فرهنگ سازمانی ترکیبی از تعاملات کارکنان، ارزشها و مهارتهای مدیریت زمان، قوانین اداری، سطح تعارض و شدت آن و توانایی برای حفظ کنترل در محیط کار است. فرهنگ در هر محیط کاری کلیدی است برای بهرهوری کارکنان و همکاری با یکدیگر در صلح و آرامش.
هر کسب و کار، فرهنگ منحصر به فرد خودش را دارد که ارزشهای اصلی شرکت را تعریف کرده و مجموعهای از دستورالعملهای غیر رسمی را در سازمان ایجاد میکند. یعنی مشخص میکند که رفتار قابل قبول کدام است و در نتیجه کسانی که با این قواعد سازگاری دارند، به محیط کار احساس رضایت و راحتی بیشتری خواهند داشت و سایرین به این نتیجه خواهند رسید که جای دیگری را برای محل کار انتخاب کنند. در ادامه به چهار نوع یا مدل فرهنگ سازمانی که شایعترین فرهنگها در کسب و کارها هستند، اشاره خواهد شد: «فرهنگ قدرت»، «فرهنگ وظیفه»، «فرهنگ فرد» و «فرهنگ نقش»
فرهنگ قدرت:
مفهوم این مدل درست شبیه اسم آن است. در چنین محیطی، بار همه یا حداکثر تصمیمگیریها بر دوش یک یا چند نفر است. این مدل در شرکتهای کوچک نسبتا موثر است و سازمان را قادر میسازد به سرعت به تغییرات در بازار واکنش نشان دهد. ایراد این مدل این است که به طور مستقیم بر بهرهوری تاثیر منفی میگذارد. اگر تصمیم گیرندهی اصلی حضور نداشته باشد، هیچ تصمیمگیری انجام نخواهد شد. همچنین کارکنان به افراد کلیدی بسیار وابستهاند و در نتیجه پیشرفتی صورت نمیگیرد.
فرهنگ وظیفه:
این مدل فرهنگی بسیار سازنده است و هدف اصلی انجام کار و اتمام پروژه است. این نوع فرهنگ سازمانی برای کارکنان آوردهی فراوانی دارد؛ چرا که در سازمان دیده میشوند و اینگونه احساس ارزشمند بودن خواهند داشت. رضایت شغلی عموما در این سازمانها بالاتر است.
فرهنگ شخص:
در این نوع فرهنگ سازمانی، پرسنل یا اشخاص بهعنوان یک عضو ارزشمند این شرکت و در برخی موارد، حتی مهمتر از شرکت در نظر گرفته میشوند. اینگونه فرهنگ بیشتر در دفاتر وکلا و مراکز پزشکی مشاهده میشود. شخص بهعنوان عضوی ارزشمند شناسایی میشود و با اعتماد به نفس تصمیمگیری میکند.
فرهنگ نقش:
این فرهنگ متشکل از یک سلسله مراتب است که در آن هر یک از کارکنان یک نقش خاص یا کار خاص را انجام میدهد. البته این مدل، کارکنان را از نوآور و خلاق بودن باز میدارد و آنها را در جایگاه کاریشان تن پرور میکند. فرهنگ نقش در ایجاد یک فرهنگ سازمانی منسجم، تا حدودی موفق بوده است؛ چرا که باعث می شود هر کس جایگاه خود را بداند و مشخص است که از هر کس چه توقعاتی وجود دارد.
صرفنظر از نوع یا مدل فرهنگی، مهم این است که سازمان شاد و مثبت باشد. ایجاد یک فرهنگ شاد در محل کار نسبتا ساده و بسیار کم هزینه (یا بیهزینه) است؛ به شماری از روشهایی که میتواند محیط کاری مثبت و شادی ایجاد کند، اشاره خواهد شد:
1. خوش بگذرانید
دنبال فرصت بگردید که جشن بگیرید. فرصتهای زیادی را برای گرد هم جمع شدن پرسنل فراهم کنید. این مساله باعث میشود ارتباطات چهره به چهره در سازمان بیشتر شود و ارتباطات صمیمانه بین افراد برقرار شود. همچنین این روش باعث میشود تا خاطرات خوش و خوبی را برای همهی افراد به جای بگذارید. این موضوع موجب می شود افراد به سازمان نه فقط به عنوان محلی برای کار کردن بلکه محلی برای خلق یک تجربهی خوب و شاد نگاه کنند و بدیهی است که نرخ ماندگاری افراد در چنین سازمانی بسیار بالا خواهد بود.
