این بررسیها بین سالهای 2005 تا 2006 صورت گرفته است.
در این پژوهش سایر فاكتورهایی كه ممكن است در بروز افسردگی پس از زایمان تاثیر داشته باشند، مانند اختلالات خواب در گذشته، تولد اولین فرزند، عدم تغذیه نوزاد با شیر مادر، تولد نوزاد زودرس و یا نوزاد پسر و شرایط استرس زا در زندگی مورد توجه قرار گرفتند و معلوم شد بدون وجود این فاكتورها، خواب ناكافی پس از زایمان عاملی است كه میتواند به تنهایی در بروز افسردگی در مادر موثر باشد.
خواب ناكافی از عوامل موثر افسردگی بعد از زایمان است
پژوهشگران تاكید دارند: خستگی پس از وضع حمل ممكن است با كمبود خواب در مادر ارتباط داشته باشد اما كاهش انرژی روزانه عامل مهمی است كه سبب بروز افسردگی می شود.
با توجه به نتایج این تحقیق پژوهشگران معتقدند؛ ممكن است بتوان با رفع مشكلات خواب در این زنان مشكل افسردگی آنها را نیز درمان كرد.
به گزارش ایسنا، علت بروز این اختلال انطباق روان شناختی لازم پس از تولد، کمبود خواب و مراقبت از نوزاد میباشد. البته این احتمال هم وجود دارد که افسردگی پس از زایمان ناشی از تغییرات هورمونی باشد که بر حالات روحی روانی مادر تأثیرگذار هستند.
پذیرفتن مسؤولیت 24 ساعته مراقبت از یک نوزاد شیرخوار تطابق عمدهای را از نظر روانی و شیوه زندگی در اکثر مادران میطلبد و حتی اگر نوزاد فرزند اول نباشد باز هم ممكن است این مشكل وجود داشته باشد. این استرسهای فیزیکی و روانی معمولاً با استراحت ناکافی تا هنگام ثبات یافتن نیازهای معمول کودک همراه است.، بنابراین خستگی و افسردگی در مادران غیرمعمول نیست.
استرس، کمبود خواب، تغذیه نامطلوب، فقدان حمایت مادر از سوی همسر و سابقه اختلالات روانی قبلی در مادر از عوامل تشدید کننده این بیماری هستند.
بنابراین متخصصان خاطرنشان میكنند:
قطعا تولد یك نوزاد روی خواب تمام اعضای خانواده تاثیر میگذارد اما وقتی مادر افسرده است و یا از خستگی مفرط در طول روز شكایت دارد، این وضعیت باید برای همسر وی و سایر اطرافیان در خانواده مهم باشد و این افراد بویژه باید در مراقبتهای شبانه به مادر كمك كنند.