«فَأَمَّا مَن أَعْطَى وَاتَّقَى ، وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى» [لیل/ آیات 5، 7، 6] ؛ اما آن کس که بخشش و پرهیزکاری کرد(5) و وعده های خدا را تصدیق کرد(6) پس به زودی او را در مسیر آسانی قرار می دهیم. (7)
توفیق از مادّه وَفْق است، به معنای ایجاد موافقت میان دو چیز یا چیزهای متعدد; و در واقع، نوعی فراهم کردن وسیله لازم برای افراد است تا با میل و اراده خود از آن برای پیشرفت استفاده کنند. می توان گفت توفیق به معنای هدایت کردن و رساندن به مقصود است.
قرآن یکی از اسباب جلب توفیق الهی را تلاش و کوشش در راه هدف می داند و می فرماید: مجاهدان راه خدا و شهیدان از توفیق الهی برخوردارند و کارشان در نزد خداوند اصلاح می شود.
یکی دیگر از عواملِ به دست آوردنِ توفیقِ الهی کار نیک است. از نظر قرآن، فقط خداوند منشأ توفیق است: «اَلَیسَ اللّهُ بِکافٍ عَبْدَهُ»; و اگر خداوند [(بر اساس علم به شایستگی ها و ناشایستگی ها )] محرومیت کسی را بخواهد، هرگز کسی نمی تواند به او بهره ای از هدایت برساند; و اگر خداوند هدایت و توفیق را بخواهد، هیچ کس قادر نیست آن را برگرداند.»
با توجه به آیات سوره لیل، خداوند برای «توفیق الهی» سه عامل را بیان داشته است که عبارتند از: انفاق، پرهیزگاری و تصدیق جزاهای الهی و همچنین عوامل سلب توفیق را بخل، بی نیازی طلبی از خدا و انکار پاداش نیک الهی می داند.
یکی دیگر از واژه هایی که به سلب توفیق معنی شده است واژه «لعن» در دنیاست که اهل لغت آن را به معنى سلب توفیق گرفته اند، ولی در واقع باید گفت سلب توفیق، از مصادیق لعن مى باشد. (7)
گاه مجازات ها که نتیجه گناهان انسان است، به شکل سلب توفیق نمود پیدا می کند چنانکه خداوند متعال در آیه 49 سوره مبارکه مائده مى فرماید: «فَإِن تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمْ أَنَّمَا یُرِیدُ اللّهُ أَن یُصِیبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِیرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ؛ و اگر آنها (از حکم و داورى تو)، روى گردانند، بدان که خداوند مى خواهد آنان را به خاطر پاره اى از گناهانشان مجازات کند و بسیارى از مردم فاسقند».
از توفیق در روایات به عنوان «لا قائد کالتوفیق: بهترین راهبر » (نهجالبلاغه، کلمات قصار«113» رضی، محمد بن حسین؛ ترجمه شهیدی، سید جعفر) و «اجلٌ ما ینزل من السماء التوفیق: با ارزشترین چیزی که از آسمان فرو میآید » (میزان الحکمه، ج14، ص6950 ، ج22228 ) تعبیر شده است.
با توجه به آیات سوره لیل، خداوند برای «توفیق الهی» سه عامل را بیان داشته است که عبارتند از: انفاق، پرهیزگاری و تصدیق جزاهای الهی و همچنین عوامل سلب توفیق را بخل، بی نیازی طلبی از خدا و انکار پاداش نیک الهی می داند
بنابر آیات خداوند انفاق توأم با تقوا و ایمان را عامل توفیق در کارهای بزرگ و سخت و بخل و تنگ نظری را سبب از دست دادن توفیق معرفی کرده است.
به روایاتی از امام علی (علیه السلام) توجه فرمایید: «توفیق اساس خوشبختی است; بهترین کوشش آن است که با توفیق قرین شود; نعمتی چون عافیت نیست و عافیتی چون یاریِ توفیق; اقدام نکردن در هنگام سرگردانی از توفیقات است; امکان گناه نیافتن از توفیقات است.»
