البته همه روانشناسان چندان با این نتیجه گیری موافق نیستند. اساتید روانشناسی تاکید میکنند که بااینکه مردانی که سطح تستوسترون پایینی دارند، معمولاً درجه خشونت و میل جنسی پایین تری نیز دارند، مردانی که میزان تستوسترون در بدنشان بالاست، ممکن است خیلی خشن یا شهوتی نباشند.
چرا تصور ما بر این است که حیوانات تحت کنترل هورمونهایشان هستند اما ما انسانها اینطور نیستیم؟ علت آن این است که رفتار انسان با فرایندهای شناختی او تنظیم و تعدیل میشود. منطق خون را سردتر کرده و باعث میشود مسئولیت اعمالمان را بپذیریم. این یکی از قدیمی ترین فرمولهای فلسفی است که رنه دکارت عنوان کرد. بااینحال حتی دکارت نیز اعتقاد نداشت که یک روح منطقی همیشه تحت فرمان منطق خود عمل میکند و بسیاری اوقات انسانها نیز توسط غرایزشان هدایت میشوند.
بخشی از شواهدی که رفتار انسان را تا حدودی تحت هدایت هورمونهایشان می داند، به ارتباطات محدود است که مثل علل نیستند. حداقل یک تحقیق نشان داده است که بالا رفتن تستوسترون در جمعیت کوچکی از مردان موجب افزایش خشونت شده است. احتمال ارتکاب مردان جوانی که از استیروئیدهای آنابولیک استفاده میکنند - که ترکیبی از تستوسترون است - به جرایم خشونت آمیز بسیار بالاتر است. این یافته ها به طور کل نشان میدهد که بالا بودن میزان تستوسترون در بعضی مردان میتواند موجب بروز خشونت شود.
اوج رفتار مجرمانه و تولید تستوسترون تقریباً در یک دوره سنی اتفاق میافتد. مردان بعد از ازدواج درمقایسه با مردان همسن مجرد خود، با کاهش تولید تستوسترون و رفتارهای مجرمانه مواجه هستند.
به نظر میرسد که ازدواج تاثیری مثبت بر مردان دارد زیرا سطح تستوسترون را در آنها پایین می آورد. البته هیچ محققی قادر نخواهد بود برای انجام یک آزمایش کامل بعضی از مردان را به طور تصادفی مجبور به ازدواج کرده و بعضی را مجرد نگه دارد.
نکته جالب بعدی یک آزمایش طبیعی است. وقتی مردان طلاق گرفته و دوباره شروع به آشنایی های تازه میکنند، سطح تستوسترون در بدنشان دوباره بالا میرود، درست مثل پرنده سینه سرخی که وارد فصل تولیدمثل میشود.
ارتکاب آنها به جرایم مجرمانه نیز افزایش مییابد. این تا بخشی مربوط به تغییر سبک زندگی آنهاست که زمان بیشتری را تا دیروقت بیرون از خانه سپری میکنند که باعث میشود با زنان مجرد تماس پیدا کنند. بالا رفتن مصرف الکل نیز از عوامل پیچیده کننده این مسئله است که قضاوت را دچار مشکل میکند.
رابطه بین تستوسترون و جرایم خشونت آمیز درست به اندازه رابطه بین تستوسترون و خشونت با جفت در سینه سرخها و سایر حیوانات نر جالب توجه است. درواقع میتوان گفت بیشتر جرایم به علت رقابت باروری اتفاق میافتد (بعنوان مثال، خشونتهای بین مردان و قتل، خشونت در خانه).
در مورد رابطه بین تستوسترون و عاشق پیشگی در مردان نیز شواهد بسیار جالبی در دسترس است.میل جنسی مردان در سنین ابتدای جوانی در بالاترین حد است؛ درست در همان زمان تولید تستوسترون در بدن مردان در بالاترین سطح خود میباشد. تحقیقات جدید نشان میدهد که سطح تستوسترون در مردان در مواجهه با زنان زیبا و درگیر شدن آنها در روابط جنسی بالا میرود.
البته مردان شبیه به سینه سرخهای نر نیستند و نمیتوان جرایم خشونت آمیز را بدون بررسی تفاوتهای اجتماعی (مثل نسبت مردان به زنان)، عوامل موقعیتی (مثل محل جرم) و مشکلات رفتاری (مثل اینکه چرا وقتی کسی در صفی ایستاده است کسی او را هل میدهد) درک کرد. بااینحال، ارتباط بین خشونت و تستوسترون شباهتهای بسیاری بین گونه های مهره داران دارد که انسانها و سینه سرخها جزیی از آن هستند.
درمورد انگیزه های جنسی نیز وضع به همین ترتیب است. کسانیکه تستوسترون را در تحلیل و بررسی خشونت مردان و تمایلات جنسی نادیده میگیرند، هیچوقت نخواهند توانست این پدیده را با پیچیدگی واقعی آن که نیاز به مقایسه با گونه های دیگر دارد، بررسی و درک کنند.
البته با گفتن اینکه هورمونها نقش مهمی در رفتارهای انسانی ازجمله جرایم خشونت آمیز بازی میکنند، باور قدیمی که تستوسترون بهانهای برای رفتارهای ضداجتماعی است را زنده میکنیم. واقعیت این است که میزان جرایم خشونت آمیز جدی در جوامع مدرن امروز بسیار پایین است. این یعنی اکثر مردان جوان باوجود بالا بودن میزان تستوسترون در بدنشان، معمولاً درگیر این نوع خشونتهای جنایت آمیز نمیشوند. بااینحال این نوع خشونت ها بیشتر درمیان جوانان اتفاق میافتد تا مردان میانسال و بالا بودن میزان تستوسترون میتواند یکی از عوامل دخیل در آن باشد.