از دیدگاه قرآن معرفت شهودی و عرفانی که جایگاه حقیقی آن «قلب» آدمی است، نیازمند بستر و زمینه مناسب است. بذر معرفت و شهود در قلب های آماده و روح های پاک رشد می کند. در این مطلب به برخی از این عوامل اشاره می کنیم.
الف) تقوای الهی
با رجوع به قرآن کریم می توان دریافت که از منظر اسلام ارتباط تنگاتنگی بین طهارت باطن و دستیابی به معرفت و درک صحیح وجود دارد به گونه ای که مادامی که ظرف دل از کثافات و آلودگی ها پاک نگردد، نمی تواند حامل مظروف علم و حقیقت گردد.
خداوند در قرآن کریم روشن شدن چراغ بصیرت در باطن را وابسته به تقوای الهی دانسته و میفرماید: «... إن تَتَّقُواْ اللّهَ یَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَاناً...»(انفال/ 29) همانا اگر تقوای خدا را پیشه کنید، خداوند وسیله تمییز حق از باطل را برای شما قرار می دهد.
این آیه به روشنی رابطه بین تقوا و معرفت را بیان کرده و تأثیر تقوای درونی در کسب شناخت صحیح را متذکّر شده است.
ب) ایمان
روح ایمان همان تسلیم و خضوع در برابر حقیقت و واقعیت است و به انسان این فرصت را می دهد که حقایق را آن گونه که هست بشناسد و روشن بینی پیدا کند.
قرآن کریم درباره کسانی سخن می گوید که در اثر کفر مرده بودند و آن ها را به واسطه ایمان زنده کرد و سپس روشنایی برایشان قرار داد تا راه خود را با آن پیدا کنند و به معرفت حقایق دست یابند: «أَوَ مَن كَانَ مَیْتًا فَأَحْیَیْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ...» (انعام/122) این نور همان معرفت و شناخت ویژه ای است که می توان آن را شناخت عرفانی و شهودی نامید.
پس ایمان به پروردگار زمینه ای برای شناخت و درک حقیقی در قلب آدمی را فراهم می سازد.
ج) عمل صالح
در کنار ایمان، عمل صالح نیز یکی دیگر از لوازم و شرایط معرفت حقیقی و باعث روشنایی چراغ بصیرت و آگاهی به شمار می آید.
همان گونه که حرکت در راه تکامل، متکی بر شناخت حقیقت است، شناخت حقیقت نیز متکی بر حرکت در راه تکامل است لذا قرآن کریم می فرماید: «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا...» (عنکبوت/69) یعنی آنان که همه توان خود را در راه پیمودن مسیر ما به کار گیرند، ما راه های خود را به آنان آشکار می کنیم و شناخت های مورد نیاز آنان را به آن ها عنایت می کنیم.
در روایتی امام باقر(علیه السلام) می فرمایند: «لایقبل العمل الا بمعرفة ولامعرفة الا بعمَل فمن عَرف دلّته المعرفةُ علی العمل و من لم یَعمل فلا معرفةَ له» (میزان الحكمة، ج3، باب المعرفة) هیچ عملی بدون معرفت پذیرفته نمی شود و معرفت جز با عمل تحقق پیدا نمی کند. پس کسی که معرفت خدا پیدا کند این معرفت او را به عمل راهنمایی می کند و کسی که عمل نمی کند، معرفت ندارد.
د) اخلاص در عمل
عمل صالح عملی است که علاوه بر حسن شکلی، از نیّت درستی نیز برخوردار باشد لذا اخلاص در عمل نیز به عنوان یکی از شاخصه های مهم عمل اخلاقی در مکتب اسلام در شکل دهی معرفت صحیح نقش دارد. هر گاه عمل انسان همراه با اخلاص و در راه خدا و برای کسب رضای الهی باشد، نه با انگیزه های نفسانی باعث روشن شدن چراغ بصیرت در درون آدمی شده و راه های وصول به حقیقت هستی را بر دل شخص وارد می کند.
در حدیثی معروف از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) آمده است که «من اخلص لله اربعین صباحا فجر الله ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه» (بحارالانوار، ج 67، ص 249) یعنی اگر انسان چهل شبانه روز با اخلاص عمل کند، دیده بصیرت او بینا شده و خداوند چشمه های معرفت و حکمت را از قلب او بر زبانش جاری می سازد. پس می توان نتیجه گرفت که انسان بدون اخلاص در عمل به حقیقت عبودیت که همان معرفت ذات حق است، دست پیدا نمیکند.