مهناز حسنی يكشنبه ۴ آبان ۱۳۹۳ - ۰۲:۳۰

درباره تیم ملی فوتبال آلمان در دانشنامه ویکی‌پدیا میخوانیم که این تیم یکی از موفق‌ترین تیم‌های ملی فوتبال در دنیاست. آن‌ها سه‌بار قهرمان جام جهانی فوتبال (۱۹۵۴، ۱۹۷۴، ۱۹۹۰) و سه‌بار قهرمان جام ملت‌های اروپا (۱۹۷۲، ۱۹۸۰، ۱۹۹۶) شده‌اند. ژرمن‌ها همچنین دارای سه نایب‌قهرمانی در جام ملت‌های اروپا، چهار نایب قهرمانی در جام جهانی و چهار مقام سومی در جام جهانی هستند. آلمان شرقی در سال ۱۹۷۶ قهرمان المپیک نیز شد. آلمان تنها کشوری است که هم در رده مردان و هم در رده زنان در جام جهانی فوتبال به مقام قهرمانی رسیده‌است. همچنین تنها کشور اروپایی (در دنیا به همراه برزیل) است که به تمام جام‌های جهانی که اجازه حضور در آن‌ها را داشته، راه یافته‌است. موفقیت این تیم مرهون ویژگیهای منحصر بفرد آن است. شش عنصر اساسی موفقیت تیم آلمان که برای موفقیت مدیریت موفق یک کسب‌وکار نیز الزامی هستند، بدین شرح هستند:

 

1. روی کارکنان خود سرمایه‌گذاری کنید و به آنها اعتماد داشته باشید.

هر چند که این گفته در دنیای کسب‌کار تبدیل به کلیشه شده است اما شرکتهای کمی هستند که واقعا به آن عمل می‌کنند. این گفته را با تیم آلمان مقایسه کنید که نه تنها قادر است از بازیکنانی که در جام جهانی قبلی حضور داشتند استفاده کند بلکه می‌تواند از خدمات بازیکنی مانند میروسلاو کلوزه، که در سن 35 سالگی در سه جام جهانی حضور داشته است نیز استفاده کند. در سمت مربیگری نیز یوآخیم لو پس از دوسال دستیار مربی بودن هم‌اکنون 8 سال است که سرمربیگری این تیم را به طور فوق‌العاده‌ای در دست دارد. 10 سال کار در چنین محیطی با این فشار بالا باور نکردنی است. این شاهکار زمانی که بدانیم تیم آلمان از زمانی که یواخیم مربیگری آن را برعهده گرفته است تمام عنوانین قهرمانی بزرگی را که در آن شرکت کرده بدست آورده است، جالبتر نیز می‌شود. حفظ کارکنان کلیدی در کسب‌وکار نیز یک عنصر کلیدی برای شروع سرمایه‌گذاری بروی پنج عنصر دیگر می‌باشد.


2. یک تیم تاثیرگذار و متشکل از بازیکنان خوب معمولا به چند ستاره وابسته است.

هنگامی که در مورد بهترین بازیکنان فوتبال صحبت می‌شود همواره از نامهایی مانند مسی، رونالدو و نیمار یاد می‌شود. دیدن مسابقه‌ای که این بازیکنان در آن حضور دارند واقعا جذاب است و به معنای واقعی کلمه فوتبالی زیبا است. اگر چه آلمان چنین ستاره‌ای ندارد اما تماشای بازی این تیم خیلی زود زیبایی بازی فردی را از یادمان می‌برد و مکانیسمی کاملا هماهنگ را به نمایش می‌گذارد که برای رسیدن به هدف نهایی که برنده شدن در مسابقه است بسیار مناسبتر است. شرکتها می‌توانند از این نمونه‌ها درسهایی را بیاموزند و عملکرد خود و سیستم تشویقی خود را طوری تنظیم کنند که به جای درخشش فردی به عملکرد تیم پاداش دهد.

3. عملکرد یک سیستم تنها به اندازه‌ی عملکرد ضعیف‌ترین حلقه‌ی آن خوب است.

