ندا نیک روش يكشنبه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۵:۰۰

مقدمه

رضایت از زندگی به عنوان مفهومی فراگیر و در عین حال منعکس کننده ی احساس و نظر کلی مردم یک جامعه نسبت به جهانی است که در آن زندگی می کنند و اهمیت آن نیز از حیث دلالت هایی است که بر ویژگی های پایدار نظام اجتماعی دارد ( عبدی و گودرزی، 1378: 153 ). رضایت از زندگی، گرایشی است که پیامدهای خاص خود را دارد و با مقولات مهم دیگری مانند بیگانگی، عدم اعتماد اجتماعی و بی هنجاری در ارتباط است. عدم توازن بین اهداف فردی و خانوادگی و نیازها با شرایط عینی- که معمولاً به علت وجود موانع خاص حادث می شود- ایجادکننده ی ناکامی است که می تواند به شکل عدم رضایت بیان شود.

رضایت را نمی توان بدون توجه به نیازها و برآورده شدن و یا نشدن آنها مورد مطالعه قرار داد. تنها بعد از برآورده شدن نیاز است که مسئله رضایت مطرح و احتمالاً قابل سنجش خواهد بود. روان شناسان و جامعه شناسان سعی کرده اند با شناخت نیازها و طبقه بندی آنها در سیستم های رتبه بندی گوناگون، الگویی از نیازها و در مراحل بعد، با سنجش رضایت و یا عدم رضایت در صورت برآورده شدن یا نشدن آنها، شاخص هایی تدوین کنند ( محسنی و صالحی، 1382: 10 ).

رضایت از زندگی ماحصل مقایسه است، این مقایسه میان شرایط فهم شده زندگی و معیارهایی که خود فرد اختیار کرده، انجام می شود. شخص بر اساس اینکه چقدر شرایط فهم شده زندگی اش با استانداردها مطابقت دارد، رضایت خود را از زندگی ابراز می دارد. اندیشمندان اجتماعی رضایت از زندگی را این گونه تعریف می کنند: رضایت از زندگی به معنای شناخت آگاهانه از زندگی است که معیارهای قضاوت توسط خود فرد اختیار می شوند ( Zabriskie et al, 2003: 164 ).

پاوت و دینر  رضایت از زندگی را بعد شناختی بهزیستی ذهنی می دانند که در طول زمان نسبت به بعد لذت جویانه بهزیستی ذهنی، ثبات بیشتری دارد و اولین معرف کیفیت زندگی فرد می باشد ( Ibid: 163 ). آنان معتقدند: بر اساس نظریه مقایسه اجتماعی، افراد وضعیت خود را با اشخاص معین دیگری مقایسه کرده و به ارزیابی خودشان دست می زنند. در واقع مردم جهت ارزیابی خود به مقایسه اجتماعی خود می پردازند اما معیارهای عینی مقایسه فرد با دیگران جز در موارد عقاید معتبر یا توانایی های خاص در حوزه معین، مبهم است ( برکووتیز، 1372: 108 ). بعد از فرآیند مقایسه، احساس محرومیت نسبی به وجود می آید ( هادیلو، 1383: 75 ) و به نظر گور، دلیل نارضایتی وجود محرومیت نسبی است.

عدم رضایت از زندگی خانوادگی، نشان دهنده این است که خانواده آبستن نارسایی ها، انحرافات و آسیب های اجتماعی می باشد و با هر اتفاق و حادثه کوچکی این توانایی منفی از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل شده و امکان بروز پیدا می کند. بر این اساس می توان از عدم رضایت از زندگی خانوادگی به زنگ خطر تعبیر کرد. هرچند که آمار و اطلاعات دقیقی درباره میزان رضایت از زندگی خانوادگی در ایران وجود ندارد، اما با نگاهی به آمار مشکلات خانوادگی، طلاق، تجاوز به محارم، فرار از خانه و مسائل روحی و روانی جوانان به وضوح می توان پیامدها و یا لااقل همبسته های عدم رضایت از زندگی خانوادگی را در سطح جامعه لمس کرد.

بر اساس برخی از تحقیقات انجام شده در زمینه ی آسیب های اجتماعی می توان گفت: میانگین سنی روسپیان که در سال های قبل از انقلاب حدود 35 سال بوده است، امروز به زیر 20 سال تقلیل پیدا کرده است ( عبدالهی، 1383: 33 ). 12/3 درصد کسانی که بین سال های 1376 الی 1380 اقدام به خودکشی کرده اند، کودکان و نوجوانان بودند. 49/35 درصد از فراریان از منزل را کودکان و نوجوانان تشکیل داده اند که انگیزه آنان از این کار، رهاشدن از شرایط نامطلوب در خانواده و دستیابی به شرایط بهتر بوده است ( حسینی، 1383: 123- 122 ). در تحقیق « وضعیت، نگرش و مسائل جوانان ایران »، 78/4 درصد از جوانان معتقد بودند که خانواده شان نسبت به آنها اعتماد ندارند.

