بسیار مى شود که انسان، به عنوان یک آزمون الهى در داخل کشورهاى اسلامى یا بیرون آن در میان گروهى بى بند و بار گرفتار مى شود که او را به همرنگى خود مى طلبند. اینجاست که وسوسه هاى نفس و شیاطین شروع مى شود، که چاره اى جز همرنگ شدن با جماعت نیست، و براى این کار عذرهاى واهى مى تراشد!
میزان رشد اخلاقى، استقلال شخصیّت و شکوفائى ایمان هر انسانى در این گونه شرایط ظاهر مى شود، آنها که همچون خسى با امواج حرکت مى کنند، غرق فساد مى شوند و رسوا نشدن را در همرنگى با جماعت آلودگان مى پندارند، آنها انسان هاى بى ارزشى هستند که از جوهره آدمیّت به پوسته اى قناعت کرده اند.
انبیاء و اولیاء و پویندگان راه، غالباً در زمان خود همین گرفتارى را داشتند، ولى با صبر و شکیبائى و استقامت نه تنها همرنگ نشدند، بلکه محیط خود را دگرگون ساختند و به رنگ خود درآوردند! ساختن با محیط و همرنگى با آن، کار انسان هاى بى اراده است، ولى ساختن محیط هاى جدید و ایجاد تحوّل و دگرگونى مثبت، کار قدرتمندان و مۆمنان شجاع و با شهامت است.
با مواجه شدن و قرار گرفتن در چنین شرایطی، دو راه پیش پای انسان قرار می گیرد: یا مقلّدانه راه دیگران را پیش می گیرد و یا با تدبّر و تفکّر راه نیکو را انتخاب می نماید.
برنامه گروه اوّل، تقلید کورکورانه و شعارشان «اِنّا وَجَدْنا آبائَنا عَلى اُمَّة وَ اِنّا عَلى آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ» (زخرف/23) بگو: اى اهل كتاب، در دین خود به ناحق مبالغه نكنید، و از هواهاى گروهى كه از پیش گمراه شدند و بسیارى از مردمان را گمراه كردند و از راه راست منحرف شدند، پیروى مكنید. (سوره مائده / 77)
خبر ابراهیم را برایشان بخوان* در آن هنگام كه به پدر (عمو) و كسانش گفت: چه مىپرستید؟ گفتند: بتان را مىپرستیم و پیوسته بر پرستش آنها مداومت مىدهیم* گفت: اگر آنها را بخوانید، مىشنوند؟* یا براى شما سود و زیانى دارند؟* گفتند: پدرانمان را دیدیم كه چنین مىكنند.*(سوره شعرا / 74- 69)
تقلیدِ ممدوح و مشروع «سرسپردن» و چشم بستن نیست، چشم باز كردن و مراقب بودن است و اگر نه مسئولیت و شركت در جرم است.
تقلید کورکورانه ممنوع!
حدیثی است كه شخصی به حضرت صادق علیه السلام عرض كرد كه عوام و بی سوادان یهود راهی نداشتند جز اینكه از علمای خود هر چه می شنوند قبول كنند و پیروی نمایند. اگر تقصیری هست متوجه علمای یهود است. چرا قرآن عوام الناس بیچاره را كه چیزی نمی دانستند و فقط از علمای خود پیروی می كردند مذمّت می كند؟
چه فرقی بین عوام یهود و بین عوام ما هست؟ اگر تقلید و پیروی عوام از علما مذموم است پس عوام ما نیز كه از علمای ما پیروی می كنند باید مورد ملامت و مذمّت قرار گیرند. اگر آنها نمی بایست قول علمای خود را بپذیرند، اینها نیز نباید بپذیرند. حضرت فرمود:
عوام و علمای ما و عوام و علمای یهود از یك جهت فرق دارند و از یك جهت مثل هم اند؛ از آن جهت كه مثل هم می باشند خداوند عوام ما را نیز به آن نوع تقلید از علما مذمّت كرده و اما از آن جهت كه فرق دارند نه. فرمود: عوام یهود علمای خود را در عمل دیده بودند كه صریحاً دروغ می گویند، از رشوه پرهیز ندارند، احكام را به خاطر رو دربایستی ها و رشوه ها تغییر می دهند، می دانستند كه درباره افراد و اشخاص عصبیّت به خرج می دهند، حبّ و بغض شخصی را دخالت می دهند، حق یكی را به دیگری می دهند. آنگاه فرمود:
به حكم الهامات فطری عمومی كه خداوند در سرشت هر كس تكویناً قرار داده، می دانستند كه هر كس كه چنین اعمالی داشته باشد نباید قول او را پیروی كرد، نباید قول خدا و پیغمبران خدا را با زبان او قبول كرد.
