سمانه ربانی شنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۳:۰۰

نسبت ایمانى، فراتر و محكم‏تر از نسبت خویشاوندى است و افرادى كه همفكر و هم خط و هم هدف باشند، به همدیگر نزدیك ‏تر از كسانى هستند كه در ظاهر قوم و خویشند، ولى به لحاظ فكرى و اعتقادى از همدیگر جدایند.

ما کانَ إِبْراهیمُ یَهُودِیًّا وَ لا نَصْرانِیًّا وَ لکِنْ کانَ حَنیفاً مُسْلِماً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکینَ (آل عمران ـ 67)

ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی، بلکه حق گرایی فرمانبردار بود، و از مشرکان نبود.

اینجا خداوند ابراهیم علیه السلام را به عنوان حنیف توصیف نموده، زیرا او بود كه پرده‏هاى تقلید و تعصب را درید، و در زمان و محیطى كه غرق بت پرستى بود هرگز در برابر بت سجده نكرد.

ولى از آنجا كه بت پرستان زمان جاهلیت عرب، نیز خود را بر دین حنیف ابراهیم معرفى مى ‏كردند، و این سخن به قدرى شایع شده بود كه یهود و نصارى آنها را حنفاء مى‏گفتند (به این ترتیب حنیف درست معنایى بر ضد معناى اصلیش پیدا كرده بود، و با بت پرستى مرادف شده بود) خداوند پس از توصیف ابراهیم به عنوان حنیف و مسلم، مى‏ فرماید: "او هرگز از مشركان نبود" (وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِینَ) تا هرگونه ارتباطى میان ابراهیم و بت پرستان عرب را نفى كند.

و نیز این آیه، با آوردن كلمه‏ى «مُسْلِماً» در كنار كلمه‏ى «حَنِیفاً»، هم دامن ابراهیم را از شرك پاك كرده است و هم دامن این كلمه‏ى مقدّس را از مشركان. (حضرت على علیه السلام فرمودند: دین ابراهیم همان دین محمّد صلى اللَّه علیه و آله بود. بحارالانوار، ج 12، ص 11)

امام صادق علیه السلام در تفسیر عبارت «حَنِیفاً مُسْلِماً» فرمودند: «خالصا مخلصا لیس فیه شى‏ء من عبادة الاوثان» یعنى ابراهیم شخصى خالص و برگزیده بود كه در او ذره‏اى از پرستش بت‏ها نبود. (تفسیر نور الثقلین، كافى، ج 2، ص 15)

 

یک سوال مهم:

در اینجا ممكن است گفته شود: اگر ابراهیم را نتوانیم پیرو آئین موسى علیه السلام و مسیح علیه السلام معرفى كنیم، به طریق اولى نمى ‏توانیم او را مسلمان بدانیم، زیرا او هزاران سال قبل از ظهور اسلام و پیغمبر اكرم صلی الله و علیه وآله بوده است؟ پس چرا قرآن او را به عنوان مسلم معرفى كرده است؟

پاسخ این سوال از نكته‏اى كه قبلاً نیز به آن اشاره كرده‏ایم روشن مى ‏شود كه "مسلم" در اصطلاح قرآن به معنى خصوص پیروان پیامبر اسلام صلی الله و علیه وآله نیست بلكه اسلام به معنى وسیع كلمه، همان تسلیم در برابر فرمان حق و توحید كامل و خالى از هرگونه شرك و بت پرستى است، كه ابراهیم علیه السلام پرچمدار آن بود.

بنابر آنچه گفته شد معلوم شد كه ابراهیم پیرو هیچ یك از این آئین ها نبوده، تنها چیزى كه در اینجا باقى مى ‏ماند این است كه چه كسانى مى ‏توانند رابطه و پیوند خود را با مكتب ابراهیم علیه السلام به عنوان یك سند افتخار- اثبات كنند، و به تعبیر دیگر چگونه مى ‏توان خود را پیرو این پیامبر بزرگ كه همه پیروان ادیان الهى براى او عظمت قائل هستند دانست.

