سمانه ربانی جمعه ۲۶ تير ۱۳۹۴ - ۰۲:۰۰

در طول تاریخ بشریت كم تر انسانى وجود دارد كه مانند پیامبر اسلام تمام خصوصیات زندگى اش به طور واضح و روشن بیان و ثبت شده باشد.

خداوند متعال در قرآن كریم ـ كتابى كه خود حافظ اوست و بدون هیچ تغییرى تا قیامت باقى است ـ با زیباترین عبارات و كامل ترین بیانات, آن حضرت را معرفى نموده و با عالى ترین صفات ستوده است.خداوند متعال مى فرماید: (انك لعلى خلق عظیم);  اى پیامبر! تو بر اخلاقى عظیم استوار هستى.

نیز مى فرماید: (محمد رسول الله و الذین معه اشداو على الكفار رحمإ بینهم. )  محمد( ص) فرستاده خداست و كسانى كه با او هستند در برابر كفار سر سخت و در میان خود مهربانند.

محققان، تاریخ نویسان و دانشمندان در ابعاد گوناگون زندگى حضرت محمد(ص) سخن گفته اند. اما ائمه (علیهم السلام) با نگاهى ژرف و دقیق سیماى آن شخصیت بى نظیر و دریكتاى عالم خلقت را به تماشا نشسته, به معرفى زندگى, مبارزات و آموزه هاى آن حضرت پرداختند. دراین نوشتار برآنیم تا گوشه هایى از زندگى و شخصیت حضرت محمد(ص) رااز نگاه امام صادق( علیه السلام ) به تماشا بنشینیم.


تولد نور

امام صادق(علیه السلام) به نقل از سلمان فارسى فرمود: پیامبر اكرم(ص) فرمود: خداوند متعال مرا از درخشندگى نور خودش آفرید.

نیز امام صادق(علیه السلام) فرمود: خداوند متعال خطاب به رسول اكرم(ص) فرمود: (اى محمد! قبل از این كه آسمان ها, زمین, عرش و دریا را خلق كنم. نور تو و على را آفریدم...)

ثقه الاسلام كلینى(ره ) مى نویسد: امام صادق(علیه السلام) فرمود: (هنگام ولادت حضرت رسول اكرم(ص) فاطمه بنت اسد نزد آمنه( مادر گرامى پیامبر) بود. یكى از آن دوبه دیگرى گفت: آیا مى بینى آنچه را من مى بینم؟

دیگرى گفت: چه مى بینى؟

او گفت: این نور ساطع كه ما بین مشرق و مغرب را فرا گرفته است!

در همین حال, ابوطالب(علیه السلام) وارد شد و به آن ها گفت: چرا در شگفتید؟ فاطمه بنت اسد ماجرا را به او گفت.

ابوطالب به او گفت: مى خواهى بشارتى به تو بدهم؟

او گفت: آرى.

ابو طالب گفت: از تو فرزندى به وجود خواهد آمد كه وصى این نوزاد خواهد بود 


نامهاى پیامبر

كلبى, از نسب شناسان بزرگ عرب مى گوید: امام صادق(علیه السلام) از من پرسید: در قرآن چند نام از نام هاى پیامبر خاتم(ص) ذكر شده است؟
گفتم: دو یا سه نام.

امام صادق(علیه السلام) فرمود: ده نام از نام هاى پیامبر اكرم در قرآن آمده است: محمد , احمد ,عبدالله , طه , یس , نون , مزمل, مدثر, رسول و ذكر.

سپس آن حضرت براى هر اسمى آیه اى تلاوت فرمود. نیز فرمود: (ذكر) یكى از نام هاى محمد(ص) است وما (اهل بیت) (اهل ذكر) هستیم. كلبى! هر چه مى خواهى از ما سوال كن. كلبى مى گوید: (از ابهت صادق آل محمد(ص) به خدا سوگند! تمام قرآن را فراموش كردم و یك حرف به یادم نیامد تا سوال كنم. 

برخى چهارصد نام و لقب پیامبر(ص) كه در قرآن آمده است, را بر شمرده اند. 