در این گزارش جو ناآرام خانواده 25/4 درصد، سرزنش شدن جوانان توسط خانواده، 54/2 درصد، اهانت و تنبیه کلامی 29/5 درصد، درگیری والدین 42/5 درصد، عدم درک و توجه به نیازهای جوانان از سوی مادر 20/8 درصد و از سوی پدر 27/8 درصد گزارش شده است. از سوی دیگر، در بررسی وضعیت سلامت روانی جوانان آشکار شده است که 36 درصد جوانان 14 تا 29 ساله از نظر قدرت زندگی و امید به زندگی مشکل دارند. در حدود 42 درصد از آنان اعتماد به نفس و عزت نفس ندارند. 51 درصد دچار معضل روانی و اضطراب و 54 درصد دچار سطوحی از افسردگی هستند ( همان: 65-61 ).

در این مقاله سعی شده ارتباط بین رضایت از زندگی خانوادگی و اخلاق عملی والدین- در معنای جامعه شناختی که توضیح خواهیم داد- بررسی شود.
 

1- سؤالات تحقیق

1- میزان رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی چقدر است؟

2- متغیرهای زمینه ای چون سن، جنس، پایگاه اجتماعی- اقتصادی والدین چه رابطه ای با رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی دارند؟ و کدام رابطه قوی تر می باشد؟

3- اخلاق عملی والدین چه نقشی در تبیین رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی دارند؟

 

2- چهارچوب مفهومی

واژه « اخلاق » در بیشتر منابع و در نزد عالمان مختلف اسلامی و ایرانی، جمع « خُلق » و به معنای خوی، طبع، سجیه و عادت است ( عمید، 1360 )، اعم از اینکه سجیه و عادت نیکو باشد و یا خصیصه ای زشت و بد. در اصطلاح دانشمندان علم اخلاق و فیلسوفان تا به امروز، برای اخلاق معانی متعددی ارائه شده است، مثلاً برخی خلق و اخلاق را ملکه ای نفسانی ( کیفیتی که به سختی و کندی زائل می شود ) دانسته اند ( مسکویه، 1375: 57 ) که مقتضی صدور کارها از انسان بدون نیاز به فکر و اندیشه است، برخی نیز اخلاق را تنها بر فضایل اخلاقی اطلاق می کنند و آن را در مقابل ضد اخلاق به کار می برند. و گاهی نیز به معنای نهاد اخلاقی زندگی به کار برده می شود ( فرانکینا، 1376: 28 ). نکته قابل ذکر این است که اگر مراد ما از کلمه اخلاق همان Morality و Ethics است، ریشه لاتین این دو کلمه به معنای « عمل درست » و یا « عمل صحیح » است ( American Heritage Dictionary, 2001: 295, 551 ).

این دقیقاً همان چیزی است که در قرآن کریم از آن ها به عنوان « عمل صالح » یاد می شود و بارها بر آن تأکید شده است. در این معنا، اخلاق امری اجتماعی است که از کنش های متقابل کنشگران- بر اساس ارزش های جمعی- ساخته شده و تغییر و تحول می پذیرد. لذا اخلاق امری نسبی است و با توجه به شرایط و اقتضائات زمانی و مکانی تغییر می پذیرد.

تقریباً تمامی نظریه های اخلاق، تعهد را رکن اصلی اخلاق می دانند، اما بعضی از این نظریه ها امر تعهد را مقوله ای شرطی دانسته و برخی دیگر برای آن شأن قطعی قائل می شوند. مطلوبیون نماینده ی دسته ی نخست هستند. طبق این دسته از نظریه ها، هر کنش بر اساس آثار مثبت و منفی آن ارزیابی می شود و تعهد، مربوط به آثار مثبت و منفی کنش است. البته ملاک ارزیابی پیامد کنش متفاوت است و نظریه های دسته ی اخیر هر یک ملاکی متفاوت را مطرح می کنند؛ از جمله ملاک های لذت طلبی، شادی طلبی و آرمان طلبی.

تکلیفیون نماینده ی دسته ی دوم هستند. این دسته از نظریه ها مدعی هستند که کنش ها مستقل از پیامدشان صواب یا ناصواب هستند. به عبارت دیگر، درستی و نادرستی و خیر و شر اخلاقی مفاهیم و اصول پیشین به شمار می روند و وظیفه ی شخص، ادای آن چیزی است که از نظر اخلاقی حق است، صرف نظر از پیامدهای انجام آن.

به دنبال نظریه های دسته ی دوم، پژوهش حاضر فرمان اخلاقی را عمدتاً امری قطعی می داند و همانند فرمالیسم اخلاقی کانت برای آن صبغه ی « اجبار عقلانی » نمی داند، بلکه صبغه ی دیگر الزام آوری، قاعده ی اخلاقی را همانند شوپنهاور و دورکیم، ناشی از شفقت و مهر می داند که این امر بیشتر در دل ریشه دارد تا در عقل ( چلبی، 1376 ).

