امر به معروف و نهى از منكر، به دو صورت انجام مى شود:
1ـ به عنوان وظیفه اى عمومى و همگانى كه هر كس به مقدار توانایى خود باید به آن اقدام نماید.
2ـ وظیفه اى كه یك گروه سازمان یافته و منسجم آن را به عهده دارد و با قدرت، آن را پى مى گیرد. چنان كه اگر رانندهاى در خیابان خلاف كند، هم سایر رانندگان با چراغ و بوق به او اعتراض مى كنند و هم پلیس راهنمایى براى برخورد قاطع با متخلّف وارد صحنه مى شود.
وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (آل عمران ـ 104)
و باید از میان شما گروهى [مردم را] به نیكى دعوت كنند و به كار شایسته وا دارند و از زشتى باز دارند و آنان همان رستگارانند.
به دنبال آیات پیشین كه مسئله اخوت و اتحاد را توصیف می كرد در این آیه اشاره به مسئله "امر به معروف" و "نهى از منكر" شده كه در حقیقت به منزله یك پوشش اجتماعى براى محافظت جمعیت است، زیرا اگر مسئله امر به معروف و نهى از منكر در میان نباشد عوامل مختلفى كه دشمن بقاى "وحدت اجتماعى" هستند، همچون موریانه از درون، ریشه هاى اجتماع را مى خورند، و آن را از هم متلاشى می سازند، بنابراین حفظ وحدت اجتماعى بدون نظارت عمومى ممكن نیست!
طرح یک سوال مهم:
در اینجا این سوال پیش مى آید كه ظاهر "منكم امة" این است كه این امت بعضى از جمعیت مسلمانان را تشكیل مى دهد، نه همه آنها را و به این ترتیب وظیفه امر به معروف و نهى از منكر جنبه عمومى نخواهد داشت، بلكه وظیفه طایفه خاصى است، اگر چه انتخاب و تربیت این جمعیت، وظیفه همه مردم است.
به عبارت دیگر این دو وظیفه واجب كفایى است نه عینى، با اینكه از دیگر آیات قرآن بر مى آید كه این دو وظیفه جنبه عمومى دارد، و به عبارت دیگر واجب عینى است نه واجب كفایى، مثلا در چند آیه بعد از این آیه مى خوانیم: كُنتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَر" شما بهترین امتى بودید كه به سود مردم مبعوث شدید، چه اینكه امر به معروف و نهى از منكر مى كنید".
در سوره "العصر" مى فرماید: "همه مردم در زیانند جز آنان كه ایمان و عمل صالح دارند و دعوت به حق و توصیه به صبر و استقامت مى كنند"
طبق این آیات و مانند آنها این دو وظیفه اختصاص به دسته معینى ندارد.
پاسخ :
دقت در مجموع این آیات پاسخ سوال را روشن مى سازد، زیرا چنین استفاده مى شود كه "امر به معروف و نهى از منكر" دو مرحله دارد:
یكى "مرحله فردى" كه هر كس موظف است به تنهایى ناظر اعمال دیگران باشد، و دیگرى "مرحله دسته جمعى" كه امتى موظفند براى پایان دادن به نابسامانی هاى اجتماع دست به دست هم بدهند و با یكدیگر تشریك مساعى كنند.
قسمت اول وظیفه عموم مردم است، و چون جنبه فردى دارد طبعاً شعاع آن محدود به توانایى فرد است، اما قسمت دوم شكل واجب كفایى به خود مى گیرد و چون جنبه دسته جمعى دارد و شعاع قدرت آن وسیع و طبعاً از شئون حكومت اسلامى محسوب مى شود، این دو شكل از مبارزه با فساد و دعوت به سوى حق، از شاهكارهاى قوانین اسلامى محسوب مى گردد و مسئله تقسیم كار را در سازمان حكومت اسلامى و لزوم تشكیل یك گروه نظارت بر وضع اجتماعى و سازمان هاى حكومت مشخص مى سازد.
امر به معروف از خشونت جداست
در پایان این بحث تذكر این نكته نیز لازم است كه باید در انجام این فریضه الهى و دعوت به سوى حق و مبارزه با فساد، دلسوزى و حسن نیت و پاكى هدف را فراموش نكرد، و جز در موارد ضرورت، از راه هاى مسالمت آمیز وارد شد و نباید انجام این وظیفه را مساوى با خشونت گرفت.