عظمت نام محمد (ص)

جلوه نام محمد(ص ) براى امام صادق( علیه السلام) به گونه اى بود كه هر گاه نام مبارك حضرت محمد( ص ) به میان مى آمد،عظمت و كمال رسول خدا(ص ) چنان در وى تإثیر مى گذاشت، كه رنگ چهره اش گاهى سبز و گاهى زرد مى شد به طورى كه آن حضرت در آن حال, براى دوستان نیز نا آشنا مى نمود.امام صادق(علیه السلام) گاهى بعد از شنیدن نام پیامبر(ص) مى فرمود: جانم به فدایش.

اباهارون مى گوید: روزى به حضور امام صادق(علیه السلام) شرفیاب شدم. آن حضرت فرمود: اباهارون! چند روزى است كه تو را ندیده ام.

عرض كردم: خداوند متعال به من پسرى عطا فرمود.

آن حضرت فرمود: خدا او را براى تو مبارك گرداند چه نامى براى او انتخاب كرده اى؟

گفتم: او را محمد نامیده ام.

امام صادق( علیه السلام) تا نام محمد را شنید( به احترام آن حضرت) صورت مباركش رابه طرف زمین خم كرد ,نزدیك بود گونه هاى مباركش به زمین بخورد. آن حضرت زیرلب گفت: محمد, محمد, محمد. سپس فرمود: جان خودم، فرزندانم، پدرم و جمیع اهل زمین فداى رسول خدا(ص) باد! و باز فرمود او را دشنام مده! كتك نزن! بدى به او نرسان! بدان! در روى زمین خانه اى نیست كه در آن نام محمد وجود داشته باشد، مگر این كه آن خانه در تمام ایام مبارك خواهد بود. 

 

پیامبر اسلام (ص) از دیدگاه امام صادق(ع)

 
سیماى محمد(ص)

امام جعفر صادق( علیه السلام ) فرمود: امام حسن( علیه السلام ) از دائی اش (هند بن ابى هاله)  كه در توصیف چهره پیامبر(ص) مهارت داشت, در خواست نمود تا سیماى دل آراى خاتم پیامبران (ص) را براى وى توصیف نماید.

هند بن ابى هاله در پاسخ گفت: ( رسول خدا ( ص) در دیده ها با عظمت مى نمود, در سینه ها مهابتش وجود داشت . قامتش رسا ,مویش نه پیچیده ونه افتاده , رنگش سفید و روشن , پیشانیش گشاده , ابروانش پرمو وكمانى و ازهم گشاده , در وسط بینى برآمدگى داشت. ریشش انبوه, سیاهى چشمش شدید, گونه هایش نرم و كم گوشت.

دندان هایش باریك و اندامش معتدل بود. آن حضرت هنگام راه رفتن با وقار حركت مى كرد. وقتى به چیزى توجه مى كرد به طور عمیق به آن مى نگریست. به مردم خیره نمى شد, به هر كس مى رسید سلام مى كرد, همواره هادى و راهنماى مردم بود. براى از دست دادن امور دنیایى خشمگین نمى شد. براى خدا چنان غضب مى نمود كه كسى او را نمى شناخت. اكثر خندیدن آن حضرت تبسم بود.
برترین مردم نزد وى كسى بود كه, بیشتر مواسات و احسان و یارى مردم نماید...) 


اوصاف پیامبر در تورات و انجیل

خداوند متعال در وصف پیامبر(ص) فرمود: (الذین ءاتینهم الكتب یعرفونه كما یعرفون ابنإهم و ان فریقا منهم لیكتمون الحق و هم یعلمون) كسانى كه كتاب آسمانى به آنان دادیم, او را همچون فرزندان خود مى شناسند; (ولى) جمعى از آنان, حق را آگاهانه كتمان مى كنند.

امام صادق(علیه السلام) فرمود: (یعرفونه كما یعرفون ابنائهم) زیرا خداوند متعال در تورات و انجیل و زبور , حضرت محمد( ص), مبعث, مهاجرت, و اصحابش را چنین توصیف نمود:(محمد رسول الله و الذین معه اشداء على الكفار رحماءبینهم...) محمد ( ص ) فرستاده خداست ؛ و کسانی که با او هستند دربرابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند. پیوسته آنها را در حال ركوع و سجود مى بینى , در حالى كه همواره فضل خدا و رضاى او را طلبند. نشانه آن ها در صورتشان از اثر سجده نمایان است. این, توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است... .