2. ارتباط موثر و مثبت، موفقیت سازمان را تضمین میکند
رهبران بزرگ، مستقیم و واضح پیام می دهند و دایما اطمینان حاصل میکنند که پیام درست مخابره شده است یا نه. رهبران موفق استاد این هستند که افراد را در تصمیمگیریها مشارکت دهند؛ چرا که با این روش حس مالکیت کار را در آنها می پرورانند. میخواهید دفتر کار آنها را دکوراسیون کنید؟ از آنها بخواهید که همه به صورت تیمی در توجیه دکوراتور شرکت کنند. سپس خواهید دید که هرگز، هیچ کس، پس از اتمام کار غر نخواهد زد.
3. فرصت گفتگو فراهم کنید
بر اساس تحقیق «ایمی ادمنودسن» از دانشگاه هاروارد، در جایی که بهجای ترس، پرسنل احساس امنیت داشته باشند؛ یعنی جایی که رهبران، به همه فرصت میدهند، متواضعند و پرسنل را به حرف زدن و کمک خواستن تشویق میکنند، پرسنل عملکرد و یادگیری بهتری خواهند داشت. پس بهجای ایجاد فرهنگ ترس از عواقب، در محیط کار احساس امنیت ایجاد کنید که این حس روحیهی آزمون و خطا که لازمهی نوآوری است را شدیدا تقویت میکند.
4. افرادی که با شما کار میکنند را خوب بشناسید
نخست، به اطلاعات شخصی در مورد زندگی کارکنان خود توجه کنید. وقایع مهم زندگی آنها را بدانید و جویای احوال خانوادهشان باشید. همه دوست دارند که حس کنند که توجه به آنها فقط معطوف به محیط کار نیست. جشن گرفتن شروع خوبی برای معطوف کردن توجه به پرسنل است. سپس، به فردیت هر شخص اهمیت بدهید. بدانید هر کس زمان آزاد خود را چگونه سپری میکند و آن را در مکالمات با آنها بکار ببرید. خوب است در فضاهای غیر رسمی محل کار، مثل ناهارخوری یا در مسیر شرکت با آنها گپ دوستانه داشته باشید. این کار باعث میشود نقاط قوت و قابل بهبود آنها را بهتر بشناسید.
5. بازخورد سازنده
در صورت بروز مشکل، به آنها صریح و شفاف بگویید که کجای کار را اشتباه کردهاند. البته این کار را بدون بیاحترامی و بدون ابراز خشونت انجام بدهید. سازنده انتقاد کنید و در کنار انتقاد، اموری را که به خوبی انجام میدهند را به آنها یادآوری کنید. پس از پایان بحث، به سرعت فضا را به سمت فضای نرمال سوق دهید که فرد بداند که به روابط شما آسیب وارد نشده است و او همچنان برای شما فردی قابل اعتماد است. همهی افراد پس از انتقاد به کمی تشویق نیاز دارند؛ چراکه اعتماد به نفس خود را از دست میدهند. چند جوک و کمی شوخی میتواند به سرعت جو را تغییر بدهد.
6. نشان دهید که به اندازهی کافی برای بر عهده گرفتن مسوولیت به آنها اعتماد دارید
برای یادگیری و پذیرش چالشهای جدید فرصت فراهم کنید تا اعتماد به نفس آنها را ارتقا دهید. این کار را میتوانید با سپردن برخی کارهایی که میدانید توانایی انجام آنها را دارند، در زمان عدم حضور خود آغاز کنید. همه از انجام کارهای تکراری خسته میشوند و اگر این وضع تداوم پیدا کند، بهزودی کار خود را ترک خواهند کرد. به چالش کشیدن افراد و اذعان به توانایی آنها میتواند برای پرسنل انگیزهی خوبی برای ادامهی همکاری فراهم کند. پیروی از سیاست درهای باز هم در ایجاد انگیزهی کارکنان بسیار موثر است؛ چرا که به آنها پیام می دهد که آنها هم برای شما افراد قابل اعتمادی هستند.