برای اخلاق می توان به صورت تحلیلی دو بعد عمده در نظر گرفت: یکی بعد فرهنگی و دیگری بعد اجتماعی. بعد فرهنگی اخلاق شامل مجموعه فرمان های اخلاق- که ریشه در فرهنگ جامعه دارند- از جمله آرمان ها، باورها، ارزش ها و اعتقادات دینی است. این جزء را می توان اخلاق نظری نیز نامید. از این جهت، اخلاق نظری شامل مجموعه ای از قواعد و دستورات اخلاقی است که از مجموعه ای به مجموعه ای دیگر و از قاعده ای به قاعده ای دیگر کم و بیش متغیر و متفاوت باشد.

گرچه قاعده ی اخلاقی به همراه خود نوعی الزام قطعی را مطرح می کند، ولی احساس تکلیف نسبت به آن ریشه در اجتماع به معنی اخص کلمه دارد ( چلبی، 1375 )، این بعد اجتماعی اخلاق است. بعد اجتماعی اخلاق با « اخلاق عملی » احساس تکلیف و مسئولیت بر مبنای فرمان های اخلاقی در مقابل « دیگری » است. این « دیگری » را ممکن است در پیوستاری تصور کرد که در یک قطب آن، مجردترین، عام ترین و فراگیرترین « دیگری تعمیم یافته » وجود دارد. در این پیوستار به ترتیب خالق مطلق، انسان مجرد ( همنوع )، اجتماع جامعه ای ( ملی )، و غیره قرار می گیرد و یا نزدیک شدن به قطب مخالف پیوستار مزبور، از سطح انتزاع کاسته می شود تا جایی که در قطب مخالف « دیگری » می تواند فرد ( افراد ) انضمامی باشد.

نکته ی قابل توجه آنکه، در حالی که بعد فرهنگی اخلاق به عمل کنشگر در قبال دیگران و جمع جهت می دهد، بعد اجتماعی اخلاق، انرژی عاطفی عمل کنشگر را که معطوف به حقوق دیگران و جمع است، تأمین می سازد ( چلبی، 1385: 166 ).

به نظر دورکیم، انسان ها موجوداتی با آرزوهای نامحدود هستند، آنان برخلاف جانداران دیگر با برآورده شدن نیازهای زیستی شان سیری نمی پذیرند. انسان هر چقدر که بیشتر داشته باشد، بیشتر هم می خواهد و برآورده شدن هر نیازی به جای کاستن از آرزوهای انسان، نیازهای تازه ای را برمی انگیزد. از سیری ناپذیری طبیعی نوع بشر چنین برمی آید که آرزوهای انسان را تنها می توان با نظارت های خارجی، یعنی با نظارت اجتماعی مهار کرد. جامعه به آرزوهای نامحدود بشری محدودیت هایی را تحمیل می کند. ( کوزر، 1382: 192 )؛ در واقع نیرویی نظم دهنده است که باید همان نقشی برای نیازهای اخلاقی داشته باشد که ارگانیسم در برآورده کردن نیازهای جسمی دارد و این نیرو باید صرفاً اخلاقی باشد ( کوزر و روزنبرگ، 1385: 422 ).

در نظریه رابطه اجتماعی دورکیم، رضایت از زندگی تابع نوع، شدت و چگونگی رابطه اجتماعی است. رابطه اجتماعی از دو جهت بر رضایت فرد از زندگی اثر می گذارد. از یک سو با تأمین نیازهای عاطفی، مالی و شناختی فرد، رضایت او را افزایش می دهد و از سوی دیگر از طریق مهار تمایلات افراد، از آرزوهای بی پایان و ارضانشدنی جلوگیری می کند. دورکیم بارزترین نماینده این نظریه به شمار می آید. به نظر دورکیم، در جریان انتقال از همبستگی مکانیکی به همبستگی ارگانیکی، ارزش های جمعی تضعیف می شوند، تعهد افراد به جامعه کاهش می یابد و هر فردی می کوشد تا تمایلات شخصی خود را دنبال کند. آنجا که هیچ سدی در برابر تمایلات فردی وجود ندارد و هیچ نوع امکانات و شرایط عینی قادر به پاسخگویی آن نیست، پیوند فرد با جمع که سرچشمه اخلاقیات است این تمایلات را مهار می کند ( عبدی و گودرزی، 1378: 165 ).

بنابراین می توان گفت: رضایت تابعی است از نیازها و ویژگی های اخلاقی انسان. بدین ترتیب هرچه والدین احساس تکلیف و مسئولیت بیشتری در تأمین عملی نیازهای فرزندان خود داشته باشند، بالطبع نوجوانان نیز از زندگی خانوادگی خود رضایت بیشتری خواهند داشت.

