چند چیز در سربریدن حیوانات مستحب است: موقع سربریدن گوسفند، دو دست و یك پاى آن را ببندند و پاى دیگرش را باز بگذارند، و موقع سربریدن گاو چهار دست و پایش را ببندند و دم آن را باز بگذارند، و موقع كشتن شتر دو دست آن را از پائین تا زانو، یا تا زیر بغل به یكدیگر ببندند و پاهایش را باز بگذارند و مستحب است مرغ را بعد از سر بریدن رها كنند تا پر و بال بزند. كسى كه حیوان را مى كشد رو به قبله باشد. پیش از كشتن حیوان آب جلوى آن بگذارند. كارى كنند كه حیوان كمتر اذیت شود، مثلاً كارد را خوب تیز كنند و با عجله سر حیوان را ببرند.
در کتابهای فقهی استدلالی و فتوایی با توجه به روایات زیر، ذبح و یا شکار حیوانات چهارپا یا دوپا (پرندگان) در شب مکروه دانسته شده است؛ یعنی بهتر این است که حیوانات چهارپا یا پرندگان در شب ذبح نشوند. مگر هنگامی كه ضرورت اقتضا كند.
1. پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «به سراغ جوجههاى پرندگان در آشیانهشان نروید. همینطور به سراغ پرندگان در هنگام خوابشان نروید تا اینكه صبح شود». شخصى پرسید: اى پیامبر خدا! هنگام خواب پرندگان چه زمانى است؟ آن حضرت فرمود: «شب، هنگام خواب پرنده است. بنابراین در هنگام خوابش به سراغ او نرو تا اینكه صبح شود و به سراغ جوجههاى پرندگان در آشیانهشان نروید تا اینكه پر در بیاورند و پرواز كنند. آنگاه كه پرواز نمودند تیر خود را به سویش بینداز و دام خود را برایش پهن كن».
2. ابان بن تغلب گوید: امام صادق(علیه السلام) فرمود: «امام سجاد (علیه السلام) به غلامانشان دستور میداد تا زمانی كه فجر طلوع نكرده، از ذبح حیوانات پرهیز نمایند و میفرمود: خداوند شب را براى همه، موجب آرامش و سكون قرار داده است». ابان میگوید: سوال كردم جانم فداى شما باد، اگر ترس مردن حیوان را داشته باشیم چه؟ امام صادق(علیه السلام) پاسخ داد: «اگر ترس مردن حیوان را (شب هنگام) دارى، آن را ذبح كن».
چند مسئله از آیة الله سیستانی دام ظله:
مسأله 2600 ـ حیوان حلالگوشت چه وحشی باشد چه اهلی اگر آن را به دستوری که بعداً گفته میشود سر ببرند، پس از جان دادن، گوشت آن حلال و بدن آن پاک است، و برای حلال شدن شتر و ماهی و ملخ راه دیگری است که در مسائل آینده خواهد آمد.
مسأله 2601 ـ حیوان حلالگوشت وحشی مانند آهو و کبک و بز کوهی، و حیوان حلالگوشتی که اهلی بوده و بعداً وحشی شده، مثل گاو و شتر اهلی که فرار کرده و وحشی یا سرکش شده است که نمیتوان آن را گرفت، اگر به دستوری که در رساله آمده آنها را شکار کنند، پاک و حلال است، ولی حیوان حلالگوشت اهلی مانند گوسفند و مرغ خانگی، و حیوان حلالگوشت وحشی که به واسطه تربیت کردن اهلی شده است، با شکار کردن پاک و حلال نمی شود.
مسأله 2602 ـ حیوان حلالگوشت وحشی در صورتی با شکار کردن پاک و حلال میشود که بتواند فرار کند یا پرواز نماید، بنابراین بچه آهو که نمیتواند فرار کند و بچه کبک که نمیتواند پرواز نماید، با شکار کردن پاک و حلال نمی شود، و اگر آهو و بچهاش را که نمیتواند فرار کند، با یک تیر شکار نماید، آهو حلال و بچهاش حرام است.
مسأله 2603 ـ حیوان حلالگوشتی که خون جهنده ندارد مانند ماهی، اگر به خودی خود بمیرد پاک است ولی گوشت آن را نمی شود خورد.
مسأله 2604 ـ حیوان حرامگوشتی که خون جهنده ندارد مانند مار و سوسمار، مرده آن پاک است، پس شکار یا سربریدن آن اثری ندارد.
مسأله 2605 ـ سربریدن و شکار کردن سگ و خوک اثری ندارد زیرا پاک نمی شوند، و خوردن گوشت آنها هم حرام است. و همچنین حیوانات کوچکی که در داخل زمین لانه داشته و خون جهنده دارند، مانند موش و موشخرما که با شکار یا سربریدن، گوشت و پوست آنها پاک نمی شود.
مسأله 2606 ـ حیوانات حرامگوشت ـ به جز آنچه در مسأله پیش گفته شد ـ با سربریدن، یا شکار کردن با اسلحه، گوشت و پوست آنها پاک میشود، چه درنده باشند و چه غیر درنده، حتی فیل و خرس و بوزینه (که از نظر فقهی محل اختلافند). ولی اگر حیوانات حرامگوشت را با سگ شکار کنند، پاک بودنش محل اشکال است.
مسأله 2607 ـ اگر از شکم حیوان زنده، بچه مردهای بیرون آید یا آن را بیرون آورند، خوردن گوشت آن حرام است.
یک مسئله از آیة الله شبیری زنجانی دام ظله:
مسأله 2607 ـ بعضى از علماء فرموده اند كه چند چیز در سربریدن حیوانات مستحب است:
اول ـ موقع سربریدن گوسفند، دو دست و یك پاى آنرا ببندند و پاى دیگرش را باز بگذارند، و موقع سربریدن گاو چهار دست و پایش را ببندند و دم آنرا باز بگذارند، و موقع كشتن شتر دو دست آنرا از پائین تا زانو، یا تا زیر بغل به یكدیگر ببندند و پاهایش را باز بگذارند و مستحب است مرغ را بعد از سر بریدن رها كنند تا پر و بال بزند.
دوم ـ كسى كه حیوان را مى كشد رو به قبله باشد.
سوم ـ پیش از كشتن حیوان آب جلوى آن بگذارند.
چهارم ـ كارى كنند كه حیوان كمتر اذیت شود، مثلاً كارد را خوب تیز كنند و با عجله سر حیوان را ببرند، و لكن نسبت به بستن دو دست و یك پاى گوسفند روایتى نیافتم. 236؛ وسائل الشیعة، ج 24، ص 41.