امام صادق(علیه السلام) فرمود: این, صفت رسول خدا(ص) و اصحابش در تورات و انجیل است. زمانى كه خداوند پیامبر خاتم(ص) را به رسالت مبعوث نمود اهل كتاب ( یهود و نصارى) او را شناختند اما نسبت به او كفر ورزیدند, همان گونه كه خداوند متعال فرمود:( فلما جاءهم ما عرجوا كفروا به)  هنگامى كه این پیامبر نزد آن ها آمد كه (از قبل) او را شناخته بودند, به اوكافر شدند. 

خداوند متعال در قرآن كریم در وصف پیامبر(ص) مى فرماید: ( و ما ارسلناك الا رحمه للعالمین) ما تو را جز براى رحمت جهانیان نفرستادیم. و در جای دیگر نیز مى فرماید:اشدإ على الكفار رحماء بینهم...) در برابر كفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند. این دو چگونه با هم جمع مى شوند؟

توجه به این آیه براى طرفدارى اندیشه تسامح و تساهل ضرورى است. آیا ممكن است كامل ترین انسان كه با كامل ترین كتاب آسمانى براى هدایت تمام جهانیان مبعوث گردیده است در مقابل دشمنان دین هیچ عكس العملى جز مهربانى نداشته باشد؟! براى اداره جامعه دینى و بقاى آن باید در مقابل دشمنان دین ایستاد شدت عمل نسبت به كافران ومبارزه با آن ها براى از بین بردن موانع هدایت عین رحمت است.

 

برترین مخلوق

حسین بن عبدالله مى گوید: به امام صادق(علیه السلام) عرض كردم: آیا رسول خدا(ص) سرور فرزندان آدم بود؟

آن حضرت فرمود: قسم به خدا، او سرور همه مخلوقات خداوند بود. خدا هیچ مخلوقى را بهتر از محمد(ص) نیافرید. 

امام صادق(علیه السلام) در حدیث دیگرى فرمود: چون رسول خدا(ص) را به معراج بردند جبرئیل تا مكانى با وى همراه بود واز آن به بعد او راهمراهى نمى كرد. پیامبر(ص) فرمود: جبرئیل در چنین حالى مرا تنها مى گذارى؟! جبرئیل گفت : تو برو . سوگند به خدا در جایى قدم گذاشته اى كه هیچ بشرى قدم نگذاشته و بیش از تو بشرى به آن جا راه نیافته است.

معمر بن راشد مى گوید: از امام صادق(علیه السلام) شنیدم كه فرمود: یك نفر یهودى خدمت رسول خدا(ص) رسید و به دقت او را نگریست.
پیامبر اكرم(ص) فرمود: اى یهودى! چه حاجتى دارى؟ یهودى گفت: آیا تو برترى یا موسى بن عمران; آن پیامبرى كه خدا با او تكلم كرد و تورات و انجیل را بر او نازل نمود و به وسیله عصایش دریا را براى او شكافت و به وسیله ابر بر او سایه افكند؟

پیامبر(ص) فرمود: خوش آیند نیست كه بنده خود ستایى كند ولكن (در جوابت) مى گویم كه حضرت آدم( علیه السلام) وقتى خواست از خطاى خود توبه كند, گفت:

(اللهم انى اسالك بحق محمد و آل محمد لما غفرت لى) خدایا! به حق محمد و آل محمد از تو مى خواهم كه مرا عفو نمایى. خداوند نیز توبه اش را پذیرفت. حضرت نوح(علیه السلام) وقتى از غرق شدن در دریا ترسید گفت: ( اللهم انى اسالك بحق محمد و آل محمد لما انجیتنى من الغرق) ; خدایا به حق محمد و آل محمد از تو در خواست مى كنم. مرا ازغرق شدن نجات بدهى. خداوند نیز او را نجات داد.