7. چشم انداز شرکت را برای همه روشن و واضح ترسیم کنید
اگر اشخاص بدانند که همهی اعضای تیم برای یک هدف مشترک کار میکنند، در افراد احساس بهتری بهوجود خواهد آمد. تعهد و دغدغههای خودتان نسبت به ارزشهای شرکت را برای آنها بازگو کنید؛ انجام این کار کمک خواهد کرد که کارکنان احساس کنند که نه فقط برای حقوق آخر ماه، بلکه برای یک هدف مشترک کار میکنند. اتفاقات مهمی که میتواند کل شرکت را تحت تاثیر قرار بدهد، به اطلاع آنها برسانید. اگر موفقیتی در شرکت حاصل شد، اعتبار این موفقیت را برای کل تیم قایل شوید.
8. ساعات کاری منعطف
همهی ما گهگاهی کارهای اضطراری برایمان پیش میآید؛ در صورتی که ماهیت کار نتیجه محور است و پرسنل نباید پاسخگوی ارباب رجوع باشند، برای مرخصی دادن منعطف باشید. پس از چند روز سخت و طولانی هیچ چیز مثل یک ساعت زودتر تعطیل شدن نمیتواند پرسنل را خوشحال کند.
9. شکلات حال همه را بهتر میکند
دانشگاه وارویک تحقیقی را انجام داد مبنی بر اینکه قبل از یک آزمون، به نیمی از شرکتکنندگان آب نبات و نیمی دیگر شکلات داده شد. تیمی که شکلات گرفته بودند 10 تا 12 درصد از تیم دیگر، آزمون خود را بهتر انجام دادند. چه کار میشود کرد؟ نمیشود که کوه شکلات در محل کار وجود داشته باشد! ولی میتوان در گوشه و کنار دفاتر، کمی خوراکی شکلاتی داشت که خصوصا بعد از ظهرها میتواند برای ارتقای سطح انرژی افراد تاثیرگذار باشد.
10. فعالیت بدنی ایجاد کنید
هر چه افراد سلامتتر باشند، خوشحالتر خواهند بود. بهگونهای برنامهریزی کنید که در ابتدا و اواسط روز چند نرمش و حرکات ورزشی انجام شود. علاوه بر این، آندروفین آزاد شده ناشی از تحرک فیزیکی بر خلق افراد تاثیر بسزایی خواهد داشت.
11. مهربان باشید
هنگامی که یک رهبر در سازمان بر اساس اصول و ارزشها و همچنین مهربانی عمل میکند، این موارد در کل شرکت تعمیم پیدا خواهد کرد. به گفتهی پروفسور «آدام گرانت»، هرگاه رهبران مهربان و سخی باشند، میتوان بهرهوری را در آن سازمان پیشبینی کرد. در چنین شرایطی محیط کاری، مثبت خواهد بود و تعهد، ماندگاری و عملکرد مثبت را بههمراه خواهد داشت.
در خاتمه میتوان گفت محیط کاری مثبت به دلیل افزایش احساسات مثبت و ارتقای سطح زندگی، سازمان را موفقتر خواهد کرد. چنین محیط کاری ارتباطات بین افراد را بهبود میبخشد و موجب بهبود سطح توانایی و خلاقیت خواهد شد و در مقابل تجربیات منفی مثل استرس مانند سپر عمل خواهد کردد؛ چراکه کارکنان را کمک میکند تا پس از اتمام کارهای سخت و طاقت فرسا و همچنین چالشهای فرسایشی هرچه سریعتر به وضع عادی و نرمال برگردند. این موضوع سلامتی فیزیکی و روانی آنها را تضمین میکند.
محیط کاری شاد، برای افراد جذابیت داشته و حس وفاداری را تقویت میکند؛ چراکه سازمان شاد بهترین استعدادها و تواناهایی آنها را کشف کرده و پرورش داده است. سازمانهایی که به دنبال اشاعهی فرهنگ مثبت و اخلاقیات هستند، بهطور قطع به سطوح بالاتری از بهرهوری دست خواهند یافت و این بهرهوری هم در امور مالی شرکت و هم در رضایت مشتریان ملموس و قابل مشاهده خواهد بود.