مهناز حسنی سه شنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۳ - ۰۸:۰۰

قلب یا روحی که خداوند متعال آن را در وجود انسان قرار داد، یکی از بهترین ابزارهای موفقیت و رسیدن به کمال و سعادت به شمار می‌رود چرا که خداوند متعال ساختار آن را بر اساس سرشت و فطرت الهی در اختیار انسان قرار داده است. در عظمت و ارزش روح همین بس که بعد از دمیده شدن روح در بدن انسان است که فرشتگان در برابر آن سر به سجود و تعظیم فرود آوردند.
 

یکی از مسائل  بسیار مهمی که در فرهنگ قرآن و اخلاق به آن توجه خاص شده، موضوع سلامتی و پاکی قلب است.

وقتی در فرهنگ قرآن و تربیت اخلاقی سخن از اصلاح قلب و پاکی آن از رذایل اخلاقی می‌شود در واقع مقصود دور نگه داشتن روح و جان افراد از رذایل اخلاقی است.

قلب یکی از حساس‌ترین اعضاء بدن انسان است؛ که قابلیت ‌های اعجاب ‌انگیزی در آن نهفته شده است. از جمله‌ی آن قابلیت‌ها اینست که قلب، در برابر عواطف انسانی تغییر پذیر بوده و بنا به شرایط و موقعیتی که برای انسان پیش می آید، می تواند نرم یا سخت گردد؛ و حتی این نرمی و سختی هم، دارای درجات متفاوتی بوده؛ تا جایی که دل انسان از شدت قساوت می میرد. قرآن کریم، این درجات را با تمثیلی زیبا بیان کرده است.

«ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ ... فَهِیَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً...»

«سپس دلهاى شما سخت شد... همچون سنگ، یا سخت‏تر!...»

أ‌. «وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ»

«چرا كه پاره‏اى از سنگها مى‏شكافد، و از آن نهرها جارى مى‏شود»

ب‌. «وَ إنَّ مِنْها لَما یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ»

«و پاره‏اى از آنها شكاف برمى‏دارد، و آب از آن تراوش مى‏كند»

ج. «وَ إِنَّ مِنْها لَما یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ ...‏»[بقره/74] «و پاره‏اى از خوف خدا به زیر مى‏افتد ...»

خداوند در این آیه با تمثیل زیبایی، به بیان شدّت و درجهآ‌ی قساوت مردم یهود، اشاره کرده و بیان میآ‌کند که قلب در شدت قساوت به درجهآ‌ای میآ‌رسد که حتی از سختآ‌ترین سنگها هم، سخت تر میشود. نه اینکه چشمه‌ی عواطف و علم از آن نمی‌جوشد، و قطرات محبت از آن تراوش نمى‏كند؛ بلکه هرگز از خوف خدا، دلِ انسان سنگدل به طپش نمی افتد.[پرتوى از قرآن،ج‏1، ص 306 ]

 

قلب یکی از حساس‌ترین اعضاء بدن انسان است؛ که قابلیت ‌های اعجاب ‌انگیزی در آن نهفته شده است. از جمله‌ی آن قابلیت‌ها اینست که قلب، در برابر عواطف انسانی تغییر پذیر بوده و بنا به شرایط و موقعیتی که برای انسان پیش می آید،

 

قلب های سخت و ترسناک

از جمله بدترین قلب‌ها، قلب های افرادی است که به قساوت و سنگدلی شهرت پیدا کرده‌اند.

قلب هایی که به نیندیشیدن در حقایق موجود و تعصبات کور کورانه جاهلی شهرت دارند.

اگر بخواهیم برای صاحبان این چنین قلب هایی مصادیقی معرفی نماییم، مسلمان نمایان تکفیری و حامیان شیطان صفت آنها بهترین مصادیق صاحبان این چنین قلب هایی به حساب می‌آیند. «فَوَیْلٌ لِلْقاسِیَةِ قُلُوبُهُم؛ [زمر/22] واى بر آنان كه قلب هایى سخت دارند».

«وَ لَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَّ یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ یَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَـئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ؛ [اعراف/179] و در حقیقت، بسیارى از جنّیان و آدمیان را براى دوزخ آفریده‌‏ایم. [چرا كه‏] دل هایى دارند كه با آن [حقایق را] دریافت نمى‏‌كنند، و چشمانى دارند كه با آنها نمى‏‌بینند، و گوش هایى دارند كه با آنها نمى‏‌شنوند. آنان همانند چهارپایان بلكه گمراه‌‏ترند. [آرى،] آنها همان غافل‏ ماندگانند.»