حضرت ابراهیم(علیه السلام) در داخل آتش گفت: (اللهم انى اسالك بحق محمد وآل محمد لما انجیتنى منها); خدایا! به حق محمد وآل محمد از تومى خواهم كه مرا از آتش نجات دهى. خداوند نیز آتش را براى او سرد و گوارا نمود. حضرت موسى(علیه السلام) وقتى عصایش را به زمین انداخت و در خود احساس ترس نمود گفت: (اللهم انى اسالك بحق محمد و آل محمد لما امنتنى); خدایا! به حق محمد و آل محمد از تو در خواست مى نمایم كه مرا ایمن گردانى. خداوند متعال به او فرمود:(لاتخف انك انت الاعلى)  نترس. مسلما تو برترى.

اى یهودى, اگر موسى(علیه السلام) امروز حضور داشت و مرا درك مى كرد و به من و نبوت من ایمان نمى آورد. ایمان و نبوتش هیچ نفعى به حال او نداشت. اى یهودى! از ذریه من شخصى ظهور خواهد كرد به نام مهدى( علیه السلام) كه زمان خروجش عیسى بن مریم براى یارى او فرود مى آید و پشت سر او نماز مى خواند. 

 

پیامبر اسلام (ص) از دیدگاه امام صادق(ع)

 

سیاستمدارى پیامبر(ص)

درعرف جهانی امروز( سیاست ) را به معنای نیرنگ و دروغ برای كسب قدرت و سلطه بر مردم تعریف می كنند، اما (سیاست) در لغت به معناى (اداره كردن امور مملكت و حكومت كردن است). خداوند متعال پیامبر خاتم ( ص) جانشینان بر حق او ائمه معصومین (علیهم السلام) را از بهترین سیاستمداران شمرده است در زیارت جامعه , در وصف ائمه (علیهم السلام) كه پرورش یافتگان مكتب نبوتند, آمده است: (وساسه العباد).

فضیل بن یسار مى گوید: از امام صادق(علیه السلام) شنیدم كه به بعضى از اصحاب قیس ماصر فرمود: خداوند ـ عزوجل ـ پیغمبرش را تربیت كرد و نیكو تربیت فرمود. چون تربیت او را تكمیل نمود, فرمود: ( انك لعلى خلق عظیم); تو بر اخلاق عظیمى استوارى. سپس امر دین و امت را به او واگذار نمود تا سیاست و اداره بندگانش را به عهده بگیرد, سپس فرمود: (ما اتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا)  آنچه را رسول خدا براى شما آورد، بگیرید،( و اجرا كنید) و از آنچه نهى كرد، خود دارى نمایید.

رسول خدا(ص) استوار، موفق و موید به روح القدس بود و نسبت به سیاست و تدبیر خلق هیچ گونه لغزش و خطایى نداشت و به آداب خدا تربیت شده بود،... .


زهد و وارستگى

حضرت محمد( ص) هرگز نسبت به دنیا و لذایذ زودگذر آن میلى نشان نداد و به آن توجهى نكرد. آن حضرت براى هدایت مردم و رساندن آن ها به سعادت دنیا و آخرت وارد عرصه سیاست شد.

امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: روزى رسول خدا(ص) در حالى كه محزون بود، از منزل خارج شد فرشته اى بر او نازل شد، در حالى كه كلید گنج هاى زمین را به همراه داشت. فرشته گفت: اى محمد(ص) این كلیدهاى گنج هاى زمین است. پروردگارت مى فرماید: این كلیدها را بگیر و درگنج هاى زمین را باز كن وآنچه مى خواهى ازآن استفاده نما. بدون این كه نزد من ذره اى ازآن ها كم شود.

پیامبر(ص) فرمود: دنیا خانه كسى است كه خانه (واقعى) ندارد. كسانى دور آن جمع مى شوند كه عقل ندارند.

فرشته گفت: به آن خدایى كه تو رابه حق مبعوث نمود! وقتى در آسمان چهارم كلیدها را تحویل مى گرفتم , همین سخن را از فرشته دیگرى شنیدم.

ابن سنان مى گوید: امام صادق(علیه السلام) فرمود: مردى نزد پیامبر( ص) آمد، در حالى كه آن حضرت روى حصیرى نشسته بود كه زبرى آن بر بدن آن حضرت اثر گذاشته بود و بربالشى از لیف خرما تكیه نموده بود كه برگونه هاى گلگونه اش نفوذ كرده بود.آن مرد درحالى كه جاهاى اثر كرده را مسح مى نمود گفت: كسرى و قیصر (پادشاهان ایران و روم) هرگز چنین راضى نمى شوند و بر حریر و دیبا مى خوابند و تو ( كه سرور مخلوقات خدایى) بر این حصیر!

