این روزها که همه فکر می کنند غرق در خوشی ام، در کوچه پس کوچه های دلم، نگرانی قدم می زند و سنگ چرا را با پایش چند قدم دور تر می فرستد ..اما جوابی نمی یابد، چه شد که مورد لطف خدا قرار گرفتم؟ من که بنده لایقی نیستم دلیل این لطف چیه ؟...نگرانم کودکی شوم که خوشی را مانند آبنباتی از دستان پر مهر خدا چنگ زند و با قهقه و بدون تشکر از او فاصله گیرد؟
اساس دنیا سامانه امتحان و آزمایش و ابتلا است. بشر به دنیا می آید تا با اختیار و اراده خود، سرنوشت خود را بسازد.
بنا نیست که خدای متعال با اعطای آزادی و اختیار که به بشر داده فرصت ها را از او بگیرد. تا هنگامی که انسان در این دنیا زندگی می کند، فرصت دارد که کارهای نیک و یا کارهای بد انجام دهد و یا حتی ظلم و ستم کند.
خداوند در قرآن کریم می فرماید: «کُلاًّ نُمِدُّ هوُلاءِ وَ هَوُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُوراً؛
هر دو [ دسته: ] اینان و آنان را از عطای پروردگارت مدد می بخشیم ، و عطای پروردگارت [ از کسی ] منع نشده است.»
بنابراین بخشی از این مهلت (امهال) و فرصت دادن برای ایجاد میدان آزمایش است تا سره از ناسره و خوب از بد تمایز یابند.
دو سنت الهی در زندگی انسان جاری است:
الف. سنت استدراج، ب. سنت امهال
سنت استدراج:
علامه طباطبایی در ذیل آیه 182 سوره اعراف «وَ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ » می فرماید:
«استدراج در لغت به معنای این است که کسی در صدد برآید پله پله و به تدریج از مکانی یا مقامی بالا رود یا پائین آید و یا نسبت به آن نزدیک شود.
لکن در این آیه قرینه مقام دلالت دارد بر این که منظور، نزدیک شدن به هلاکت است یا در دنیا و یا در آخرت. و این که استدراج را مقید کرد به راهی که خود آنان نفهمند، برای این است که بفهماند این نزدیک کردن آشکارا نیست، بلکه در همان سرگرمی به تمتّع از مظاهر زندگی مادی مخفی است، در نتیجه ایشان با زیاده روی در معصیت پیوسته به سوی هلاکت نزدیک می شوند.
پس می توان گفت استدراج تجدید نعمتی بعد از نعمت دیگری است تا بدین وسیله التذاذ به آن نعمت ها ایشان را از توجه به وبال کارهایشان غافل بسازد.»
سنت امهال:
امهال یعنی مهلت دادن، خداوند متعال برای رعایت یک سلسله مصالحی که ما از برخی از آنها نا آگاهیم، در عقوبت اهل باطل تعجیل نمی کند بلکه به آنان فرصت و مهلت می دهد.
با توجه به این دو نکته:
باز شدن چتر لطف و عنایت الهی بر سر انسان همیشه بد نیست. بلکه انسان باید مراقب باشد تا گرفتار سنن الهی مثل امهال و استدراج نشود. زیرا بر اساس برخی آیات قرآن، مجازات ظالمان، گاهی به صورت استدراجی است.
استدراج همان گونه که در بالا گذشت، نوعی مجازات مخصوصی است که ظاهرش رفاه و امنیّت است، ولی در واقع عذاب الهی است. این گونه مجازات نه تنها از عذاب آخرت نمی کاهد، بلکه عذاب اخروی را زیاد می کند. بر این اساس ترقی در امور دنیایی برای افرادی که در حق دیگران ظلم می کنند، عذاب برای آن ها است.
توجه به این نکته که نعمت هاى خداوند که سر تا پاى وجود انسان را احاطه کرده آنقدر زیاد است که قابل شماره و احصاء نیست، چنان که قرآن مى گوید: وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها (ابراهیم - 34) روشن مى شود چرا شکر به مفهوم واقعیش در برابر تمام نعمت ها به گونه اى که همه را بدون استثناء در طریق بندگى خدا که نعمت ها براى آن آفریده شده است به کار گیرد کمتر یافت مى شود.
و فراموش نکنیم که تنها مواقع سختی و مشکلات نیست که باید ما را به یاد خدا اندازد، بلکه هر لحظه زندگی، خوشی، شادی، ناخوشی، در حال نماز و دعا و در غیر این شرایط نیز باید در همه حال از یاد خدا غافل نشویم و شکرگزار نعمات و لحظه هایی که به ما داده است باشیم.
این نکته را می توان از این روایت بدست آورد؛ رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
مَن أطاعَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ فَقَد ذَکَرَ اللهَ وَ إن قَلَّت صَلاتُهُ وَ صیامُهُ وَ تِلاوَتُهُ لِلقُرآنِ؛
هر کس خدای عزوجل را اطاعت کند خدا را یاد کرده است، هر چند نماز خواندن و روزه گرفتن و قرآن خواندنش اندک باشد. (بحار الانوار، 77/86/3)
شکر مطلق این است که انسان همواره به یاد خدا باشد بى هیچ گونه فراموشى، و در راه او گام بردارد بدون هیچ گونه معصیت، و اطاعت فرمان او کند خالى از هرگونه سر پیچى.
بنابراین همان طور که گفته شد سزاوار است هنگامی که سفره نعمت های الهی برای ما گسترانیده می شود، ضمن شاکر بودن از قلب و زبان و عمل، از گناهان خود استغفار کنیم و منعم حقیقی را بشناسیم و نه فقط در مشکلات و سختی ها، بلکه در راحتی ها هم با معبود خویش در ارتباط باشیم که امیر مومنان - علیه السلام - می فرماید:
«الدَّهْرُ یَوْمَانِ فَیَوْمٌ لَكَ وَ یَوْمٌ عَلَیْكَ فَإِذَا كَانَ لَكَ فَلَا تَبْطَرْ وَ إِذَا كَانَ عَلَیْكَ فَلَا تَحْزَنْ فَبِكِلَیْهِمَا سَتُخْتَبَرُ؛ دنیا دو روز است: روزى به زیان توست و روزى به سود توست. روزى كه به سود توست، سرمست مشو. روزى كه به زیان توست، غم مخور؛ زیرا تو در هر دوى آن ها آزمایش مى شوى.»