راغب اصفهانی میگوید: ریشه وحی به معنای اشاره تند و سریع است، از این رو هر كاری كه به سرعت انجام گیرد وحی نام دارد و این ممكن است در كلامی رمزی و كنایهای باشد.
در اصطلاح، الهامات غیبی خدای سبحان به فرستادگان خویش را وحی میگویند.
وحی به معنای "وحی رسالی" شاخصه ی نبوت است و بیش از هفتاد بار در قرآن به کار رفته است. خداوند وحی را بر پیامبران خود که آمادگی دریافت وحی را در خود ایجاد نموده بودند می فرستاد.
در این باره امام حسن عسکری(علیه السلام) می فرمایند: "ان الله وجد قلب محمد افضل القلوب و اوعاها فاختاره"(خداوند قلب و روان پیامبر را بهترین و پذیراترین قلب ها یافت و آنگاه او را برای نبوت برگزید.)
در حدیث جالب دیگری زراره یکی از اصحاب امام صادق(علیه السلام) از ایشان می پرسد: چگونه پیامبر(صلی الله علیه و آله) مطمئن شد آنچه به او می رسد وحی الهی است، نه وسوسه های شیطانی؟
امام (علیه السلام) فرمودند: "هرگاه خداوند بنده ای را برای رسالت برگزیند، به او آرامش و وقار ویژه ای ارزانی می دارد، به گونه ای که آنچه از جانب حق بدو می رسد، همانند چیزی خواهد بود که با چشم باز می بیند." (علوم قرآنی/ محمد هادی معرفت.(با دخل و تصرف))
اقسام وحی رسالی
در یکی از آیات سوره شوری خداوند اقسام وحی رسالی را بیان می کند: "وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْیاً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولاً فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ ما یَشاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَكِیمٌ "(شایسته هیچ انسانى نیست كه خدا با او سخن بگوید، مگر از طریق وحى، یا از وراء حجاب، یا رسولى مىفرستد و به فرمان او آنچه را بخواهد وحى مىكند، چرا كه او بلند مقام و حكیم است.)(شوری، 51)
با توجه به این آیه كریمه، اقسام سخن گفتن خداوند با بشر در سه صورت منحصر شده است:
1- وحی مستقیم:
گفتار الهی كه هیچ واسطهای میان خدا و پیامبر نباشد. این الهام، نوعی القای در باطن است كه شخص وحی شده، آن را احساس میكند، به گونهای كه گویا بر صفحهای روشن در درون او نوشته شده است.
گفته شده بیشترین نزول وحی، به صورت مستقیم و بدون وساطت فرشته بوده است.
امیرمۆمنان (علیه السلام) فرمودند: "سوره مائده بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شد در حالی كه سوار بر استر خود موسوم به «شهباء» بود. پس وحی بر او سنگین آمد تا این كه استر متوقف شد و شكم آن پایین آمد، به گونهای كه دیدم نافش نزدیك است به زمین رسد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بیهوش شد و دست خود را بر موی جلو سر شیبة بن وهب جمحی نهاد."
در حدیثی از پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) درباره چگونگی نزول وحی چنین آمده است كه حارث بن هشام از آن حضرت پرسید: وحی چگونه بر شما نازل میشود؟
فرمودند: "گاهی مانند صدای زنگ میآید و این شدیدترین حالت وحی بر من است كه مرا كوفته و خسته مینماید و در عین حال همه گفتهها را حفظ میكنم و گاه فرشتهای به صورت مردی متمثل شده، آنچه میگوید حفظ میشوم."
در سوره مزمل آمده است: "إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْكَ قَوْلًا ثَقِیلاً "(در حقیقت ما به زودی بر تو گفتاری سنگین القا میكنیم.)(مزمل 5)
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: "این زمانی بود كه به او وحی میشد در حالی كه بین او و خداوند، فرشتهای نبود. پس به سبب سنگینی وحی بر او، حالتی چونان بیهوشی به او میرسید و فرا میگرفت او را آنچه فرا میگرفت. ولی هنگامی كه جبرئیل وحی را میآورد، میفرمود: این جبرئیل است و یا جبرئیل به من گفت . . . ."
2- وحی از وراء حجاب:
گفتار الهی كه از پس پرده شنیده شود. یعنی به گونهای با او سخن گوید كه صدایش را بشنود ولی او را نبیند. مانند سخن گفتن خداوند با موسی (علیه السلام) به شكل ایجاد صوت در فضا، به گونه ای كه به گوش او میرسید و از هر سو، نزد او میآمد و چونان كه در شب معراج، با پیامبر ما (صلی الله علیه وآله) نیز تكلّم فرمود.
3- القای وحی به واسطه نزول فرشته:
گفتار الهی كه ملكی آن را حل نموده و به بشر برساند. فرشتهای كه وحی را بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل میكرد، جبرئیل بود. " وَ إِنَّهُ لَتَنْزِیلُ رَبِّ الْعالَمِینَ. نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ. عَلى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ " (و این (قرآن) از سوى پروردگار جهانیان نازل شده است. روح الامین آن را نازل كرده است ...بر قلب (پاك) تو، تا (مردم را) انذار كنى..)(شعرا 192 الی 194)
گونههای وحی به شكل عام و کلی این سه دسته است. اما در مورد پیامبر ما محمد (صلی الله علیه و آله، گاه وحی در عالم خواب نزد حضرت میآمد، كه بیشتر در آغاز نبوّت حضرت بود، گاه وحی مستقیم از سوی خداوند و بدون واسطه فرشته بود، و دیگر گاه با واسطه جبرئیل (علیه السلام).
با این حال، وحی قرآنی صرفاً به دو شكل اخیر یعنی به صورت مستقیم یا به دست فرشته بود.