این ویژگی‌ای است که آلمان واقعا به خوبی درک کرده است و اگرچه آنها به این معروف هستند که به طور مداوم تمام جنبه‌های بازی خود را بهبود می‌بخشند اما بیش از همه در مورد افزایش سرعت کلی بازی خود ( با پاسکاری سریعتر توپ) وسواس دارند. و معتقدند که این ویژگی نقطه کلیدی نفوذ آنهاست. اگرچه استراتژی آنها به خوبی شناخته شده است اما مقابله با آن بسیار دشوار است و اغلب حریفان در مقابل سرعت زیاد آنها ناتوان هستند و این باعث می‌شود که اغلب عملکرد خوبی داشته باشند. کسب‌وکاری که این حقیقت ساده را درک کند می‌آموزد که منابع محدود و کمیاب خود را در کجا صرف کند تا به حداکثر توان عملیاتی( مالی) برسد.

4. ساختن یک مزیت پایدار.

در مرحله یک چهارم نهایی تیم هلند با تعویض دروازه‌بان شماره یک تیم با یک دروازه‌بان متخصص پنالتی در نزدیک به پایان وقت اضافه جهانیان را حیرتزده کرد. حریف آنها، تیم کاستاریکا در مقابل این حرکت آماده به نظر نمی‌رسید و در ضربات پنالتی بازی را به هلند واگذار کرد. همانطور که در نکته شماره 4 اشاره کردیم آلمان بروی ایجاد یک مزیت رقابتی تمرکز کرده است و به هیچ‌وجه هیچ تمایلی به برنده شدن در ضربات پنالتی ندارد. امروزه اغلب کسب‌وکارها از بهانه " سرعت بالای تغییرات محیطی" برای عدم توانایی ایجاد یک مزیت رقابتی تعیین‌کننده در درازمدت استفاده می‌کنند و بیشتر بر روشهای تاکتیکی کوتاه‌مدت برای برنده شدن در رقابت تکیه می‌کنند. مشکل این استراتژی این است که همانطور که دیدید گاهی برنده می‌شوید و گاهی نیز نمی‌شوید.

5. در اجرا بی‌رحم باشید.

هدف فوتبال گل زدن و درعین حال دفاع برای گل نخوردن است. در مرحله نیمه‌نهایی آلمان در بازی با برزیل همین کار را کرد حتی با اینکه در طول یک سوم اول بازی برنده بود. در نیمه دوم آنها دو گل دیگر به ثمر رسانند و هنگامی که در نهایت آلمان توانست در دقیقه 90 یک گل به آنها بزند، مانوئل نویر (دروازه بان آلمان) از خودش ناراحت و ناراضی بود. تیمهای بسیاری را ( در تمام رشته‌های ورزشی) دیده‌‌ایم که پس از بدست آوردن موفقیتهایی در اول بازی برای حفظ آن رویکرد خود را به موضع دفاعی تغییر داده‌اند اما در نهایت بازنده بوده‌اند. کسب‌وکارها اغلب وقتی به موفقیتهای اولیه‌ای دست می‌یابند موقعیتی مشابه دارند و به جای آنکه بر گسترش آن موفقیت تمرکز کنند، اجازه می‌دهند که رقبا به آنها برسند و اغلب پس از اینکه در ابتدا موفقیتی را بدست می‌آورند در نهایت شکست می‌خورند.


6. از موفقیت و پیشرفتهای بزرگ استقبال کنید اما آنها را همیشگی نپندارید.

همه پنج مورد قبلی این ادعا را که آلمان یک اساس محکم از فوتبال دارد و می‌تواند هر تیمی را در هر زمانی مغلوب کند، پشتیبانی می‌کند. نتیجه آلمان در نیمه‌نهایی برای هیچکس قابل پیشبینی نبود. آلمانیها گفته‌اند که باید خود را برای بازی فاینال آماده کنند. درست است که قرار گرفتن در جای درست و در زمان درست می‌تواند یک رهبر دانا را به یک موفقیت بزرگ در کسب‌وکارش برساند، اما این هم درست است که سقوط معمولا سخت است و متواضع بودن شدیدا توصیه می‌شود.



شارژ سریع موبایل