سمیه قاسمی پنجشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۰

انسان و محل زندگی او به نحوی آفریده شده است که با آفات، کمبودها، موانع و مصیبت های فراوانی همراه است و همیشه آفات و مصائبی در اموال، عزیزان، دوستان و... در کمین نعمت هاست که موجب از دست دادن آنها می شود از سویی دیگر انسان در معرض حملات شدید تمایلات نفسانی که همه ی این موارد آزمایش انسان توسط خدای متعال به شمار می آید دراین میان تنها کسی ازمیان موانع و مشکلات، سلامت به مقصد میرسد که با صبر،به قضای الهی راضی شده و تمایلات نفسانی را حبس نموده و تسلیم امر خداوند گشتند.

مصائب گوناکون آنان را از شکر و اطاعت و عبادت خداوند باز نداشته و با وجود تمام مشکلات، خود را به انجام وظایف الهی وادار سازند.

واژه ی صبر و مشتقات آن 103 باردر قرآن به کاررفته که نشان از اهمیت ویژه ی این حرکت اخلاقی از دیدگاه دین مبین اسلام و قرآن کریم دارد.

عده ای صبر را تحمل رنج ها و مشکلات برای درجا زدن و غوطه وری در صفات پست غیرانسانی معنا می کنند، اما معنایی که نهج البلاغه از آن یاد می کند، این است که برای رسیدن به حق باید در دریای بلا و مشکلات غوطه ور شد و موانع را کنار زد؛ (خض الغَمَرَات للحَقّ حَیث کَانَ ... وَ عَوّد نَفسَکَ التَّصَبّرَ عَلَی المَکروه وَ نعمَ الخلق التَّصَبر) زیرا اصلاً بهشت در بین بالاها پیچیده شده است.

صبر با اقسام سه گانه اش (صبر در برابر مصیبت، معصیت و طاعت) و شعبه های چهارگانه اش باعث می شود؛ غل و زنجیر از سویی و خار و خاشاک از سوی دیگر، از دیدگان بصیر دور شده و راهی را که برگزیده اند، با آزادگی کامل طی کنند. در گذشته حر بن یزید ریاحی و زبیر بن عوام را مقایسه کردیم. آنجا،سقوط زبیر نتیجه ی کم کاری او در امر ولایت معرفی شد. در اینجا مقایسه ای بین حر ریاحی و عمر سعد ما را به این مسئله رهنمون می کند که سعادت حر در پرتو صبر بر معصیت و سقوط عمر سعد در سایه ی عدم آن تحقق یافت. هر دو در برابر یک معصیت قرار گرفتند؛ مقابله با حسین؛ یکی صبر کرد و انگیزه های دنیوی را کنار زد و فوز عظیم و... اما دیگری در برابر وسوسه ی حکومت ری تاب نیاورد! و سقوط کرد. نمونه های تاریخی و سرنوشت ساز صبر با تمام اقسامش زیاد است.

 

ضرورت و فواید صبر

اگر بخواهیم فواید صبر را در دو جمله خلاصه کنیم ذکر متغیرهای ذیل ضرورت می یابد:

1) ذخیره ی نیروی نشاط روحی که خمیر مایه ی همه ی فعالیت های سازنده است.

2) شدیدترین تأکید به استقامت در نهج البلاغه، در راستای همین نتیجه بیان شده است:

«العَمَلَ العَمَلَ ثمَّ النهَایَهَ النّهَایَهَ وَ الاستقَامَهَ الاستقَامَهَ ثمَّ الصَّبرَ الصَّبرَ وَ الوَرَعَ الوَرَعَ إنَّ لَکم نهَایهً فَانتَهوا إلَی نهَایَتکم وَ إنَّ لَکم عَلَماً فَاهتَدوا بعَلَمکم وَ إنّ الإسلَام غَایَهً فَانتَهوا إلَی غَایَته»؛ کار نیکو، کار نیکو، پس آن را به پایان برسانید، آن را به پایان برسانید، استوار باشید، استوار باشید، سپس شکیبائی گزینید، شکیبائی گزینید، بپرهیزید، بپرهیزید، شما را عاقبت و خاتمه ای هست، خود را به آن برسانید، نیز برایتان پرچم و نشانه ای است، پس با این پرچم هدایت یابید. برای اسلام هدف و نتیجه ای در نظر گرفته شده، به آن برسید.

2) قوی سازی و نیروبخشی به اراده ی انسانی که عاملی بزرگ و ابزاری پرفایده به منظور تحرک انسان در مصیبت های غیر اختیاری می باشد.

مصیبت را می توان (از جهتی) به دو نوع تقسیم کرد: اختیاری و غیراختیاری؛ مصیبت های غیراختیاری آن است که ناخواسته مثلاً در یک حادثه طبیعی، نظیر زلزله یا اجتماعی، مانند تصادف ایجاد می شود، اما مصیبت اختیاری، آن نواقص و نقائصی است که خودخواسته به انسان وارد می شود، مانند نقصی که در اثر انفاق بر مال و یا در اثر جهاد بر جسم ایجاد می شود. دستور امام  به فرزندشان در نامه 31 مبنی بر غور در مشکلات و مصائب، به این نوع دوم اشاره دارد. [خض الغَمَرات الَی الحَقّ] آنچه بلاهای اختیاری را اجتناب ناپذیر می کند، حرکت در راه هدف، پیشرفت و تکامل انسانی است که در پرتو شکوفایی استعدادهای او صورت می پذیرد.

 

در مصائب چگونه باشیم؟

مولای پرهیزگاران و امام متقیان علی علیه السلام در تمام زمینه های زندگانی و بخش های حیات فردی و اجتماعی ما همچون پدری دلسوز و مهربان به فرزندانش (یعنی امّت اسلامی به تعبیر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که فرمود: انا و علیٌّ ابوا هذه الامّهِ. من و علی دو پدر این امت هستیم) رهنمودهای لازم را داده تا هیچکدام از مسیر حقیقی حیات دینی خود منحرف نشویم. در بحث فوق که در رابطه با صبر و استقامت و تحمل شداید مطالبی را از لسان آن حضرت نقل نموده ایم در دنباله بحث، به یک سوال هم پرداخته و پاسخ آن را از آن حضرت جویا می شویم.

آن حضرت در یکی از حکمت های نهج البلاغه می فرماید:

الصّبر علی قدر المصیبه، و من ضرب یده علی فخذه عنه مصیبهٍ حبط عمله.

صبر، به اندازه مصیبت فرود آید (یعنی آن خدایی که مصیبتی به انسان وارد کند به میزان آن، صبر و استقامت را نیز به او عطا فرماید وگرنه انسان، موجودی است ضعیف، ای بسا با یک حادثه و مصیبت دل از دست داده و خود را از پای درآورد).

به همین دلیل در دنبال کلام خود می فرماید: و هر کس در مصیبت بی تابی کند و به نشانه افسوس و اندوه بر ران خود بزند اجر و پاداشش ضایع شود.
در حقیقت شاگرد مکتب صبر و استقامت سخنش با پروردگار این است که:

به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقی است
 
به ارادت بکشم درد، که درمان هم از اوست
زخم خونینم اگر به، نشود به، باشد
خنک آن زخم، که هر لحظه مرا مرهم از اوست
پادشاهی و گدایی بر ما یکسان است
که در این در، همه را پشت عبادت خم از اوست


شارژ سریع موبایل