 

3- فرضیه های تحقیق

1- بین تأمین صحیح نیازهای فیزیولوژیک با رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی رابطه وجود دارد.

2- بین برقراری امنیت در خانواده با رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی رابطه وجود دارد.

3- بین عشق و محبت متقابل اعضای خانواده و رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی رابطه وجود دارد.

4- بین وجود احترام متقابل بین اعضای خانواده و رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی رابطه وجود دارد.

5- بین پرورش نیروی عقلانی فرزندان در خانواده و رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی رابطه وجود دارد.

6- بین برقراری عدالت در خانواده و رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی رابطه وجود دارد.
 

4- روش شناسی

جامعه آماری این تحقیق، دانش آموزان دبیرستان های دولتی شهر تهران، در سال تحصیلی 87-86 است. طبق آمار ارائه شده توسط سازمان آموزش و پرورش، تعداد کل دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران در این سال ( به جز دوره های بزرگسالان و دبیرستان های استثنایی )، 214485 نفر بوده است.

از این جمعیت، بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران، به عنوان نمونه 384 نفر انتخاب شدند. با توجه به موضوع تحقیق، گستردگی شهر تهران و تعداد زیاد دانش آموزان، برای انتخاب افراد نمونه، از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. بدین صورت که ابتدا از بین مناطق نوزده گانه ی آموزشی، مناطق 1، 4، 7، 10، 13، 16 و 19 مشخص و از هر منطقه یک دبیرستان دخترانه به تصادف تعیین شد و سپس در هر مدرسه با توجه به پایه و رشته تحصیلی دانش آموزان و با استفاده از لیست کلاسی، افراد نمونه به صورت سیستماتیک انتخاب شدند.

تحقیق حاضر به روش پیمایشی انجام شده است و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است. تمامی پرسشنامه ها طی 5 روز در مدارس منتخب شهر تهران از تاریخ 1387/2/18 تا 1387/2/22 به کمک پرسشگرانی که از دانشجویان کارشناسی ارشد رشته جامعه شناسی و پژوهش علوم اجتماعی بودند، تکمیل شدند.

در این پژوهش، برای سنجش متغیر وابسته ( رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی ) بخش خانوادگی، مقیاس هیوبنر و همکارانش شامل هفت گویه مورد استفاده قرار گرفته است. از پاسخگویان خواسته شد، میزان موافقت یا مخالفت خود را با گویه های مزبور بیان کنند. این گویه ها عبارتند از:

1- از بودن و زندگی با اعضای خانواده ام در زیر یک سقف لذت می برم.

2- اعضای خانواده ام با خوبی و خوشی در کنار یکدیگر زندگی می کنند.

3- دوست دارم اوقات بیکاری خود را با والدین خود سپری کنم.

4- ما در خانواده با یکدیگر سرگرمی ها و تفریحات شادی بخشی را انجام می دهیم.

5- خانواده ام در مقایسه با سایر خانواده هایی که می شناسم، بهتر است.

6- ما در خانواده با همدیگر مؤدبانه و دوستانه صحبت می کنیم.

7- روی هم رفته، والدینم با من در موضوعات و زمینه های مختلف با عدالت و انصاف رفتار می کنند.

آلفای کرونباخ مقیاس رضایت از زندگی هیوبنر در تحقیقات مختلف خارجی 0/7 تا 0/9 گزارش شده است. در پژوهشی که خود هیوبنر انجام داده است مقدار آلفای کرونباخ گزارش شده برای بعد رضایت از زندگی خانوادگی 0/86 ( Gilman, Huebner & Laughlin, 2000: 153 ) و در این مطالعه 0/83 به دست آمده است.

برای بررسی اعتبار سنجه ها از دو روش استفاده شد: 1- اعتبار صوری، بدین منظور پرسشنامه ی طراحی شده با تعاریف نظری و عملیاتی هر متغیر در اختیار داورانی از دانشگاه های مختلف قرار گرفت و با لحاظ کردن نظرات داوران، پرسشنامه تحقیق طراحی شد. 2- تحلیل عاملی، برای آزمون مقدماتی پرسشنامه، دو مدرسه از منطقه 7 انتخاب شد و 60 پرسشنامه در این مدارس تکمیل شد. با توجه به نتایج تحلیل عاملی انجام شده بر روی داده های آزمون مقدماتی، گویه ها تصحیح و بهبود داده شد.

برای بررسی پایایی سنجه های به کار رفته، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. ضرایب آلفای به دست آمده عبارتند از: نیاز فیزیولوژیک 0/74، نیاز امنیت 0/75، نیاز عشق و محبت 0/76، نیاز احترام 0/70، نیاز شناختی 0/79، احساس آزادی 0/78، احساس عدالت 0/84 و مقیاس رضایت از زندگی خانوادگی هیوبنر 0/83.