و به همین منوال است حال عوام ما. اینها نیز اگر در فقهای خود اعمال خلاف، تعصب شدید، تزاحم بر سر دنیا، طرفداری از طرفداران خود هر چند ناصالح باشند، كوبیدن مخالفین خود هر چند مستحق احسان و نیكی باشند، اگر این اعمال را در آنها حس كنند و باز هم چشم خود را ببندند و از آنها پیروی كنند، عیناً مانند همان عوام یهودند و مورد مذمت و ملامت هستند.
امام رضا علیه السلام توصیه كردهاند كه در روز پنجاه آیه از قرآن را قرائت كنید، زیرا قرآن انسان را با معارف الهی آشنا میكند و باعث خودسازی انسان میشود. قرآن انسان را دعوت به قرائت با تدبّر، تعقل و اندیشه میكند، قرآن به عجول بودن توصیه نمیكند و از دیدگاه قرآن كریم همرنگ جماعت شدن غلط است. انسان همیشه باید با حق و حقیقت همرنگ و همراه شود و كارها با خردورزی انجام میشود.
پس معلوم می شود كه تقلیدِ ممدوح و مشروع «سرسپردن» و چشم بستن نیست، چشم باز كردن و مراقب بودن است و اگر نه مسئولیت و شركت در جرم است. (مجموعه آثار شهید مطهری، ج20، ص 175)
برنامه گروه دوم، تفکّر و تدبّر و انتخاب شایسته و شعارشان «هیچ قومى نخواهى یافت كه ایمان به خدا و روز جزاء داشته باشد و در عین حال با كسانى كه با خدا و رسولش دشمنى مىكنند، دوستى كند هر چند دشمن خدا و رسول پدران و یا فرزندان و یا برادرانشان و یا قوم و قبیله شان باشد، براى اینكه خداوند در دل هایشان ایمان را نوشته و به روحى از خودش تأییدشان كرده و در جنّاتى كه نهرها در زیر درختانش جارى است داخلشان مىكند تا جاودانه در آن باشند. خدا از ایشان راضى شد و ایشان از خدا راضى شدند اینان حزب خدایند، آگاه! كه تنها حزب خدا رستگارند.» (مجادله/ 22) مى باشد.
آرى روح القدس به یارى آنها مى شتابد و فرشتگان الهى از آنها پاسدارى مى نمایند و به تقویت روحیه آنها مى پردازند و آنها را دعوت به مقاومت مى کنند.
هان اى عزیز! اگر در چنین شرایطى گرفتار شدى، خود را به خدا بسپار و بر ذات پاکش توکّل کن و از «کثرة الخبیث» وحشت نکن و این آزمون را با موفّقیّت، پشت سر بگذار، تا از برکات آن بهره مند شوى و بگو: «ناپاک و پاک یکسان نیست هر چند کثرت ناپاکان تو را در تعجّب فرو برد، تقواى الهى پیشه کنید اى خردمندان تا رستگار شوید.» (مائده/ 100)
امام رضا علیه السلام توصیه كردهاند كه در روز پنجاه آیه از قرآن را قرائت كنید، زیرا قرآن انسان را با معارف الهی آشنا میكند و باعث خودسازی انسان میشود. قرآن انسان را دعوت به قرائت با تدبّر، تعقل و اندیشه میكند، قرآن به عجول بودن توصیه نمیكند و از دیدگاه قرآن كریم همرنگ جماعت شدن غلط است. انسان همیشه باید با حق و حقیقت همرنگ و همراه شود و كارها با خردورزی انجام میشود.
این آزمون الهى مخصوصاً براى جوانان عزیز در زمان ما اهمیّت بیشترى دارد، و آنها هستند که مى توانند از پیروزى در این امتحان بزرگ بر بال فرشتگان رحمت سوار شوند و در اوج آسمانِ قرب پروردگار به پرواز درآیند!