در صورتی که فاصله سنی دختر و پسر در ازدواج زیاد باشد، شاید در ابتدا برای آنها مشکلاتی به وجود نیاید، اما به مرور زمان و پس از دورههای رمانتیک اول ازدواج افراد در صورت ناپختگی و فاصله سنی زیاد با مشکلات زیادی روبه رو میشوند. ازدواج بدین معناست که زن و شوهر در کنار هم و مکمل همدیگر باشند. زمانی که فاصله سنی مناسبی بین زوجین رعایت نمیشود ازدواج معنای اصلی خود را از دست میدهد و شبیه نقش والد و فرزندی میشود و فرد بزرگتر مسلما تجربه بیشتری دارد و ممکن است شروع به پند و اندرز دادن و امر و نهی کردن همسر خود کند.
قربانی می شوید
گفتیم تجربه بالاتر و رویارویی با مسایل و مشکلات بیشتر در طول زندگی موجب میشود فرد به همسرش به عنوان یک همسر نگاه نکند و با او مانند یک کودک رفتار کند و از دیدگاه روانشناسان ازدواج در دام ارتباط والد و کودکی بیفتد.در برخی موارد طرف بزرگتر نقش یک قربانی را ایفا میکند. فردی که در دهه سوم و چهارم زندگی است نیازهای خاص خود را دارد، اما زمانی که سعی میکند خود را پایینتر از سن واقعی نشان دهد مسلما نیازهای خاص خود را پاسخ نمیدهد و در نتیجه نقش قربانی را پیدا میکند.
سن پایین خطرناک تر است
علاوه بر این، اختلاف سنی زیاد برای ازدواج هایی که در سن پایین انجام می شوند بسیار خطرناک تر از ازدواج هایی است که در سنین میان سالی صورت می گیرند. احتمال ایجاد مشکل برای یک زوج 20 ساله و 36 ساله نسبت به یک زوج 40 ساله و 56 بیشتر است چون زوج دوم تجربیات بیشتری در طول زندگی کسب کردهاند و شباهت بیشتری به یکدیگر دارند.
دختری که در سنین بیست سالگی زندگی اش قرار دارد و با مردی در دهه 30 زندگی اش ازدواج میکند تجارب لازم برای یک زندگی مشترک را کسب نکرده است. تحمل بیتجربگیها و خامیهای اشتباهات همسر موجب احساس نارضایتی مرد و تحتالشعاع قرار گرفتن آرامش زندگی مشترک میشود.
کنترل همسر
کنترل فرد کم سن تر از مشکلات بارز تفاوت سنی زیاد میان زوجین است که به تدریج زمینههای پرخاشگری را فراهم میکند. علاوه بر قدرت نمایی در مسایل مختلف ممکن است فرد بزرگتر از نظر مالی نیز در شرایط بهتری قرار داشته باشد، در نتیجه از هر لحاظ بر همسر خود احاطه پیدا میکند و در نهایت زمینههای بروز پرخاشگری فراهم میشود. پند دادن به همسر، فرد با سن کمتر را دچار خشم، تنفر، انزجار میکند. زمانی که رابطه از حالت زوجی خارج شود و به یک رابطه والد و کودک تبدیل شود رفتارهای جنسی زوجین تحت الشعاع قرار میگیرد و در نتیجه کشش جنسی دو طرف نسبت به یکدیگر از بین می رود.
عادت جوامع سنتی
از نظر جامعه شناسی هرچقدر جامعه توسعه یافته تر باشد،فاصله سنی بین زوجین کمتر خواهد بود. این قضیه در بسیاری از جوامع توسعه یافته دنیا قابل مشاهده است. کم شدن فاصله سنی بین زوجین نشان از دموکراتیک بودن رابطه بین زن و مرد دارد. اکنون در جوامع توسعه یافته، روابط سلطه گرانه و پدرسالارانه ای که در جوامع کوچکتر دیده می شود که در آن ها جوان تر بودن و زیبا بودن و... زنان مهمتر بوده است، کمتر مشاهده می شود. اما در جوامعی نیمه سنتی مثل ایران که هنجارهای پدرسالارانه بر آن حاکم است،حاکم بودن این فکر که بهتر است فاصله سنی بین زن و مرد برای ازدواج کم نباشد و مرد بزرگ تر از زن باشد،وجود دارد. غالب بودن این تفکر به خاطر دیدگاه هنجاری است. این دیدگاه هنجاری ربطی به طبیعی بودن اینکه بهتر است زن کوچکتر از مرد باشد و یا فاصله سنی زیاد باشد ندارد. این قضیه نشاندهنده روابط دموکراتیک در حوزه خصوصی زن و مرد است و مبتنی بر عدالت اجتماعی است که چقدرزن و مرد بتوانند این فاصله را باور داشته باشند.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که فاصله سنی بین زن و مرد و همچنین بزرگتر بودن مرد می تواند تضمین کننده بسیاری از مشکلاتی باشد که بعدا بین زوجین بروز می کند. به اعتقاد این دسته از آنجا که زمان بلوغ دختر و پسر متفاوت است، رسیدن به سن آمادگى براى ازدواج نیز در آنها همزمان نخواهد بود. همچنین اینان معتقدند اگر تفاوت سنى زن و مرد زیاد باشد و سن مرد خیلى بیشتر از سن زن باشد، ممکن است با همسر خود همچون دخترش رفتار کند و همسر جوان هم چه بسا شوهرش را به جاى پدر خود بگیرد و در نتیجه رابطه بین آنها دوستانه و مودت آمیز نباشد.
همچنین، نقطه مقابل اینکه اگر سن زن خیلى بیشتر از مرد باشد، شاید در برخورد با همسر جوانتر از خودش، بیشتر نقش مادر یا پرستار را ایفا کند نه نقش یک همسر را و در هر دو صورت ناآشنایى و عدم پختگى یکى از آنها ممکن است دیگرى را بى حوصله کند و بى تفاوتى یکى مى تواند خشم و دلزدگى دیگرى را برانگیزد. زیرا بین این زن و شوهر، توازن و تعادل روحى ضعیف است و قادر به درک نیازهاى یکدیگر نیستند. این درحالی است که بسیاری نیز این عقیده را پیش پا افتاده و منسوخ می شمرند.
تفاهم مهم تر از سن
از سوی دیگر، مساله سن را که کنار بگذاریم، پارامترهای دیگری مانند نوع نگرش زوجین به زندگی، مهارتهای زندگی مشترک، عدم وجود مشکلات روحی و روانی و عدم ثبات عاطفی بین زوجین از جمله مسایلی است که نسبت به فاکتور سن در الویت قرار دارد. ما نمیتوانیم از عاملی به نام تفاهم چشم بپوشیم به دلیل این که در فرهنگ سنتی ما بر وجود اختلاف سن بین زوجین تاکید شده است. با این حال، اگر اختلاف سن از 10 سال بیشتر شود رفته رفته رابطه دچار آسیب بیشتری خواهد شد، زن و مردی که 12 تا 15 سال اختلاف سن دارند نمیتوانند همدل و همراه برای یکدیگر باشند، آن وقت است که در این رابطه یکی میشود مادر و یکی میشود پسر و یا برعکس زن میشود دختر و مرد میشود پدر خانواده.