 

5- نتایج تحقیق

با توجه به اینکه جمعیت نمونه تحقیق، منتخبی از دانش آموزان دبیرستانی هفت منطقه ی تهران بوده است، محدوده ی سنی افراد مورد بررسی از حداقل 14 سال تا حداکثر 19 سال را شامل می شود. کمترین نسبت ها مربوط به نوجوانان 14 و 19 ساله به ترتیب 1/3 درصد و 0/6 درصد و بیشترین نسبت متعلق به نوجوانان 16 ساله ( 36/8 درصد ) است. پس از آن، 28/8 درصد و 13/5 درصد دانش آموزان 17 و 18 ساله بودند. در مجموع 44/4 درصد افراد نمونه پسر و 55/6 درصد دختر بودند. 33 درصد دانش آموزان نمونه، در سال اول دبیرستان، 32/7 درصد در سال دوم و 34/3 درصد در سال سوم مشغول به تحصیل بودند.

علت نزدیک بودن این درصدها به یکدیگر این است که هنگام انتخاب دانش آموزان، تلاش شد، در هر مدرسه از پایه های تحصیلی مختلف، افراد به نسبت مساوی انتخاب شوند.

27/8 درصد از رشته ی تحصیلی افراد، ریاضی فیزیک، 17/2 درصد علوم تجربی، 23 درصد علوم انسانی و 32/1 درصد عمومی است.

از حیث بعد خانوار می توان گفت: 39 درصد پاسخگویان در خانواده های 4 نفره، 30/2 درصد در خانواده های 5 نفره و 11/3 درصد در خانواده های 6 نفره و 5/4 درصد ( کمترین درصد ) در خانواده های 8 نفره و بیشتر زندگی می کردند.

 

6- توصیف متغیرهای مستقل

6-1- نیازهای فیزیولوژیک

بر اساس داده ها، 82/3 درصد پاسخگویان اظهار داشته اند: خانواده آنها توانسته پوشاک و البسه دلخواه آنان در حد زیاد و خیلی زیادی تأمین نماید. از سوی دیگر، تنها 47/5 درصد پاسخگویان اظهار داشته اند که خانواده آنان توانسته در زمینه داشتن اتاق اختصاصی، نیاز آنان را در حد زیاد و خیلی زیاد مرتفع نماید. به عبارتی، بیش از 50 درصد خانواده ها قادر به تأمین اتاق اختصاصی برای فرزندانشان نبودند. میانگین شاخص ارضای نیازهای فیزیولوژیک 4/04 می باشد که نشان می دهد: این نیازها تا حد زیادی در افراد مورد بررسی مرتفع شده اند.

 

6-2- امنیت در محیط خانواده

با بررسی پاسخ هایی که به گویه های احساس آرامش داده شده می توان عنوان کرد که 74/3 درصد افراد پاسخگو در حد زیاد و خیلی زیادی در خانواده خود احساس امنیت و آرامش می نمایند ( میانگین= شاخص احساس آرامش امنیت 4/03 ). 56/8 درصد از پاسخگویان اعلام کرده اند که امنیت مالی آنها در خانواده شان در حد زیاد و خیلی زیاد است. نزدیک به 80 درصد افراد نمونه، میزان امنیت جانی خود را در درون خانواده زیاد و خیلی زیاد، 51/8 درصد افراد نمونه هم میزان امنیت فکری در خانواده حد زیاد و خیلی زیاد گزارش داده اند. کمترین میزان احساس امنیت مربوط به بعد امنیت فکری است.

 

6-3- محبت و عشق

بر اساس اطلاعات به دست آمده ملاحظه می شود، 77/3 درصد پاسخگویان، میزان عشق و محبت متقابل را در خانواده خود در حد زیاد و خیلی زیاد می دانند و تنها 4/7 درصد افراد نمونه میزان وجود این مورد را در خانواده در حکم کم و خیلی کم گزارش داده اند.

 

6-4- احترام متقابل

با توجه به اطلاعات مربوط به گویه احترام متقابل، 69/6 درصد پاسخگویان میزان احترام متقابل را در خانواده شان در حد زیاد و خیلی زیاد دانسته و تنها 9/9 درصد افراد مورد بررسی، میزان احترام متقابل را در خانواده خود در حد کم و خیلی کم گزارش داده اند. لازم به توضیح است که به اعتقاد مازلو، در دوره نوجوانی نیاز دوست داشتن و احترام متقابل دو نیاز غالب هستند و انتظار می رود، ارضای کامل این دو، به رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی منجر می شود. به عبارت دیگر، در خانواده هایی که والدین این ارزش های اخلاقی را به خوبی حاکم کرده اند، رضایت فرزندان از زندگی خانوادگی بیشتر بوده است.

