعات از سوی دشمنان آگاه و دوستان نادان ساخته و پخش می‌شد. مشکلات بسیاری برای پیامبران می‌آفرید.

قوم هود (علیه السلام) شایعه سفاهت و دروغگویی حضرت را ساخته و پخش کردند: «قالَ الْمَلَأُ الَّذینَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَراكَ فی‏ سَفاهَةٍ وَ إِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكاذِبینَ»؛ «سران قومش که کافر بودند گفتند: در حقیقت، ما تو را در [نوعی] سفاهت می‌بینیم و جدا تو را از دروغگویان می‌پنداریم»
 

شایعات عصر نوح (علیه السلام)

شایعاتی که در زمان حضرت نوح (علیه السلام) رواج داشته و در قرآن گزارش شده است به قرار زیر می‌باشند:

ـ گمراه بودن: «قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَراكَ فی‏ ضَلالٍ مُبین‏»؛ «سران قومش گفتند: واقعاً ما تو را در گمراهى آشكارى مى‏بینیم». (اعراف/60)

ـ برتری‌طلبی: «فَقالَ الْمَلَأُ الَّذینَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ ما هذا إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُمْ یُریدُ أَنْ یَتَفَضَّلَ عَلَیْكُمْ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً ما سَمِعْنا بِهذا فی‏ آبائِنَا الْأَوَّلینَ»؛ «و اشراف قومش كه كافر بودند گفتند: این [مرد] جز بشرى چون شما نیست، مى‏خواهد بر شما برترى جوید، و اگر خدا مى‏خواست قطعاً فرشتگانى مى‏فرستاد. [ما] در میان پدران نخستین خود، چنین [چیزى‏] نشنیده‏ایم». (مۆمنون/24)

ـ دیوانگی: «إِنْ هُوَ إِلاَّ رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حین‏»؛ «او نیست جز مردى كه در وى [حال‏] جنون است، پس تا چندى در باره‏اش دست نگاه دارید». (مۆمنون/25)

ـ مجنون بودن: «كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنا وَ قالُوا مَجْنُونٌ وَ ازْدُجِر»؛ «پیش از آنان، قوم نوح [نیز] به تكذیب پرداختند و بنده ما را دروغ زن خواندند و گفتند: دیوانه‏اى است. و [بسى‏] آزار كشید». (قمر/9)

 

شایعه عصر هود (علیه السلام)

قوم هود (علیه السلام) شایعه سفاهت و دروغگویی حضرت را ساخته و پخش کردند: «قالَ الْمَلَأُ الَّذینَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَراكَ فی‏ سَفاهَةٍ وَ إِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكاذِبینَ»؛ «سران قومش که کافر بودند گفتند: در حقیقت، ما تو را در [نوعی] سفاهت می‌بینیم و جدا تو را از دروغگویان می‌پنداریم».

 

شایعه عصر صالح (علیه السلام)

شایعه شوم بودن صالح و طرفداران او نیز شایعه‌ای بود که ساخته و پرداخته قوم آن حضرت بود:

قالُوا اطَّیَّرْنا بِكَ وَ بِمَنْ مَعَكَ قالَ طائِرُكُمْ عِنْدَ اللَّهِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُفْتَنُونَ

گفتند: «ما به تو و به هر كس كه همراه توست شگونِ بد زدیم.» گفت: «سرنوشت خوب و بدتان پیش خداست، بلكه شما مردمى هستید كه مورد آزمایش قرار گرفته‏اید.» (نمل/47)

شایعات عصر موسی (علیه السلام)

در مورد حضرت موسی (علیه السلام) نیز شایعات بسیاری در میان مردمان رواج داده شد. برخی از آن‌ها عبارتند از:

ـ افسون‌شده بودن: « ... فَقالَ لَهُ فِرْعَوْنُ إِنِّی لَأَظُنُّكَ یا مُوسى‏ مَسْحُورا»؛ «فرعون به او گفت: اى موسى، من جداً تو را افسون‏شده مى‏پندارم». (اسراء/101)

ـ ساحر و دروغگو بودن: « ... فَقالُوا ساحِرٌ كَذَّابٌ»؛ «گفتند: افسونگرى دروغگو است». (غافر/24)

ـ دیوانگی: « ... وَ قالَ ساحِرٌ أَوْ مَجْنُون‏»؛ «و گفت: [این شخص،] ساحر یا دیوانه‏اى است». (ذاریات/39)

 

شایعات عصر شعیب (علیه السلام)

قوم شعیب بر اساس شایعه‌ای که مشخص نیست نخستین سازنده آن کیست، حضرت شعیب (علیه السلام) را دروغگو، افسون‌شده و نادان می‌خواندند:

«قالُوا إِنَّما أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرینَ*وَ ما أَنْتَ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنا وَ إِنْ نَظُنُّكَ لَمِنَ الْكاذِبینَ»؛ «گفتند: تو واقعاً از افسون‏شدگانى*و تو جز بشرى مانند ما [بیش‏] نیستى، و قطعاً تو را از دروغگویان مى‏دانیم». (شعراء/185 و 186)

 

شایعات عصر حضرت محمد (صلی الله علیه و آله)

برخی از شایعات عصر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بدین قرار هستند:

ـ ساحر و دروغگو بودن: «... وَ قالَ الْكافِرُونَ هذا ساحِرٌ كَذَّاب‏»؛ «... و كافران مى گویند: «این، ساحرى شیّاد است‏». (ص/4)

ـ شاعر بودن: «بَلْ قالُوا أَضْغاثُ أَحْلامٍ بَلِ افْتَراهُ بَلْ هُوَ شاعِرٌ ... »؛ «بلكه گفتند: خواب هاى شوریده است، [نه‏] بلكه آن را بربافته، بلكه او شاعرى است». (انبیاء/5)

ـ دیوانگی: « ... إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ»؛ «و گفتند: « ... به یقین تو دیوانه‏اى».

ـ خائن بودن: «وَ ما كانَ لِنَبِیٍّ أَنْ یَغُلَّ وَ مَنْ یَغْلُلْ یَأْتِ بِما غَلَّ یَوْمَ الْقِیامَةِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ»؛ «و هیچ پیامبرى را نَسِزَد كه خیانت ورزد، و هر كس خیانت ورزد، روز قیامت با آنچه در آن خیانت كرده بیاید آن گاه به هر كس [پاداش‏] آنچه كسب كرده، به تمامى داده مى‏شود، و بر آنان ستم نرود». (آل عمران/161)

در میان غنایم جنگ بدر، مخمل سرخی وجود داشت و مفقود گشت، شماری این شایعه را ساختند که پیامبر (صلی الله علیه و آله) خود این مخمل را برداشته است که آیه فوق نازل گشت.

در دوران پیامبران عظام (علیهم السلام) شایعه‌سازی وجود داشته است. دشمنان و منافقان به منظور سرکوب نمودن نیروی حق، با رواج برخی خرافات و پندارهای ناصحیح میان مردمان این شایعات را می‌ساختند. برخی افراد نیز به دلائلی چون خودنمایی، پرحرفی، دشمنی و ... این شایعات را پراکنده می‌کردند. لکن خداوند متعال متناسب با هر عصر و زمانی معجزاتی در اختیار رسولانش قرار می‌داد تا شایعات دشمنان را باطل کرده و حقانیت دین خویش را ثابت نماید

ـ عادل نبودن: «وَ مِنْهُمْ مَنْ یَلْمِزُكَ فِی الصَّدَقاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْها رَضُوا وَ إِنْ لَمْ یُعْطَوْا مِنْها إِذا هُمْ یَسْخَطُونَ»؛ «و برخى از آنان در [تقسیم‏] صدقات بر تو خرده مى‏گیرند، پس اگر از آن [اموال‏] به ایشان داده شود خشنود مى‏گردند، و اگر از آن به ایشان داده نشود بناگاه به خشم مى‏آیند». (توبه/58)

ـ شایعه شهادت پیامبر (صلی الله علیه و آله) در جنگ احد: «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى‏ أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلى‏ عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاكِرینَ*وَ ما كانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ كِتاباً مُۆَجَّلاً ... »؛ «و محمد، جز فرستاده‏اى كه پیش از او [هم‏] پیامبرانى [آمده و] گذشتند، نیست. آیا اگر او بمیرد یا كشته شود، از عقیده خود برمى‏گردید؟ و هر كس از عقیده خود بازگردد، هرگز هیچ زیانى به خدا نمى‏رساند، و به زودى خداوند سپاسگزاران را پاداش مى‏دهد.*و هیچ نفسى جز به فرمان خدا نمیرد. [خداوند، مرگ را] به عنوان سرنوشتى معین [مقرر كرده است‏] ... ». (آل عمران/144 و 145)

 

نتیجه

همان‌گونه که مشاهده شد در دوران پیامبران عظام (علیهم السلام) شایعه‌سازی وجود داشته است. دشمنان و منافقان به منظور سرکوب نمودن نیروی حق، با رواج برخی خرافات و پندارهای ناصحیح میان مردمان این شایعات را می‌ساختند. برخی افراد نیز به دلائلی چون خودنمایی، پرحرفی، دشمنی و ... این شایعات را پراکنده می‌کردند. لکن خداوند متعال متناسب با هر عصر و زمانی معجزاتی در اختیار رسولانش قرار می‌داد تا شایعات دشمنان را باطل کرده و حقانیت دین خویش را ثابت نماید.



شارژ سریع موبایل