ولى متاسفانه بعضى افراد به هنگام انجام این وظیفه، در غیر موارد ضرورت، از راه خشونت آمیز وارد مى شوند و گاهى متوسل به الفاظ زشت و زننده مى گردند.
و لذا مى بینیم این نوع امر به معروف ها نه تنها اثر خوبى از خود نمى گذارد، بلكه گاهى نتیجه معكوس هم مى دهد، در حالى كه روش پیامبر صلی الله و علیه وآله و سیره ائمه هدى علیهم السلام نشان مى دهد كه آنها به هنگام اجراى این دو وظیفه، آنها را با نهایت لطف و محبت مى آمیختند و به همین دلیل سر سخت ترین افراد به زودى در برابر آنها تسلیم مى شدند.
امر به معروف و نهی از منکر در روایات
درباره امر به معروف و نهى از منكر، روایات بسیارى آمده كه از نقل آنها صرف نظر و به این مقدار بسنده مى كنیم:
1ـ امام على علیه السلام فرمود: اگر امر به معروف و نهى از منكر ترك شود، كارهاى نیك و خیر تعطیل و اشرار و بَدان مسلّط مىشوند. (نهج البلاغه، نامه 47)
2ـ "امر به معروف و نهى از منكر دو فریضه بزرگ الهى است كه بقیه فرائض با آنها برپا مى شوند، به وسیله این دو، راه ها امن مىگردد و كسب و كار مردم حلال مى شود، حقوق افراد تأمین مى گردد، و در سایه آن زمین ها آباد، و از دشمنان انتقام گرفته مى شود، و در پرتو آن همه كارها رو به راه مى گردد." (وسائل كتاب امر به معروف و نهى از منكر باب 1، حدیث 6، صفحه 395، جلد 11)
3ـ پیغمبر اكرم صلی الله و علیه وآله مىفرماید: كسى كه امر به معروف و نهى از منكر كند، جانشین خداوند در زمین، و جانشین پیامبر و كتاب او است." (مجمع البیان در تفسیر آیه فوق)
4ـ امام علی علیه السلام فرمودند: تمام كارهاى نیك و حتى جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منكر چون آب دهان است در برابر دریاى پهناور"! (نهج البلاغه كلمات قصار شماره- 374)
بحث لغوی:
"امت" در اصل از ماده "ام" به معنى هر چیزى است كه اشیاء دیگرى به آن ضمیمه گردد و به همین جهت "امت" به جماعتى كه جنبه وحدتى در میان آنها باشد گفته مى شود؛ خواه وحدت از نظر زمان یا از نظر مكان و یا از نظر هدف و مرام باشد، بنابراین به اشخاص متفرق و پراكنده "امت" گفته نمى شود.
پیام های آیه:
1ـ در جامعه اسلامى، باید گروهى بازرس و ناظر كه مورد تأیید نظام هستند، بر رفتارهاى اجتماعى مردم نظارت داشته باشند. «وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ»
2ـ اصلاح جامعه و جلوگیرى از فساد، بدون قدرتِ منسجم و مسئول مشخّص امكان ندارد. «مِنْكُمْ أُمَّةٌ»
3ـ دعوت كنندهى به خیر و معروف باید اسلام شناس، مردم شناس و شیوه شناس باشد. لذا بعضى از امّت این وظیفه را به عهده دارند، نه همه آنها. «مِنْكُمْ أُمَّةٌ»
4ـ دعوت به خیر و امر به معروف و نهى از منكر، باید به صورت دائمى باشد، نه موسمى و موقّتى.«یَدْعُونَ»، «یَأْمُرُونَ»، «یَنْهَوْنَ»
5ـ امر به معروف، بر نهى از منكر مقدّم است. اگر راه معروف ها باز شود، زمینه براى منكر كم مى گردد. «یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ»
6ـ كسانى كه براى رشد و اصلاح جامعه دل مى سوزانند، رستگاران واقعى هستند و گوشه گیرانِ بى تفاوت را از این رستگارى سهمى نیست. «أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»
7ـ فلاح و رستگارى، تنها در نجات و رهایى خود خلاصه نمىشود، بلكه نجات و رشد دیگران نیز از شرایط فلاح است. «یَأْمُرُونَ»، «یَنْهَوْنَ»، «أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»