 

6-5- پرورش نیروی عقلانی فرزندان

بر اساس اطلاعات مربوط به این گویه، 62/6 درصد افراد نمونه اظهار داشته اند که نیروی عقلانی آنان در خانواده شان در حد زیاد و خیلی زیادی پرورش پیدا می کند و تنها 13/2 درصد پاسخگویان معتقد بودند که نیروی عقلانی آنها در حد کم و خیلی کم پرورش پیدا کرده است. نکته دیگر اینکه مادران در نیروی عقلانی فرزندان در مقایسه با پدران، نقش پررنگ تری دارند. بنابراین مادران احساس تکلیف عملی بیشتری در این خصوص دارند.

 

6-6- عدالت در بین فرزندان

بر اساس اطلاعات مربوط به این گویه و مقایسه میانگین گویه ها مشخص می شود، پاسخگویان به ترتیب در گویه های مربوط به خرید لباس و لوازم شخصی ( 4/15 )، محبتی که والدین ابراز می کنند ( 4/08 )، نحوه برخورد والدین ( 3/95 ) و پول توجیبی ( 3/9 ) بیشترین احساس عدالت را می نمایند. میانگین شاخص برقراری عدالت در بین فرزندان هم 4/16 می باشد که در حد بالایی است.

 

7- توصیف متغیر وابسته

7-1- رضایت از زندگی خانوادگی هیوبنر

بر اساس شاخص رضایت از زندگی خانوادگی هیوبنر، تنها 0/2 درصد از پاسخگویان میزان رضایت از زندگی خانوادگی شان را خیلی کم، 3/7 درصد کم، 12/7 درصد از افراد نمونه در حد متوسط، 39/9 درصد زیاد و 43/4 درصد رضایت خود را از زندگی خانوادگی خیلی زیاد اعلام کرده اند. میانگین رضایت از زندگی خانوادگی 4/22 می باشد که در حد بالایی است.

 

7-2- همبستگی بین متغیرهای مستقل و رضایت از زندگی خانوادگی

در بررسی همبستگی متغیرهای مستقل با رضایت از زندگی خانوادگی، بر مبنای همبستگی پیرسون مشاهده می شود: به ترتیب میزان همبستگی عشق و محبت متقابل با رضایت از زندگی خانوادگی 0/65 می باشد، احترام متقابل با 0/61، پرورش نیروی عقلانی با 0/56، احساس عدالت با 0/54، احساس آرامش و امنیت در محیط خانواده با 0/36 و نیازهای فیزیولوژیک با 0/35 بیشترین همبستگی را با رضایت از زندگی خانوادگی دارند.

 

7-3- بررسی معناداری روابط متغیرهای زمینه ای و رضایت از زندگی خانوادگی

 

7-3-1- اجرای تحلیل واریانس یک طرفه

 اخلاق عملی والدین و رضایت از زندگی خانوادگی در بین نوجوانان

 

جدول شماره 1- رابطه سن، منطقه و پایگاه اجتماعی- اقتصادی با رضایت از زندگی خانوادگی

همان طور که در جدول ملاحظه می شود، رابطه متغیرهای زمینه ای ( منطقه سکونت و پایگاه اجتماعی- اقتصادی خانواده ) با رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی معنادار نیست. تنها سن پاسخگویان در سطح 95 درصد اطمینان معنادار می باشد. منطقه سکونت افراد پاسخگو و پایگاه اجتماعی- اقتصادی خانواده آنها رابطه معناداری با رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی ندارد. معنادار بودن رابطه سن و رضایت از زندگی خانوادگی، هم از لحاظ نظری و هم از لحاظ تجربی دارای پشتوانه می باشد؛ چراکه از یک سو با بالارفتن سن، انتظارات و خواسته های نوجوانان افزایش می یابد و از دیگر سو، توان شناختی او افزایش یافته و قضاوت های شناختی دقیق تری نسبت به خانواده و شرایط عینی خود انجام می دهد و عدم تطابق این دو به نارضایتی منجر می شود.

 

7-3-2- اجرای آزمون T مستقل بین جنس و رضایت از زندگی خانوادگی

 اخلاق عملی والدین و رضایت از زندگی خانوادگی در بین نوجوانان

 

جدول شماره 2- اجرای تی مستقل بین جنس و رضایت از زندگی خانوادگی

آزمون T مستقل دارای پیش فرضی است که همگونی واریانس نام دارد. بر اساس این پیش فرض، واریانس دو گروهی که قصد مقایسه میانگین آنها را داریم، نباید اختلاف معناداری با یکدیگر داشته باشند.

آزمون همگونی واریانس لوان این پیش فرض را مورد ارزیابی قرار می دهد. جدول شماره (2) نشان می دهد، دو گروه زن و مرد از لحاظ واریانس همگون نیستند و لذا باید نتایج آزمون T ردیف دوم را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. بر اساس آماره T و سطح معناداری ( 0/98 ) که در جدول مندرج است، می توان گفت: اختلاف معناداری بین میزان رضایت از زندگی خانوادگی دو گروه زن و مرد وجود ندارد.