 

بحث لغوی:

«حنف»، به معناى گرایش به حقّ است و در مقابل آن واژه‏ى «جنف»، معنى گرایش و تمایل به باطل را مى‏ دهد. بنابراین «حنیف» به كسى گفته مى‏ شود كه در مسیر باشد، ولى بت ‏پرستان آن را در مورد خود بكار مى‏ بردند و مشركان نیز «حنفاء» خوانده مى ‏شدند.

إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهیمَ لَلَّذینَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِیُّ وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ اللَّهُ وَلِیُّ الْمُوْمِنینَ (آل عمران ـ 68)

در حقیقت، نزدیکترین مردم به ابراهیم، همان کسانی هستند که او را پیروی کرده اند، و [ نیز ] این پیامبر و کسانی که [ به آیین او ] ایمان آورده اند و خدا سرور مومنان است.

 

مهمترین پیوند، پیوند مكتبى است‏

در آیه فوق این حقیقت بیان شده است كه هیچ رابطه‏اى بالاتر از رابطه مكتبى نیست، بلكه ارتباط با مردان خدا و اولیاء اللَّه تنها از همین طریق است.

بنابراین هیچ كس نمى‏ تواند ادعاى ارتباط با پیامبر اسلام صل یالله و علیه وآله و امامان معصوم علیهم السلام كند مگر از همین طریق.

در روایات اسلامى نیز روى این موضوع، با صراحت تكیه شده است از جمله در حدیثى از على علیه السلام مى ‏خوانیم: "سزاوارترین مردم به پیامبران آنها هستند كه به دستورهاى آنها بیش از هر كس عمل مى‏ كنند- سپس آیه فوق را تلاوت فرمود- و افزود: دوست محمد كسى است كهاطاعت از فرمان خدا كند هر چند نسبش از او دور باشد و دشمن محمد كسى است كه نافرمانى او كند هر چند قرابت و خویشاوندیش با او نزدیك باشد" (مجمع البیان، ج 1 و 2 ص 458 - نور الثقلین، ج 1 ص 353)

بنابر این از این آیه معلوم مى‏ شود كه نسبت ایمانى، فراتر و محكم‏تر از نسبت خویشاوندى است و افرادى كه همفكر و هم خط و هم هدف باشند، به همدیگر نزدیك‏تر از كسانى هستند كه در ظاهر قوم و خویشند، ولى به لحاظ فكرى و اعتقادى از همدیگر جدایند.

امام صادق علیه السلام به یكى از یاران با وفایش فرمود: «انتم و الله من آل محمد» به خدا سوگند كه شما از آل محمّد صلى اللَّه علیه و آله هستید. و سپس آیه فوق را تلاوت فرمود. (تفسیر مجمع البیان)

رسول اكرم صلى اللَّه علیه و آله نیز در مورد سلمان فارسى فرمودند: «سلمان منا اهل البیت» (بحارالانوار، ج 10، ص 123)

با اینكه آیه فرمود: نزدیك ‏ترین مردم به ابراهیم، پیروان او هستند، لكن نام پیامبر اسلام و مسلمانان را جداگانه برد، تا بهترین نمونه ‏ى پیروى را در وجود حضرت محمّد صلى اللَّه علیه و آله و مسلمانان، به دنیا نشان دهد.

امام صادق علیه السلام فرمود: مراد از «الَّذِینَ آمَنُوا» در آیه، امامان و پیروان آنها هستند. (كافى، ج 1، ص 416)

 

پیام ‏های آیه:

1ـ پیوند مردم با رهبر، پیوند مكتبى است، نه پیوند قبیله‏اى، زبانى، منطقه‏اى و نژادى. «إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ»

2ـ ملاك قُرب به انبیاء، اطاعت از آنان است. «أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ»

3ـ پیامبر اسلام صلى اللَّه علیه و آله و مسلمانان، در خط ابراهیم و هم مرام و هم هدف با او هستند. «أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِیمَ»، «وَ هذَا النَّبِیُّ»



شارژ سریع موبایل