به طور قطع در زندگی همه انسان ها، اتفاقات خوب و بد، هر دو، وجود دارد. در تفکر مثبت هدف این است که بر جنبه های خوب رویدادها تکیه شود و حتی از بدترین شرایط، بهترین نتیجه کسب گردد.
تفاوت فرد موفق و ناموفق این است که فرد موفق شکست را به منزله تجربهای جهت رسیدن به موفقیت تلقی می نماید. در این بخش به ذکر برخی از عوامل مۆثر و زمینه ساز در بروز مثبت اندیشی پرداخته می شود:
زمینه های بروز مثبت اندیشی
1. ایمان
اگر انسان همواره خدا را ناظر بر افکار و اعمال خود بداند و آگاه باشد که به عنوان اشرف مخلوقات و جانشین خداوند بر روی زمین است، در می یابد که شایستگی کسب نعمت ها و موهبت های فراوانی را دارد.
فضایل و کمالات اخلاقی زمانی از پشتوانه قابل اعتمادی برخوردار می شود که تکیه بر ایمان به خدا و کلمه توحید داشته باشد و تنها ایمان به خداست که می تواند در تار و پود وجود انسان نفوذ کند و تمامی وجود انسان را تحت تسلط خود گیرد.
خداوند در آیات قرآن وعده می دهد که ایمان آورندگان را یاری می نماید: «أَلا إِنَّ نَصْرَ اللّهِ قَرِیبٌ»؛ «آگاه باشید كه یارى خدا نزدیك است.» (بقره/214) و گاه به فرشتگان خود فرمان می دهد که مۆمنان را یاری کنند: «إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی كُنتُمْ تُوعَدُونَ* نَحْنُ أَوْلِیَاوُكُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَةِ وَلَكُمْ فِیهَا مَا تَشْتَهِی أَنفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِیهَا مَا تَدَّعُونَ»؛ «در حقیقت، كسانى كه گفتند: «پروردگار ما خداست» سپس ایستادگى كردند، فرشتگان بر آنان فرود مىآیند [و مىگویند:] «هان، بیم مدارید و غمین مباشید، و به بهشتى كه وعده یافته بودید شاد باشید.*در زندگى دنیا و در آخرت دوستانتان ماییم، و هر چه دلهایتان بخواهد در [بهشت] براى شماست، و هر چه خواستار باشید در آنجا خواهید داشت.» (فصلت/30 و 31)
نکته مهم دیگر این است که توکل به خدا موجب آرامش درونی فرد میگردد:
«الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛ «همان كسانى كه ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام مىگیرد. آگاه باش كه با یاد خدا دلها آرامش مىیابد.» (رعد/28)
با آرامش درونی می توان حوادث و رخدادها را به گونهای مثبت تعبیر کرد. در حقیقت باید گفت ایمان دری به سوی موفقیت و کامیابی است.
2. فرهنگ اجتماعی و خانوادگی
یکی از زمینه هایی که در سوق دادن تفکر انسان به سوی نگرش مثبت یا منفی نقش مهمی دارد، فرهنگ خانواده و اجتماع است.
حقیقت این است که از اوان کودکی، تربیت، اخلاق، رفتار و باورهای والدین، معلمان و اطرافیان در شکل گیری شخصیت انسان نقش بسیار مهمی دارد. خداوند در آیات قرآن والدین را به تربیت صحیح فرزندان و مراقبت از آنان فرمان داده است:
«یُوصِیكُمُ اللّهُ فِی أَوْلاَدِكُمْ ... »؛ «خداوند به شما در باره فرزندانتان سفارش مىكند: ... ». (نساء/11)
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِیكُمْ نَارًا ... »؛ «اى كسانى كه ایمان آوردهاید، خودتان و كسانتان را از آتشى كه سوخت آن، مردم و سنگهاست حفظ كنید ... » (تحریم/6)
«وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ»؛ «و بازداشتشان نمایید كه آنها مسئولند.» (صافات/24)
القائاتی که به انسان می شود، چه مثبت و چه منفی، همه در ذهن او اثر می گذارد؛ جملاتی مانند تو در ریاضی ضعیف هستی، اگر تلاش کنی به هدفت می رسی، خدا به درآمد تو برکت می دهد و ... جملاتی هستند که در سالیان رشد، باورهای آدمی را می سازند.