معمولاً رضایت از زندگی در بین زنان و مردان در ترکیب های مختلف خانواده دارای اختلاف معناداری است. در تحقیق حاضر، تقریباً همه خانواده ها، خانواده هسته ای کامل ( پدر، مادر و فرزندان ) بودند. بنابراین، معنادار نبودن اختلاف رضایت از زندگی خانوادگی دو جنس با انتظارات نظری ما همخوانی داشت.

 

7-3-3- بررسی روابط همزمان متغیرهای مستقل و رضایت از زندگی خانوادگی

 اخلاق عملی والدین و رضایت از زندگی خانوادگی در بین نوجوانان

 

جدول شماره 3- خلاصه مدل رگرسیونی بین متغیرهای مستقل و رضایت از زندگی خانوادگی

در رگرسیونی كه بین متغیرهای مستقل ( نیاز فیزیولوژیك، آرامش، امنیت، عشق و محبت متقابل، احترام متقابل، پرورش نیروی عقلانی و احساس عدالت ) و متغیر وابسته به روش Backward اجرا شده و خلاصه مدل آن در جدول شماره (3) آمده، ملاحظه می شود كه متغیرهای مستقلی كه در معادله باقی مانده اند، تقریباً 50 درصد واریانس متغیر وابسته را تبیین می كنند ( R2=0/507 ). در این مدل از 6 متغیر مستقل، سه متغیر نیازهای فیزیولوژیك، آرامش و امنیت و عدالت در خانواده حذف شده است كه با توجه به سطح معناداری تغییرات F، حذف این سه متغیر از لحاظ آماری مشكلی ندارد.
 

 اخلاق عملی والدین و رضایت از زندگی خانوادگی در بین نوجوانان

 

جدول شماره 4- تحلیل واریانس رگرسیونی بین متغیرهای مستقل و رضایت از زندگی خانوادگی

جدول بالا نشان می دهد: مقدار F به دست آمده برای این رگرسیون كاملاً معنادار است. این نكته بیانگر آن است كه از بین 6 متغیر مستقل، حداقل یك متغیر در پیش بینی متغیر وابسته مؤثر می باشد. برای شناخته اینكه كدام متغیر مستقل رابطه معناداری با متغیر وابسته دارد، باید از آزمون T استفاده كرد. در جدول شماره 5 به بررسی این نكته پرداخته ایم.
 

 اخلاق عملی والدین و رضایت از زندگی خانوادگی در بین نوجوانان

 

جدول شماره 5- ضرایب رگرسیونی متغیرهای مستقل و رضایت از زندگی خانوادگی

با توجه به مقدار T و سطح معناداری آن مشخص می شود كه تأثیر دوست داشتن متقابل در رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی 0/38، احترام متقابل 0/29، و تأثیر پرورش نیروی عقلانی در تبیین متغیر وابسته 0/17 می باشد.

در مجموع، این سه متغیر بیش از 50 درصد واریانس متغیر وابسته را تبیین كرده اند. با توجه به اینكه ضریب همبستگی چندگانه محاسبه شده 0/71 است، می توان عنوان كرد كه معادله خط رگرسیونی فوق با دقت نسبتاً بالایی مقدار واقعی متغیر وابسته ( رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی ) را پیش بینی می كنند و لذا می توان تا حد زیادی به معادله رگرسیونی استخراج شده اطمینان كرد.

 

8- آزمون فرضیات تحقیق

1- بین تأمین صحیح نیازهای فیزیولوژیك با رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی رابطه وجود دارد. رابطه همبستگی بین این دو متغیر 0/35 است كه به لحاظ آماری معنادار است. به عبارت دیگر، هرچه نیازهای فیزیولوژیك نوجوان در خانواده بهتر تأمین شود و والدین در تأمین این نیاز احساس تكلیف بیشتری كنند، رضایت آنان از زندگی خانوادگی افزایش می یابد، لذا فرضیه فوق تأیید می شود.

2- بین برقراری امنیت و آرامش در خانواده با رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی رابطه وجود دارد. بر اساس اطلاعات حاصل از بررسی همبستگی رابطه بین این دو متغیر 0/36 است. این همبستگی به لحاظ آماری معنادار است. بنابراین هرچه والدین در تأمین امنیت و آرامش فرزندان بیشتر كوشا باشند، نوجوانان از زندگی خانوادگی خویش رضایت بیشتری خواهند داشت، بنابراین فرضیه مورد تأیید قرار می گیرد.

3- بین عشق و محبت متقابل اعضای خانواده و رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی رابطه وجود دارد. رابطه همبستگی بین این دو متغیر 0/65 است، بر این اساس، هرچه اعضای خانواده همدیگر را بیشتر دوست داشته باشند، آنگاه رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی افزایش می یابد، كه این رابطه به لحاظ آماری هم معنادار است. بنابراین فرضیه فوق تأیید می شود.