از امام باقر(علیه السلام) درباره معنای «لاحَوْلَ وَلاقُوًّةَ اِلّا باللّه» پرسیدند. حضرت فرمودند: «ما قدرت بر ترک معصیت نداریم، مگر به یاری خداوند; و توانایی بر طاعت خدا نداریم، مگر با توفیق خداوند، عزّوجل.»
در دعاهای فراوانی هم از خداوند، توفیق طلب شده، مثل «ارزقنی فیها التوفیق لما وفقت له محمد و آل محمد» (قمی، عباس؛ مفاتیح الجنان، دعای شب بیست و دوم رمضان) و یا « وفقنی للّتی هی أزکی ….» (همان، دعای مکارم الاخلاق) و یا «اللهم ارزقنی توفیق الطاعه و بعد المعصیه…» و … شاید گفته شود چرا این توفیقات شامل حال گروهى مى شود، در حالى که گروه دیگرى از آن محروم مى گردند؟
باید گفت در حقیقت انجام عمل خیر، سبب توفیق الهى مى گردد و انجام اعمال شرّ، توفیق را از آدمى سلب مى کند. (تفسیر نمونه ج19 ص485)
توفیق و موافق قراردادن همه اسباب و وسائل خارجی تنها از جانب خداوند متعال امکان پذیر است زیرا کسی را چنین نیروی فراگیر و کاملی نیست که بتواند در هر موردی که می خواهد همه اسباب و مسائل مادی و معنوی را موافق سازد. (مصطفوی، تفسیر روشن، ج11, ص285)
در قرآن از زبان حضرت شعیب (علیه السلام) آمده است: «و ما توفیقی الا بالله؛ توفیق من تنها از جانب خداوند است.» (سوره هود؛ آیه 88)
از امام باقر(علیه السلام) درباره معنای «لاحَوْلَ وَلاقُوًّةَ اِلّا باللّه» پرسیدند. حضرت فرمودند: «ما قدرت بر ترک معصیت نداریم، مگر به یاری خداوند; و توانایی بر طاعت خدا نداریم، مگر با توفیق خداوند، عزّوجل»
به هر حال توفیق و نهادینه کردن روح عبودیت، مانند دیگر فضائل نیاز به تمرین و تلاش دارد، زیرا همان طور که عواملی مثل فطرت و عقل، انسان را به سوی عبادت و تکامل سوق می دهند، عوامل متعددی از شهوت و هوای نفس و … انسان را از عبادت و عبودیت باز می دارند.
امام رضا (علیه السلام) می فرمایند، «هر کس از خدا توفیق مسألت کند، در حالی که کوشا و تلاشگر نیست، خود را به استهزاء گرفته است.» (میزان الحکمه، ج 2، ص862، ح2790)
برخی از عوامل توفیق غیر از آنچه در شرح آیات سوره لیل گذشت (انفاق، پرهیزگاری و تصدیق جزاهای الهی) عبارتند از: نیت خوب داشتن، چنان که امام علی(علیه السلام) می فرماید: «هر که نیتش خوب باشد، توفیق یار او شود.» (میزان الحکمه، ج13، ص6574، ح20983 )
یکی از عوامل دیگر توفیق، دعا است حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: «یعنی بر توست که از خدایت کمک بگیری و توفیق را از او طلب کنی.» (غرر الحکم، 203)
عامل دیگر، نصیحت پذیری و موعظه است زیرا ممکن است حتی کسانی که اهل عبادتند گاهی دچار کم رغبتی شوند، که در این حالت، نیاز به عوامل دارند که نشاط عبادت را به آنها باز گرداند و موعظه می تواند بسیار کارساز باشد.
حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: «بزرگ ترین توفیق برای انسان پذیرش نصحیت است.» (میزان الحکمه ج 13، ص 6302، ح 20183)
عوامل دیگری نیز برای توفیق بیان شده است، مانند: علم، مطالعه زندگی علماء و خوبان، مال حلال، توبه و استغفار، تلاش و پشتکار، حسن خلق، همنشین خوب، اخلاص، نظم و برنامه ریزی، توسل و …