پیامبر(ص) فرمود: به خدا من از آن ها برتر و گرامى تر هستم. من كجا و دنیا كجا! مثال زودگذر بودن دنیا مثال شخصى است كه بر درختى سایه دار عبور مى كند،لحظه هایى از سایه درخت استفاده مى كند و وقتى سایه تمام شد از آن جا كوچ مى كند و درخت را رها مى كند.

هیچ زمینه اى از زندگى پیامبر(ص) نیست مگر این كه امام صادق(علیه السلام) در آن زمینه سخنانى با ارزش دارد. به عنوان حسن ختام به ذكر خطبه اى از آن حضرت در توصیف پیامبر(ص) اكتفا مى كنیم.


خطبه امام صادق (علیه السلام) در وصف حضرت محمد ( ص )

بردبارى، وقار و مهربانى خدا سبب شد تا گناهان بزرگ و كارهاى زشت مردم مانع نشود كه دوست ترین و شریف ترین پیغمبرانش  یعنى محمد بن عبدالله(ص) را براى مردم بر گزیند.

محمد بن عبدالله(ص) در حریم عزت تولد یافت، در خاندان شرافت اقامت گزید، حسب و نسبش آلوده نگشت، صفاتش را دانشمندان بیان كردند و حكمیان در وصفش اندیشه نمودند، او پاكدامنى بى نظیر، هاشمى نسبى بى مانند و بى مانندى از اهل مكه بود.

حیا صفت او بود و سخاوت طبیعتش، بر متانت ها و اخلاق نبوت سرشته شده بود. اوصاف خویشتن دارى هاى رسالت بر او مهر شده بود تا آن گاه كه مقدرات و قضا و قدر الهى عمر اورا به پایان رسانید و حكم حتمى پروردگار او را به سرانجامش منتهى ساخت.

هر امتى، امت پس از خود را به آمدنش مژده داد. نسل به نسل از حضرت آدم تا پدر بزرگوارش، عبدالله، هر پدرى او را به پدر دیگر تحویل داد اصل و نسبش به ناپاكى آمیخته نشد و ولادت او با ازدواج نا مشروع پلید نگشت. ولادتش در بهترین طایفه، گرامى ترین نواده (بنى هاشم)، شریف ترین قبیله (فاطمه مخزومیه) و محفوظترین شكم باردار (آمنه دختر وهب) و امانت دارترین دامن بود.

خدا او را برگزید ،پسندید و انتخاب كرد سپس كلیدهاى دانش و سر چشمه هاى حكمت را به او داد. او را مبعوث نمود تا رحمت بر بندگان و بهار جهانیان باشد. خداوند كتابى را بر او نازل كرد، كه بیان و توضیح هر چیزى در آن است و آن را به لغت عربى، بدون هیچ انحرافى قرار داد به امید این كه مردم پرهیزكار شوند. آن را براى مردم بیان كرد و معارف آن را روشن ساخت و با آن دینش را آشكار ساخت و واجباتى را لازم شمرد و حدودى را براى مردم وضع نمود وبیان كرد.

آن ها را براى مردم آشكار نمود و آن ها را آگاه ساخت. آن حضرت در آن امور راهنمایى به سوى نجات و نشانه هاى هدایت به سوى خدا مى باشد. رسول خدا(ص) رسالتش را تبلیغ كرد مإموریتش را آشكار ساخت بارهاى سنگین نبوت را كه به عهده گرفته بود به منزل رسانید و به خاطر پرورگارش صبر كرد و در راهش جهاد نمود. با برنامه ها و انگیزه هایى كه براى مردم پى ریزى نمود و مناره هایى كه نشانه هاى آن را بر افراشت براى امتش خیر خواهى كرد و آن ها را به سوى نجات و رستگارى فرا خواند و به یاد خدا تشویق وبه راه هدایت دلالت كرد تا مردم پس از او گمراه نشوند. آن حضرت نسبت به مردم دلسوز و مهربان بود.



شارژ سریع موبایل