میگویند سرنوشت هر ازدواجی است كه پس از چند ماه از تب و تاب اولیه بیفتد و بعد از چند سال تنها به همخانگی تبدیل شود. این گروه از بدبینها حتی پای محققان را هم به میان میآورند و ادعا میكنند كه عمر عشق كمتر از سه سال است و نمیتوانید به احساسی كه بانی نشستنتان پای سفره عقد شده اعتماد كنید.
اما اگر از ما میشنوید به این حرفها و سیاهنماییها اعتماد نكنید؛ عشق نه تاریخ مصرف دارد و نه عمر سه ساله. اگر پیش از ازدواج حساب برخی اصول اساسی را روشن كنید و در موردشان با همسر آینده خود به توافق برسید و البته اگر تا پایان راه بر این توافق پایبند باشید، میتوانید به طولانی بودن عمر عشقتان هم امیدوار شوید.
شاید حرف زدن در مورد این اصول، شما را در آغاز مضطرب یا نگران كند و اختلافنظرهایی كه در این موارد با آنها مواجه میشوید، میانهتان را چند ساعت یا چند روزی شكرآب كند اما مطمئن باشید این دلخوریهای كوچك میتواند مانع روبهرو شدنتان با مشكلات بزرگتر شود.
بند اول: یكیش خوبه؟ دوتاش بسه؟
فكر میكنید هنوز زود است و از اینكه در مورد صاحب فرزند شدن در آینده یا تعداد بچهها با همسر آیندهتان صحبت كنید خجالت میكشید؟
رودربایستی را كنار بگذارید! این سنگی است كه همین امروز و قبل از نشستن پای سفره عقد باید آن را وا بكنید. به خواستگارتان بگویید آیا تمایلی به مادر شدن دارید یا نه و حتی در مورد زمان تقریبی كه برای صاحب فرزند شدن در نظر گرفتهاید با او گفتوگو كنید. اگر بچهدار نشدید چطور؟ آیا دوست دارید سرپرستی كودكی را به عهده بگیرید یااینكه ترجیح میدهید در آن شرایط فكر مادر خطاب شدن را از سرتان بیرون كنید؟
خط قرمز: هنوز برای اینكه در مورد نوع تربیت فرزندتان با همه جزئیاتی كه در ذهنتان است صحبت كنید كمی زود است اما باید اصول كلی كه به آن باور دارید را با همسر آیندهتان مطرح كنید. مشاركت در انجام كارهای مربوط به فرزندتان، وضعیت شغلی شما پس از صاحب فرزند شدن و. . . از اصولی است كه حتما باید پیش از ازدواجتان در مورد آنها به حدودی از توافق برسید.
بند دوم: میخوام یه قصری بسازم!
قرار است زندگی را چطور شروع كنید؟ خانوادهتان برای كمك به شما در زمینههای مالی اعلام آمادگی كردهاند یااینكه قرار است خودتان و همسر آیندهتان آستینها را بالا بزنید و به حال هزینههای عروسی، اجاره خانه، خرید وسایل و. . . فكری كنید؟ آینده مالی شما قرار است چطور پیش برود؟ شما یك كارمند ساده با ماهی یك و نیم، دو میلیون تومان درآمد هستید یااینكه وارد بازار شدهاید و چشمانداز بهتری برای پول درآوردن دارید؟ قرار است در یكی از طبقات خانه پدریتان و در كنار آنها زندگی كنید یا اینكه در خانه سازمانی قدیمی كه ادارهتان به شما میدهد زندگی مشترك را شروع میكنید؟ همه این موضوعات را با همسر آیندهتان در میان بگذارید و او را برای شرایطی كه قرار است به آن وارد شود آماده كنید.
خط قرمز: خیالبافی ممنوع! هرگز با رویاپردازی آیندهای شیرینتر و مرفهتر از آنچه قرار است برایش بسازید را پیش روی او به تصویر نكشید. این حق همسر شماست كه به حرفها و وعدههای شما تكیه كند و پایش را به قصری خیالی نگذارد.
بند سوم: جیب من؛ جیب تو. . .
زندگی «مشترك» شما در چه زمینههایی قرار است مشترك باشد؟ آیا قرار است تنها در كنار هم بایستید و قدم بردارید یااینكه بار زندگی را روی دوشهایتان تقسیم كنید؟ ما به شما نمیگوییم كه سبك زندگی مادربزرگتان كه از شوهرش پولتوجیبی و خرجی خانه میگرفت درستتر است یا شیوه زندگی همكارتان كه پابهپای شوهرش برای تامین مخارج خانه كار میكند و پولهایش را در حسابی مشترك با شوهرش نگه میدارد.