انسانی که از ابتدا با الگوی رفتاری منفی رشد کرده، مسلّماً به راحتی نمی تواند به تفکر مثبت دست یابد. برای مثبت اندیشی نیاز است که باورهای فرد اصلاح شود. لازم است از تفکر «نمی توانم»، «لیاقت ندارم» به سمت تفکر «من می توانم»، « من ارزشش را دارم» برود. همچنین قرار گرفتن در امواج منفی دیگران و همنشینی با کسانی که بیش از اندازه زبان به شکوه می گشایند فرد را به سوی منفی بافی و بدبینی سوق می دهد.
3. تلاش
تلاش و کوشش از عوامل بسیار مۆثر در بروز مثبت اندیشی است. خداوند انسان های تلاشگر را دوست دارد و وعده می دهد که به اندازه تلاششان به آن ها جزا داده خواهد شد:
«لِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى»؛ «تا هر كسى به [موجب] آنچه مىكوشد جزا یابد.» (طه/16)
همچنین قرآن از این تلاش انسان قدردانی می نماید: «وَكَانَ سَعْیُكُم مَّشْكُورًا»؛ «و كوشش شما مقبول افتاده است.» (انسان/22)
در حقیقت مثبت اندیشی زمانی مۆثر است که با عمل همراه باشد. چه بسا افرادی که اندیشه های مثبت دارند، اما چون دست به عمل نمی زنند، مثبت اندیشی آن ها ثمر نمی دهد. اگر فرد ایمان داشته باشد که خداوند قادر، نیروهای عظیمی را در وجود او به ودیعه نهاده است، مسلّماً با جدیت و انرژی بیشتر برای کسب آن ها تلاش می کند.
تلاش و کوشش بی تردید با دشواری هایی نیز هموار است، اما خدا وعده می دهد که بعد از این دشواری ها آسانی در پیش است و از سوی دیگر هر کس را به اندازه توانایی اش تکلیف می فرماید: «لَا یُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا سَیَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْرًا»؛ «خدا هیچ كس را جز [به قدر] آنچه به او داده است تكلیف نمىكند. خدا به زودى پس از دشوارى آسانى فراهم مىكند.» (طلاق/7)
4. اراده
تفکر مثبت در صورتی نتیجه می دهد که انسان بخواهد با اراده باورهای غلط ذهنی، خود را تغییر داده و تحولات اساسی در مسیر زندگی ایجاد کند. خداوند در قرآن میفرماید:
« ... إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ ... »؛ « ... در حقیقت، خدا حال قومى را تغییر نمىدهد تا آنان حال خود را تغییر دهند ...» (رعد/11)
این وعده الهی است که انسان با قدرت اراده، حتی قادر است سرنوشت قومی را تغییر دهد. پس خداوند از آدمی می خواهد از مواهبی که او در وجودش به ودیعه نهاده است، به نحو احسن استفاده کند.
از سوی دیگر اراده قوی به دنبال ایمان قوی به وجود می آید. انسان در سایه ایمان محکم میتواند ادراکات خود، جهان بیرون و درون را در جهت صحیح هدایت کند و به این وسیله تحول اساسی در زندگی خود و دیگران ایجاد کند.
در حقیقت تفاوت میان انسان مثبت اندیش و منفی نگر در نیروی اراده آن هاست. باید دانست که این تصمیم های انسان است که سرنوشت او را رقم می زند.
آدمی باید به یاد داشته باشد، تصمیمی که به آن مقید و پایبند باشد، نیرویی است که زندگی او را دگرگون می سازد. اراده پیروزی، اراده تغییر مسیر زندگی و مسلط بودن به آن، تنها هنگامی ایجاد می شود که انسان تصمیم بگیرد و باور کند که هیچ مشکل و مانعی نمی تواند او را بازدارد.
نتیجه
انسان برای خوب زندگی کردن نیازمند ابزاری است و یکی از مهمترین این ابزار، داشتن تفکری مثبت به زندگی، آینده و حتی دیگران است.
مثبت اندیشی امری ذاتی نیست بلکه هر کس با ایجاد زمینه های آن در وجود خویش می تواند به مراتب مختلفی از آن دست یابد.
ایمان، فرهنگ اجتماعی و خانوادگی، تلاش و اراده از مهمترین زمینه های ایجاد تفکر مثبت در انسان می باشند.