 

قلب های زنگار بسته از گناه

از جمله بدترین قلب ها به افرادی تعلق دارد که در اثر خوی گرفتن به گناه و رذایل اخلاقی، زنگار سیاهی و تباهی، آنها را از درک و فهم حقایق دور ساخته و از هدایت الهی خود را محروم می‌کنند. گناه به مثابه‌ی لایه های سیاه و چرکینی است که دیده حق بین افراد را از بین برده و سایه‌ی جهالت و تباهی را بر روح آدمی می‌گستراند.

در معرفی این چنین قلب هایی خداوند متعال می‌فرماید:

«كَلاَّ بَلْ رانَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ ما كانُوا یَكْسِبُونَ؛ [مطففین/14] چنین نیست كه آنها مى‏‌پندارند، بلكه اعمالشان چون زنگارى بر دل هایشان نشسته است.»

عاقبت این چنین افرادی که به گناه و رذایل اخلاقی دلخوش کرده اند این می‌‌شود که بزرگترین واقعیت‌های عالم هستی را منکر می‌شوند: «ثمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِینَ أَسَاوُوا السُّوأَى أَن كَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِوُون؛ [الروم/10] آنگاه فرجام كسانى كه بدى كردند [بسى‏] بدتر بود، [چرا] كه آیات خدا را تكذیب كردند و آنها را به ریشخند مى‏‌گرفتند.»

 

قلب های مریض و نفاق پیشه

قلب های افراد منافق _ که در ظاهر ادعای راستی و درستی می‌کنند و در باطن چیزی جز پلیدی و نفاق را به همراه ندارند _ در فرهنگ قرآن از جمله بدترین قلب ها به حساب می‌آید: «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ بِما كانُوا یَكْذِبُونَ؛ [بقره/10] در دل هاى آنان یك نوع بیمارى است خداوند بر بیمارى آنان افزوده و به خاطر دروغ هایى كه می گفتند، عذاب دردناكى در انتظار آنهاست.»

بدترین قلب ها به افرادی تعلق دارد که در اثر خوی گرفتن به گناه و رذایل اخلاقی، زنگار سیاهی و تباهی آنها را از درک و فهم حقایق دور ساخته و از هدایت الهی خود را محروم می‌کنند. گناه به مثابه‌ی لایه های سیاه و چرکینی است که دیده حق بین افراد را از بین برده و سایه‌ی جهالت و تباهی را بر روح آدمی می‌گستراند

 

قلب های منحرف و گمراه از حق

در معرفی صاحبان این چنین قلب هایی خداوند متعال می فرماید:

« وَ إِذا ما أُنْزِلَتْ سُورَةٌ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلى‏ بَعْضٍ هَلْ یَراكُمْ مِنْ أَحَدٍ ثُمَّ انْصَرَفُوا صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا یَفْقَهُونَ؛ [توبه/127] و هنگامى كه سوره‏اى نازل مى‏شود، بعضى از آنها [منافقان‏] به یكدیگر نگاه مى‏كنند و مى‏گویند: «آیا كسى شما را مى‏بیند؟ (اگر از حضور پیامبر بیرون رویم، كسى متوجّه ما نمى‏شود!)» سپس منصرف مى‏شوند (و بیرون مى‏روند) خداوند دل هایشان را (از حق) منصرف ساخته چرا كه آنها، گروهى هستند كه نمى‏فهمند (و بى‏دانشند)!»

 

قلب های متعصب و دور مانده از حقیقت

رفتار و اعتقادات بعضی از افراد نه تنها ریشه در باور‌های صحیح و حیاتی ندارد، بلکه از عقلانیت و معیارهای اخلاقی و فطری نیز بی‌بهره است.

برای نمونه تن ندادن به آیین مقدس اسلام به بهانه‌ی اینکه آیین باستانی کشوری چیزی غیر از اسلام بوده، نباید موجب شود که پرده نادانی و جهالت بر روی قلب افراد سایه خود را بگستراند. «إِذْ جَعَلَ الَّذینَ كَفَرُوا فی‏ قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجاهِلِیَّةِ؛ [فتح/26] (به خاطر بیاورید) هنگامى را كه كافران در دل هاى خود خشم و نخوت جاهلیّت داشتند».

 

سخن آخر

از آنجایی که هویت و اصالت وجوی افراد به روح  آنها وابسته است، ضروری است که با بهره‌گیری از آموزه‌های وحیانی و رهنمودهای عقل سلیم، قلب و روح خود را از آلودگی‌ها و پلیدی های رذایل اخلاقی دور نگه داشت تا از زندگی و حیات سعادتمند در دنیا و آخرت بهره‌مند شد.



شارژ سریع موبایل