یکی از موضوعاتی که این روز ها کمتر به آن توجه می شود و اتفاقا یکی ازعوامل اصلی بروز طلاق و متارکه همسران جوان است، سبک نادرست ازدواج یا همان ازدواج های غیرسنتی یا مدرن است.
ازدواج های مدرن یا شبه مدرن از این جهت نادرست است که دختر و پسر بدون اطلاع خانواده و به دور از تجربیات والدین، خودشان انتخاب می کنند، خودشان تصمیم می گیرند و جالب آن که با اعتماد به نفس بالایی هم پای سفره عقد می نشینند و وقتی که مزدوج شدند و آتش عشق شان فروکش کرد، تازه به این فکر می افتند که داشته های شریک زندگی شان نمی تواند تامین کننده نداشته هایشان باشد. معمولا تجارب نشان می دهد در این سبک ازدواج ها، نه فقط خواسته ها تامین نمی شود، بلکه باید با نداشته های همسر نیز کنار بیایند.
در نتیجه این جوانان امروزی، به جای ارزش نهادن به آنچه خود انتخاب کرده اند، راهی دادگاه شده و تقاضای طلاق می دهند، اما پرسش اینجاست چه شده است که جوانان امروزی از ازدواج به سبک سنتی گریزانند؟ مگر این سبک ازدواج چه معایبی دارد؟
از جمله نظرات دخترها و پسرهای امروزی در مورد ازدواج به سبک سنتی این است، پسرهای امروزی بر این باورند که چون مادرانشان در محیط اجتماع حضور کمتری داشته و از واقعیات جامعه امروز بی اطلاع هستند و حتی نمی توانند یک سری از مشکلات و مسائل ابتدایی نسل جوان را درک کرده و حل مساله کنند، پس قابلیت انتخاب دختر مناسب حال آنان را ندارند. دختران هم بر این عقیده اند که وقتی در محیط جامعه حضور پررنگی دارند، می توانند به تناسب خواسته هایشان پسری در خور شأن خود انتخاب کنند. درواقع اغلب دختران امروزی بر این باورند، ازدواج به سبک سنتی موجب شده است که خانه نشین شده و قدرت کافی برای انتخاب همسر ایده آل را نداشته باشند و همین عامل را یکی از علل تاخیر یا انصراف قطعی از ازدواج می دانند.
با این که احتمال طلاق عاطفی یا قانونی در ازدواج سنتی مثل هر نوع ازدواج دیگری وجود دارد و برخی خانم ها در این روش ازدواج، قدرت گزینش کمتری دارند، اما این سبک ازدواج اگر بدرستی و نه ناقص اجرا شود، به دلایل متعددی، از ازدواج های مدرن و شبه مدرن امروزی بهتر و پایدارتر است.
همه ما ازدواج سنتی را بهتر از ازدواج مدرن می شناسیم.هنوز هم بعضی از رسم و رسوم ازدواج سنتی حتی در امروزی ترین ازدواج های ما وجود دارد و فیلم ها و سریال ها معمولا ازدواج سنتی را به عنوان ازدواج طبیعی معرفی می کنند. اما اگر خیلی آدم مدرنی هستید لااقل به خاطر نوستالژی هایتان هم که شده این مطلب را بخوانید!
● ازدواج سنتی این ویژگی ها را داشت:
۱) پر رنگ بودن خانواده ها در آشنایی:
دختران در ازدواج سنتی همسر آینده خود را از بین خواستگارانی انتخاب می کردند که خانواده به آنها اذن دخول داده است و پسرها به خواستگاری دخترانی می رفتند که مادرانشان براشان نشان کرده بودند. در بعضی از موارد هم یک واسطه همیشگی در اقوام وجود داشت که دخترها و پسرهای دم بخت را شناسایی می کردو به سلیقه خودش یکی را لایق آن یکی می دانست.
پر رنگ بودن نقش خانواده وقتی بیشتر معلوم می شود که یادتان بیاید اکثر ازدواج ها در آن موقع بین خود فامیل انجام می شد نه غریبه: دختر عمو و پسر عمو، دختر دایی و پسر عمه و دختر خاله و پسر خاله. یکی از این نسبت ها هم که خودتان مستحضرید که عقدشان را در آسمان بسته بودند!
