بسیار اتفاق می افتد که وقتی تصمیم مثبتی می گیریم، بلافاصله با موانعی در مقابل آن تصمیم مواجه می شویم. این موانع می توانند از درون وجود انسان بروز کنند یا عوامل خارجی باشند. مثلاً دانش آموزی تصمیم می گیرد در کنکور دانشگاه موفق شود، اما وقتی حجم کتاب ها را می بیند، ترس از شکست بر او غالب می شود و اعتماد به نفس خود را از دست می دهد و در تصمیم خود متزلزل می شود. همچنین عوامل بیرونی، مثل از دست دادن یک عزیز یا بیمار شدن قبل از کنکور و حوادثی از این دست می تواند در روحیه انسان اثر منفی بگذارد.
اصولاً مسایل و مشکلات زندگی واقعیت هایی غیر قابل اجتناب هستند که در بعضی موارد گریزی از آن ها نیست. مهم، روش برخورد ما با این گونه رخدادهاست. «زندگی بدون مشکلات برای یک انسان می تواند فاجعه آمیز باشد. زندگی بدون مشکلات، انسان را به آب راکدی تبدیل می کند که می ماند، می گندد و متعفن می شود. چالش ها و مشکلات به زندگی هیجان و روح می بخشند. انسان ها زمانی قدر عافیت را می دانند که به مصیبتی و مشکلی گرفتار آیند. بنابراین مشکلات، هشدارهایی است در زندگی انسان ها تا قدر لحظه های بدون مشکل را بدانند و از زندگی خود لذت ببرند.»
اما باید گفت در کنار مشکلات زندگی که امری طبیعی است بعضی ها عادت کرده اند مشکلات را بزرگ جلوه دهند و به این ترتیب همیشه موضوعی برای ناله و شکایت دارند. رفتار ما در مقابل رخدادهای زندگی تحت تأثیر نگرشی است که ما نسبت به آن حوادث داریم.
قرآن بر این نکته تأکید می نماید که همواره در کنار سختی ها و مشکلات آسایش و آرامش وجود دارد:« فإن مع العسر یسراً* إنّ مع العسر یسراً»(انشراح، 5-6)؛
«پس بی تردید با هر دشواری آسانی است. مسلماً با هر دشواری آسانی است».
هرگز نباید از فضل خدا مأیوس شد. کسی که مشکلات را بپذیرد و در برابر سختی ها ایستادگی به خرج دهد، خواهد دید که سختی ها به آسایش تبدیل می شود. « اگر ایمان داشته باشید که می توانید از پس مشکلات خود برآیید، بیش از نیمی از راه را برای رسیدن به موفقیت پیموده اید».
حضرت علی(علیه السلام) در نهی از بزرگ شمردن مصیبت ها می فرماید: «من عظّم صغار المصائب ابتلاه الله بکبارها»(سیدرضی، 508). « هرکه مصیبت های کوچک خود را بزرگ بشمارد، خدایش به مصیبت های بزرگ دچار خواهد کرد».
و چه زیبا سروده اند که:
همان بهتر كه دائم شاد باشیم زهر درد و غمى آزاد باشیم
به خوش رویى و خوش خویى در ایام همى روتا شوى خوش دل در انجام
اگر خوش دل شوى در شادمانى بماند شادمانى، جاودانى
« ما بزرگ ترین درس ها را در زمان سختی ها می آموزیم. شما مهم ترین تصمیمات زندگی خود را در چه زمانی اتخاذ کرده اید؟ پس از مصیبت ها و شکست ها و ضربه خوردن ها، در آن زمانی که به زانو درآمده بودید. این طور نیست؟» پس به جای اینکه مصیبت ها را بزرگ جلوه دهیم می توانیم از آن ها درس بیاموزیم، تجربه کسب کنیم و نگاه خود را نسبت به آن ها از منفی به سوی نگرش مثبت تغییر دهیم.
یک مسلمان با توکلی که به خداوند دارد و اعتقادی که به نقش خداوند در بروز رویدادها دارد، قطعا در مورد آینده خوشبینیاش متکی به امید به خداوند است. خوشبینی یعنی امید به خداوند:
«حُسْنُ الظَّنِّ أَنْ تُخْلِصَ الْعَمَلَ وَ تَرْجُو مِنَ اللَّهِ أَنْ یَعْفُوَ عَنِ الزَّلَل»؛(نهجالبلاغه، خ 185)
خوشبینی آن است که عمل را خالص نموده و در مورد بخشش از لغزشها به خداوند امیدوار باشی.
در نهجالبلاغه نیز انتظار مثبت نسبت به آینده در مورد افراد درستکار مطرح شده است:
«کذَلِک الْمَرْءُ الْمُسْلِمُ الْبَرِیءُ مِنَ الْخِیَانَةِ یَنْتَظِرُ مِنَ اللَّهِ إِحْدَی الْحُسْنَیَیْنِ إِمَّا دَاعِی اللَّهِ فَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ لَهُ وَ إِمَّا رِزْقَ اللَّه»؛ (همان، خ 1، 2 و 11)
فرد مسلمانی که از خیانت به دور است نسبت به آینده دو انتظار مثبت دارد: یا به ندای حق لبیک میگوید که آنچه نزد خداست بهترین است، یا روزی خود در این دنیا را از خداوند دریافت مینماید. بنابراین، فرد مسلمان خوشبین نسبت به آینده انتظار مثبت دارد.
حسن ظنی بر دل ایشان گشود
که نپوشند از غمی جامه کبود
هرچه آید پیش ایشان خوش بود
آب حیوان گردد ار آتش بود
زهر در حلقومشان شکّر بود
سنگ اندر راهشان گوهر بود
جملگی یکسان بودشان نیک و بد
از چه باشد این ز حسن ظن بود