مهم این نیست كه كدام یك از این شیوهها را انتخاب میكنید، بلكه مهم این است كه بتوانید به حرفی كه امروز میزنید پایبند باشید. اگر شما پذیرفتهاید كه پابهپای همسرتان كار كنید و پایههای اقتصادی زندگیتان را بسازید، باید بدانید این فعالیتهایتان لطف به او نیست بلكه وظیفهای است كه خودتان از ابتدا برای برعهده گرفتنش با او توافق كردهاید.
خط قرمز: اگر قبول كردهاید كه از صفر شروع كنید و با كمك هم زندگیتان را بسازید، حق ندارید در میانه راه خسته شوید و پشت كسی كه به شما تكیه كرده را خالی كنید. شاید راه پیشرویتان هموار نباشد اما همان راهی است كه خودتان روز اول انتخابش كردهاید.
بند چهارم: یكی یهدونس پسر مامان!
میزان وابستگی شما به خانوادهتان از دیگر موضوعات اساسی است كه باید با همسر آینده خود در مورد آن صحبت كنید. اگر خط قرمز مادر شما برای ازدواج كردنتان این است كه در یكی از طبقات خانهاش ساكن شوید و اگر شما هم به درست بودن این اصل باور دارید، باید خواستگارتان را در جریان این موضوع قرار دهید. گذشته از این اگر شرایط خاصی در روابط خانوادگیتان وجود دارد، باید همسر آیندهتان را تاجایی كه به او مربوط میشود از آن شرایط باخبر كنید.
درصورتی كه قرار است به خانوادهتان كمك مالی كنید یا اگر یكی از اعضای خانوادهتان به مراقبت خاصی نیاز دارد و شما در این مراقبت سهم دارید، باید كسی كه میخواهد زیر یك سقف با شما زندگی كند را در جریان موضوع بگذارید. البته نیازی نیست كه برای همسر آیندهتان همه رازهای زندگی خانوادگی خود را فاش كنید و اگر موضوعی وجود دارد كه گفتن یا نگفتنش تغییری در زندگی مشترك شما و رابطهای كه با همسرتان دارید ایجاد نمیكند، میتوانید در موردش سكوت كنید.
خط قرمز: وعده واهی به همسر آیندهتان ندهید و نگویید در آینده قرار است زندگیتان به شكلی تغییر مسیر دهد كه خودتان هم میدانید عملی نیست.
بند پنجم: اگه خوبم، بدم، اینم كه هستم!
حجاب كامل از نظر شما چه تعریفی دارد؟ مرز شما برای برقراری رابطه با دیگران چقدر شبیه مرزهایی است كه خواستگارتان به آنها باور دارد؟ باورهای مذهبیتان تا چه اندازه به باورهای او نزدیك است و هر كدام از شما تا چه اندازه سنتی رفتار و زندگی میكنید؟ این موضوعات اساسی هم ازجمله اصولی هستند كه پیش از ازدواج باید در موردشان با همسر آینده خود صحبت كنید و با این كار جلوی بسیاری از دعواهای بعد از ازدواج را بگیرید.
بند ششم: میخوام برم كوه. . .
تكلیف اهداف و آرزوهایتان را با خواستگارتان روشن كنید. آرزوی دكتر شدن دارید و میخواهید برای درس خواندن در یكی از دانشگاههای معتبر در كشوری دیگر اپلای كنید؟ شاید همسر آینده شما میلی به خروج از كشور حتی برای یكی، دو سال را هم نداشته باشد.
پس قبل از آنكه او را وارد زندگیتان بكنید، در این مورد با هم صحبت كنید. اگر قرار است در شهر دیگری كار كنید، اگر آرزوی وارد شدن به گروه سیاستمداران را دارید و برای رسیدن به این هدف برنامهریزی كردهاید و حتی اگر اهل كوهپیماییهای چند روزه یا هر جمعه فوتبال بازی كردن با دوستانتان هستید، همسر آیندهتان را از این اهداف و علایق باخبر كنید. شاید او دوست داشته باشد مرد زندگیاش هر صبح جمعه با خانواده صبحانه بخورد و اگر همین حالا سنگهایتان را با او وا نكنید، ممكن است از همان هفته بعد از عقد، هرجمعه را با اوقات تلخی بگذرانید.
خط قرمز: وقتی نامزدتان در مورد این اهداف، آرزوها، عادتها یا علایق با شما صحبت میكند، حرفهایش را جدی بگیرید. حتی اگر تصور كنید بعد از ازدواج مانع او برای رسیدن به این خواستهها میشوید و بعد از عروسی هم به این هدفتان برسید، نمیتوانید تاثیر منفی كور كردن علایق همسرتان را از زندگی مشترك خود پاك كنید.