اگر نگوییم همه، لااقل می توانیم بگوییم بیشتر ما تجربه عشق یک طرفه را داریم. در جوش و خروش های عاطفی که هر کدام تجربه می کنیم، حتما با افرادی مواجه شده ایم که یا نفهمیده اند و یا خودشان را به نفهمیدن عشق و عاطفه ما زده اند. وقتی درگیری یک عشق یک طرفه می شویم، چه کار باید بکنیم؟ آیا این عشق ها به ازدواج ختم خواهند شد؟

نزدیک نشو

برخی افراد در مقابل موج محبت و عشق دیگری عقب نشینی می کنند و دچار ترس می شوند. محبت دیگری آن ها را می ترساند و فراری می دهد. این افراد معمولا وقتی متوجه عشق دیگری می شوند از او دوری می کنند و به صورت غیر کلامی به او پیام می دهند که «نزدیک نشو، من تو را دوست ندارم». عشق، آن ها را به یاد خطر می اندازد خطری که باید از آن اجتناب کرد.

نزدیک شو اما...

برخی دیگر محبت و عشق را می پذیرند. آن ها از اینکه معشوق و مورد عشق واقع شده اند، خوشحال اند، بدون آن که نسبت به فرد عاشق احساس خاصی داشته باشند. گویا به این طریق صرفاً نیاز آن ها به دوست داشته شدن ارضا می شود. این افراد معمولاً وقتی متوجه عشق دیگری می شوند به او اجازه می دهند که نزدیک شود تا بیشتر و بیشتر عشق او را ببینند و به خودشان و دیگران ثابت کنند که دوست داشتنی هستند. پیام غیرکلامی آن ها این هست: «نزدیک شو و مرا دوست بدار، اما از من نخواه که با تو ازدواج کنم».

در مقابل فرد عاشق پیام «نزدیک شو و مرا دوست بدار» را حمل بر تمایل فرد به ازدواج و برقراری رابطه صمیمانه می کند. به همین دلیل پس از مدتی پای پیش می گذارد و بحث ازدواج را پیش می کشد و کاملاً امیدوار است و تصور می کند هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد اما در برابر خواستگاری صریح عاشق، قسمت دوم پیام معشوق تازه به گوش می رسد که «بنا نشد سراغ این صحبت ها بروی. تو فقط مرا دوست داری و این هم مشکلی نیست اما من با تو ازدواج نمی کنم».

معمولاً افراد در این زمان احساس می کنند، بازیچه قرار گرفته اند و از آنان سوء استفاده شده است. برخی از افراد پیام «از من نخواه که با تو ازدواج کنم» را حمل بر شرایط روانی فعلی فرد می دانند و با خود می گویند «گر صبر کنم ز قوره حلوا سازم».

دور باش

برخی دیگر در برابر ابراز غیر کلامی عواطف عاشقانه بی تفاوتی نشان می دهند، خود را به نادیدن می زنند گویا که هیچ اتفاقی نیفتاده است. این افراد نمی خواهند خود را درگیر چنین فضاهایی بکنند. چنین افرادی واکنش های غیر کلامی را نادیده می گیرند، ابرازهای غیرکلامی را انکار می کنند و بی تفاوت از کنار آن می گذرند.

آنان معمولاً در پس این بی تفاوتی رابطه را تنظیم می کنند. در صورتی که فرد عاشق بخواهد نزدیک شود به او پیام «دور باش» می دهند و هرگاه که دور می شود به او پیام می دهند که: «حالا ناراحت نشو می توانی کمی به من نزدیک شوی!» این افراد معمولاً عاشق را سردرگم می کنند.

چه کار کنیم؟

درگیر بودن با عشق های یک طرفه ، از هر کدام از انواع بالا که باشند، آزاردهنده و بغرنج است. به شدت احساسات شما را جریحه دار کرده و در بیم و امید نگه تان می دارد. یک عشق یک طرفه خیلی آسیب زا تر از شکست عشقی است، چرا که نمی گذارد تکلیفتان را با خودتان بدانید. چنین عشقی به جای رشد و بالندگی تحقیر و طرد را به همراه دارد و با نادیده گرفته شدن، شما را در خود له می کند.

بنابراین اگر درگیر چنین عشقی هستید، قدم اول این است که تصمیم بگیرید هر چه سریعتر وضعیت خود را مشخص کنید. از این بلاتکلیفی درآیید. اگر پسر هستید، ابراز علاقه صریح داشته باشید و جواب صریح بخواهید. اگر دختر هستید، سعی کنید از طریق یک واسطه مطمئن، از نظر او نسبت به خودتان مطلع شوید و اگر دیدید نگاه منفی یا خنثی به شما دارد، وقت را تلف نکنید و درد شکست عاطفی را به جان بخرید اما حاضر به ادامه رنج عشق یک طرفه نشوید.

یادتان باشد، اگر نسبت به شما احساس خاصی نداشته باشد هیچ وقت حتی اگر 100 سال هم بگذرد، این حس ایجاد نمی شود. اگر هم وانمود کند که به شما علاقمند شده، یک علاقه سطحی، غیر راستین و موقتی است که همیشه در پس آن، این ذهنیت وجود دارد: «من او را نمی خواستم. به زور مرا مال خود کرد.»

یادتان باشد، این که کسی شما را دوست ندارد به این معنی نیست که دوست داشتنی نیستید. در همین لحظه ممکن است صدها نفر وجود داشته باشند که دلشان برای شما بتپد و آرزو داشته باشند شما همسرشان باشید. اعتماد به نفس خود را از دست ندهید و به آینده چشم داشته باشید.

اگر فردی با شما وارد رابطه عاطفی شد اما با رفتارش در عین حال که شما را جلب کرده؛ از خود می راند و پس می زند، به او بگویید که رفتارش برای شما آزار دهنده است. از او فاصله بگیرید و از قدرت عاطفی خودتان برای ارجاع او به روان درمانگر یا مشاور استفاده کنید. در غیر این صورت، با قاطعیت به او بگویید که از شما فاصله بگیرد.