4- بین وجود احترام متقابل بین اعضای خانواده و رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی رابطه وجود دارد. رابطه همبستگی بین این دو متغیر 0/61 است كه به لحاظ آماری معنادار بود، لذا هرچه والدین بكوشند، احترام متقابل را در بین اعضای خانواده بیشتر گسترش دهند، رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی نیز افزایش می یابد. در نتیجه این فرضیه هم صادق است.

5- بین پرورش نیروی عقلانی فرزندان در خانواده و رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی رابطه وجود دارد. رابطه همبستگی بین این دو متغیر 0/56 است كه به لحاظ آماری معنادار است. در نتیجه می توان گفت: هرچه والدین در پرورش نیروی عقلانی فرزندان اهتمام و احساس مسئولیت بیشتری داشته باشند، رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی نیز بیشتر خواهد بود. بنابراین، فرضیه فوق صادق است.

6- بین برقراری عدالت در خانواده و رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی رابطه وجود دارد. رابطه همبستگی بین این دو متغیر 0/54 است كه به لحاظ آماری معنادار می باشد، پس بین این دو متغیر رابطه مثبت برقرار است، در نتیجه، این فرضیه صادق است.

 

9- نتیجه گیری

در نمونه مورد بررسی، رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی در سطح بالایی قرار دارد. البته در یك نمونه نرمال، رسیدن به چنین نتیجه ای چندان هم دور از انتظار نیست. اگر این تحقیق در گروه های خاصی از نوجوانان صورت می گرفت، مسلماً میزان رضایت از زندگی خانوادگی متفاوت می بود. در زندگی مدرن امروزی، خانواده صرفاً صبغه اقتصادی نداشته و بیشتر به عنوان یك گروه احساسی و عاطفی مطرح است. نتایج این تحقیق هم این نكته نظری را مورد تأیید قرار می دهد. همان طور كه در نتایج تحلیل رگرسیون مبرهن است، متغیرهای چون تأمین نیازهای فیزیولوژیك، احساس آرامش و امنیت و برقراری عدالت از مدل كنار گذاشته شده اند و بدین معناست كه این متغیرها در كنار نیازهای دوست داشتن، احترام متقابل و پرورش نیروی عقلانی از توان تبیینی كمتری برخوردار هستند، هرچند كه عدم جاگرفتن آنها در مدل رگرسیونی دال بر فقدان رابطه بین این ارزش های اخلاقی و رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی نمی باشد.

در تحلیل این تناقض ظاهری باید گفت: اصولاً نیاز، یكی از مهم ترین منشأهای ارزش ها است و زمانی كه نیازهای انسان به صورت مناسب و به طور مداوم تأمین شود، نیازهای ارضاشده به صورت مجازی حذف شده و انسان از برآورده شدن آنها احساس رضایت نمی كند. تناقضی كه پیش از این نیز اشاره شد، در پرتو این نكته نظری قابل تحلیل است. نیازهای تأمین صحیح نیازهای فیزیولوژیك، احساس آرامش و امنیت و برقراری عدالت در خانواده در بین نوجوانان مورد بررسی در حد بالا و به طور مداوم ارضا شده، همین امر باعث می شود كه فرد از تأمین این گونه نیازها در مقایسه با سایر نیازها احساس رضایت نكند.

بررسی نتایج تحقیق و مقایسه آنها بیانگر آن است كه ارزش دوست داشتن، احترام متقابل و نیز پرورش نیروی عقلانی در حد بالایی مرتفع شده است. اما این سؤال مطرح می شود كه چرا این ارزش ها و برقراری آن در خانواده قدرت بیشتری در تبیین رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی دارند؟ بنابر نظریه مازلو، در هر رده سنی، نیاز ویژه ای قطبی شده و از ارجحیت برخوردار می شود. در دوره نوجوانی، نیازهای احترام و دوست داشتن و متعاقباً ارزش های اخلاقی متناسب آنها از ارجحیت برخوردار هستند و دقیقاً به این علت است كه این ارزش های اخلاقی در مدل رگرسیونی باقی مانده اند و از قدرت تبیینی بیشتری در مقایسه با سایر ارزش ها برخوردار هستند.

به علت نرمال بودن نمونه مورد بررسی، با رنگ باختن صبغه اقتصادی خانواده ها و از بین رفتن مسئله جنسیت، شاهد آن هستیم كه در بین متغیرهای زمینه ای چون پایگاه اجتماعی- اقتصادی، سن، جنس و منطقه سكونت، تنها سن رابطه منفی معناداری با رضایت نوجوانان از زندگی خانوادگی دارد. در نهایت باید گفت: با توجه به تغییراتی كه در اثر مدرنیته در سطح جوامع رخ داده، خانواده ها بیشتر به واحدهای احساسی تبدیل شده اند و در نتیجه با برقراری ارزش های اخلاقی عاطفی در خانواده، اعضای خانواده از زندگی خانوادگی خود بیشتر احساس رضایت می كنند.



شارژ سریع موبایل