مطمئناً میدانید که بین یک ایده خوب و شروع فوقالعاده فاصله زیادی است. اما خیلیها نمیدانند که چطور باید این شکاف را پر کنند. اگر دوست دارید بدانید قبل از شروع یک تجارت تازه چه چیزهایی را باید تجزیه و تحلیل کنید تا زمان و سرمایهتان را تلف نکنید، تا پایان مطلب را دنبال کنید.
۱. آیا برای شروع آمادهاید؟
اگر در حال حاضر کارمند یک شرکت هستید، شروع کار خودتان بعنوان یک کارفرما یک تغییر بزرگ در سبکزندگیتان است. نباید به اشتباه تصور کنید که این بهترین راه برای این است که سریع پولدار شوید یا اینکه از مشکلات فرار کنید. شروع یک بیزنس جدید کار سختی است و نیاز به تصمیمگیری قاطع و یادگیری دارد و در طولانیمدت جواب میدهد. پس قبل از شروع خوب فکر کنید.
۲. آیا مشتری که پول و تقاضای لازم را داشته باشد، وجود دارد؟
اینکه تصور کنید این ایده به نظر خودتان جذاب و بینظیر است به این معنی نیست که همه همین تصور را خواهند داشت. ممکن است مشتریان از یک کالا خوششان بیاید اما اکثر افراد فقط برای چیزهایی که «نیاز دارند»، چه از نظر احساسی و چه فیزیکی، پول خرج میکنند. خیلیوقتها هم کسانیکه به آن کالا نیاز دارند، پول کافی برای خرید آن ندارند. حتماً برای بررسی این موضوع از متخصصین کمک بگیرید.
۳. آیا کار مورد نظرتان بازار خوب و رو به رشدی دارد؟
باز هم نباید فقط به قضاوت و علاقه خودتان بسنده کنید. به دنبال اطلاعات تحلیلی بازار از یک منبع بیطرف و متخصص باشید.
۴. آیا بازار کار آن اشباع نشده است؟
از موتورهای جستجوی اینترنتی استفاده کرده و تحقیق کنید برای این موضوع راهکاری وجود دارد یا نه. اگر ده رقیب در این جستجو پیدا کردید، بهتر است آن را شروع نکنید.
۵. آیا راهکار شما هزینههای جانبی ندارد؟
خیلی از محصولات و خدمات جدید به این دلیل با شکست مواجه میشوند که در زمان شروع کار هزینههای جانبی آن را نادیده میگیرید. موتورهای اتومبیلی که هیدروژن میسوزانند خیلی راحت هستند و برای محیط زیست هم خوباند اما ایجاد ایستگاههای سرویسدهی در سراسر دنیا و ایجاد قوانین ایمنی برای آن، دهها سال طول میکشد. دقت کنید که همه هزینهها، شبکههای فروش، نیازهای بازاریابی و مسائل فرهنگی را در نظر بگیرید.
۶. آیا برای مقابله با رقبا، توانایی ذهنی و سیاست لازم را دارید؟
شاید این راهکار جدید شما هنوز به بازار کشیده نشده باشد اما ممکن است به فکر کس دیگری هم خطور کرده باشد. قبل از شروع حتماً باید خوب تحقیق کنید تا مطمئن شوید. البته این جستجو و تحقیق ممکن است برایتان خرج بردارد.
۷. آیا میتوانید تیمی باانگیزه و کاردان جمع کنید؟
مطمئناً نمیتوانید به تنهایی شروع کنید. باید به یک تیم انگیزه داده و آنها را مدیریت کنید ـ برای پایهریزی بیزنس، فروش، شرکا و مشتریان. شروع یک کار جدید همیشه سخت است، حتی برای باانگیزهترین و مشتاقترین افراد.
۸. آیا به هزینههای کار نگاه واقعبینانه داشتهاید؟
اکثر افراد وقتی میخواهند کار جدیدی را شروع کنند، هزینههای شروع کار را دستکم میگیرند. برای اینکه بتوانید عشقتان به شروع این کار جدید را به یک ارزش کاری قابللمس تبدیل کنید، برنامه کاری بنویسید که نیازها و اهداف آینده کار جدیدتان را به دقت در نظر داشته باشد و حتماً از یک متخصص بخواهید این برنامه را بررسی کند.
۹. آیا مهارتها و استقامت لازم را دارید؟
بعنوان کسی که میخواهد کار جدیدی شروع کند، یادتان باشد اگر کارتان با شکست مواجه شود، هیچ مقصری وجود ندارد. از عوامل دخیل در این شکست که بگذریم، بیشتر کارهای جدید به این دلیل شکست میخورند که ناامید میشوید، نه به این خاطر که پول یا وقت کم میآورید. سعی کنید آموزههایتان را بالا برده و قدرت سازگاریتان را تقویت کنید. اگر قبلاً با شرکتهای مختلف مشکل داشتهاید، ممکن است مشکل اصلی خودتان بوده باشید.
۱۰. آیا فقط میخواهید از کار کنونیتان خلاص شوید؟
اگر ناامیدانه میخواهید فقط از نقش کنونیتان بیرون بیایید، اگر به یک سرمایهگذار هم تبدیل شوید، برایتان استرسزا بوده و راضیتان نخواهد کرد. کسانیکه احساس میکنند توانایی لازم را دارند اما از کار کنونیشان راضی نیستند یا از آن خسته شدهاند، به کارفرمایان بهتری تبدیل میشوند تا آنها که به شدت از خود کار کشیدهاند، احساس میکنند قدر کارشان را ندانستهاند یا بیش از اندازه استرس دارند. یادتان باشد، مرغ همسایه همیشه غاز است. توصیه ما این است که تا زمانی که درآمدی از کار جدیدتان کسب نکردهاید، کار قبلیتان را رها نکنید.
اگر تنها محدودیتتان تجربه گروهی و منابع است، بهتر است ایدهتان را با یک گروه حرفهای در میان بگذارید تا اینکه خودخواهانه روی نظر خودتان بمانید. هیچکس با چنین رویکردی موفق نمیشود.