پروردگار متعال برای حمایت از یتیم بر بستگان نزدیک او از جمله پدربزرگش واجب کرده در صورت توانایی، نفقه یتیم را بپردازند. از طرفی اگر پدر بزرگ، ثروتمند و دور اندیش باشد، میتواند از قانون شرع در هبه و بخشش یا در وصیت کردن به ثلث اموال برای آنان در حال حیات، استفاده کرده و به دستور شرع، بخشی از دارایی خود را به یتیم فرزندش هبه نماید، یا وصیت کند بعد از مرگش به او بدهند تا آن محرومیت از ارث، جبران شود. علاوه این که به بقیه ورثه نیز به صورت یک حکم اخلاقی سفارش کرده تا یتیمان را در تقسیم ارث بی نصیب نگذارند.
با این وجود ارث بردن شش شرط دارد.
1. مرگ مورث(کسی که وارث از او ارث میبرد).
2. زنده بودن وارث،
3. اسباب و موجبات ارث؛ مانند نسب و سبب.
4. وجود ترکه(مال و سرمایه).
5. حق و دینی به ترکه تعلق نگرفته باشد.
6. موانع ارث وجود نداشته باشد. (شاهرودى، هاشمی، سید محمود، موسوعة الفقه الإسلامی طبقا لمذهب أهل البیت علیهم السلام، محقق، مصحح، جمعى از پژوهشگران، ج 9، ص 28 – 30) بنابراین با نبود هر یک از شرایط ششگانه، ارث بردن منتفی خواهد بود و در مباحث فقهی استدلالی دلیل مبتنی بودن ارث بر هر یک از شرایط ذکر شده با استناد به آیات، روایات، یا حکم عقل و اجماع بیان شده است.
در شرطیت حیات وارث نیز چنین استدلال شده است که مرگ، سبب خالی شدن مکان شخص و بازگشت ترکهاش به کسی میشود که به نسب یا به سبب بتواند جای مورث را پر کند و هنگامی که وارث، قبل از مورّث بمیرد وجودی محسوس با ادراکات حسی عالم مادی برای او متصور نیست تا بتواند جای مورّث را پر کند و از نظر عقلی معقول و متصور نیست شخص مرده جانشین مرده شود، و این یک امر روشن و واضح است و نیازی به بیان از سوی آیات و روایات نیست. (بهبهانى، سید على، الفوائد العلیّة- القواعد الکلیّة، ج 1، ص 75)
علاوه بر این، بین مالکیت و حیات، تلازم شرعی وجود دارد؛ یعنی از نظر شرعی کسی میتواند مالک چیزی شود که زنده باشد. (فاضل لنکرانى، محمد، تفصیل الشریعة فی شرح تحریر الوسیلة- الطلاق، المواریث، محقق، مصحح، واثقى، حسین، کریمى، حسین، مهدوى، رضا على، ص 492) بنابراین، اگر وارث هنگام مرگ مورّث، زنده نباشد صلاحیت مالک شدن را ندارد و مال مورث به ملکیت او در نمیآید تا به فرزندان یا وراث او برسد. از سوی دیگر بر اساس طبقات ارث، نوهها در درجه دوم از طبقه اول قرار دارند و تا زمانی که حتی یک نفر از درجه اول وجود داشته باشند نوبت به درجات و طبقات بعدی نمیرسد.
جواب: كسانی كه بواسطه خویش ارث میبرند سه دسته هستند:
1) پدر و مادر و اولاد میت و با نبودن اولاد، اولادِ اولاد هر چه پائین روند هر كدام آنان كه به میت نزدیكتر است ارث میبرد و تا یك نفر از این دسته هست دسته دوم ارث نمیبرند.
2) جد یعنی پدربزرگ و پدر او هر چه بالا رود و جدهّ یعنی مادربزرگ و مادر او هر چه بالا رود پدری باشند یا مادری و خواهر و برادر و با نبودن خواهر و برادر، اولاد ایشان هر كدام آنان كه به میت نزدیكتر است ارث میبرد و تا یك نفر از این دسته هست دستة سوم ارث نمیبرند.
3) عمو و عمه و دایی و خاله هر چه بالا روند و اولاد آنان هر چه پایین روند و تا یك نفر از عموها و عمهها و دائیها و خالههای میت زندهاند، اولاد آنان ارث نمیبرند. (توضیح المسائل دوازده مرجع, ج2, م2728)
جواب: اگر وارث میت فقط یك نفر از دسته اول باشد مثلاً پدر و مادر یا یك پسر یا یك دختر باشد همه مال میت به او میرسد و اگر چند پسر یا چند دختر باشند، همه مال به طور مساوی بین آنان قسمت میشود، و اگر یك پسر و یك دختر باشد مال را سه قسمت میكنند، دو قسمت را پسر و یك قسمت را دختر میبرد و اگر چند پسر و چند دختر باشند مال را به طوری قسمت میكنند كه هر پسری دو برابر دختر ببرد. (توضیح المسائل حضرت امام (ره), ص2731)
جواب: بلی آنها نیز مانند فرزندانی که از زن دوم دارد از پدر ارث می برد.(استفتائات امام(ره), ج3, احکام ارث,ص385,س35)
جواب: طبق اصول, ارث مربوط به بعد از فوت شخص است و كسی از بستگان و فرزندان حق ندارند در زمان حیات تقاضای ارث بنمایند. بلی پدر میتواند هر مقداری بخواهد به فرزند یا سایرین در زمان حیات خود ببخشند ولی بابت ارث محسوب نمیشود.
جواب: محروم كردن از ارث وجهه شرعی ندارد. بله اگر پدر در زمان حیات خود اموال خود را بین چند نفر تقسیم كند و به آنها تحویل دهد یا اینكه اموال خود را به شخص هبه كند و تحویل دهد بعد از مرگ به بقیه چیزی نمیرسد ولی اگر صرف تقسیم و هبه لفظی باشد ولی عملاً در اختیار خود او (پدر) باشد بعد از مرگ او بین وارث (علی ما فرض الله) طبق شرع مقدس تقسیم میشود. (استفتائات آیة الله مکارم شیرازی دام ظله, ج2, فصل چهل و چهارم, ص475)
جواب: اگر در حیات خود اموال را به او بخشیده و به قبض او هم داده مالك شده است و ورثه دیگر حق ندارند ولی اگر قبض محقق نشده به همه ورثه میرسد و در صورتی كه وصیت بوده در ثلث تركه نافذ است و بقیه مربوط به همه ورثه است. (استفتائات حضرت امام (ره), ج3, ص374)
جواب: هر مقدار كه بابت حقوق زمان خدمت از دولت طلبكار است جزء تركه محسوب است و طبق قانون ارث بورثه میرسد و آنچه را كه دولت ـ طبق مقررات ـ از خودش به بازماندگان كارمند متوفی میدهد تابع مقررات دولت است و اختصاص پیدا میكند به كسی كه دولت به او میپردازد. (استفتائات حضرت امام(ره), ج3, ص384)