۲) توقعات سنتی از ازدواج:
در ازدواج سنتی توقعات هم سنتی است. این که یک دختر از خانه پدری منتقل شود به خانه شوهری و کارهای خانه شوهر را رتق و فتق دهد و مرد بیرون از خانه کار کند و نان آور خانواده باشد. هر دو طرف انتظار دارند که تا آخر عمر به هم وفادار باشند و به پای همدیگر بسوزند و پیر شوند. سنت همه چیز را از قبل تعیین کرده است. مثلا وقتی که یکی دو سال از ازدواج گذشت خانواده برای بچه دار شدن فشار می آورند و خانواده های والدین تا آخر عمرشان حق دخالت را به خودشان می دهند.
۳)مردسالاری:
در ازدواج سنتی تقریبا همه چیز بر وفق مراد مردهاست. اوست که می تواند خواستگاری های فراوانی داشته باشد. اوست که می تواند براساس سنت به زنش اجازه بدهد درس بخواند و ادامه تحصیل دهد یا بیرون کار کند و یا ندهد. در ازدواج سنتی زن نقش سنتی خودش را حفظ می کند و مرد نقش همیشگی خودش را.
در ازدواج مدرن، به جای این که ارزش های سنتی مهم باشند ارزش های خود فرد که می خواهد ازدواج کند مهم می شود. به همین خاطر هر دو طرف حق دارند که شریک زندگیشان را آزادانه از بین اطرافیانشان انتخاب کنند.
● ازدواج مدرن این ویژگی ها را دارد:
*در ازدواج مدرن، شکل سنتی خواستگاری رفتن و پسندیدن و پسندیده شدن اگر هم وجود داشته باشد فقط یک نوع تشریفات است. دختر و پسر قبل از آن همدیگر را دیده اند، حرف های خودشان را به هم زده اند، عاشق همدیگر شده اندو حالا فقط می خواهند به این آشنایی شکل رسمی بدهند. برای همین شکل ازدواج مدرن اساسا با شکل ازدواج سنتی متفاوت است. ضمن این که عشق رمانتیک قیل از ازدواج در ازدواج مدرن خیلی پر رنگ است.
* توقعات مدرن از زندگی:
در ازدواج مدرن دو طرف به هم حق می دهند که تعریف جدیدی از زندگی مشترک داشته باشند. آن ها نمی خواهند فقط به پای هم پیر شوند. آن ها می خواهند برای زندگیشان یک حامی فکری و عاطفی پیدا کنند و همه چیز حتی مسایل اقتصادی و جنسی با توافق دو طرف است. ضمن این که فردیت دو طرف در زندگی مدرن خیلی مهم است و برای همین در دعواهای مدرن زناشویی این جمله زیاد به گوش می رسد"من این جوریم، نمی خوام خودم رو عوض کنم."
* زندگی مدرن، نقش های مدرن:
شاید اساسی ترین چیزی که در زندگی مدرن عوض شده است نقش خانم ها در زندگی مشترک است. در زندگی مدرن خانم ها تحصیل کرده تر هستند، شغلی بیرون از خانه دارند، علایق خودشان را دنبال می کنند و خلاصه نقش منفعل سنتیشان را کاملا کنار گذاشته اند. همین تغییر نقش زنان باعث شده است که اولا سن ازدواج در خانم ها بالاتر برود و هم خیلی از تغییرات بعد از ازدواج را رقم بزند.
* نقش وسایل ارتباطی:
در ازدواج مدرن وسایل ارتباطی نوظهور مثل اینترنت می تواند نوع جدیدی از رابطه پیش از ازدواج را تعریف کند و رسانه های جمعی هم توقعات مدرن از زندگی را ترویج می کنند.
* آموزش های پیش از ازدواج:
همه این تغییرات گفته شده لزوم یک سری آموزش های پیش از ازدواج را بیشتر معلوم می کند. ضمن این که در ازدواج مدرن به جای ریش سفید یک متخصص به نام مشاور خانواده است که قیل از ازدواج به خانواده وارد می شود و مشکلات را حل و فصل می کند.
البته لازم است که گفته شود جامعه ما نه هنوز کاملا مدرن شده اند و نه کاملا از سنت ها دست برداشته اند، ما در یک شرایط گذار قرار داریم و برای همین خیلی از جوان ها در انتخاب نوع ازدواجشان سرگردانند و بین دوراهی سنت مدرنیته مانده اند.