خداوند انسان را آفرید تا بندگیش کند اما گاهی بندگان خدا این هدف عظیم را فراموش می کنند، لذا لازم است راهی وجود داشته باشد تا انسان نادم به راه اصلی خویش باز گردد، برای همین خداوند درِ توبهرا به سوی او باز کرد و برای آن شرایطی معین نمود. در اینجا به توبه از دیدگاه امام علی علیه السلام در نهج البلاغه پرداخته ایم.
علمای علم لغت توبه را به «ألإعتِرافُ وَ النَدم و الإقلاع» معنی می کنند. علمای علم اخلاق اصطلاحاً توبه را به بازگشت و پشیمانی از گناه و معصیت البته با لسان و عمل تعریف می کنند، یعنی این بازگشت اگر فاقد این مولفه (اقرار به لسان و عمل به اعضا) نباشد جزو توبه به حساب نمی آید.
امام علی علیه السلام در نامه ای خطاب به فرزندشان امام حسن مجتبی علیه السلام به این امر مهم ایشان را فراخوانده و می فرمایند: «وَ اعْلَمْ أَنَّ الَّذِی بِیَدِهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ قَدْ أَذِنَ لَکَ فِی الدُّعَاءِ وَ تَکَفَّلَ لَکَ بِالْإِجَابَةِ وَ أَمَرَکَ أَنْ تَسْأَلَهُ لِیُعْطِیَکَ وَ تَسْتَرْحِمَهُ لِیَرْحَمَکَ وَ لَمْ یَجْعَلْ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ مَنْ یَحْجُبُکَ عَنْهُ وَ لَمْ یُلْجِئْکَ إِلَی مَنْ یَشْفَعُ لَکَ إِلَیْهِ وَ لَمْ یَمْنَعْکَ إِنْ أَسَأْتَ مِنَ التَّوْبَةِ وَ لَمْ یُعَاجِلْکَ بِالنِّقْمَةِ وَ لَمْ یُعَیِّرْکَ بِالْإِنَابَةِ وَ لَمْ یَفْضَحْکَ حَیْثُ الْفَضِیحَةُ بِکَ أَوْلَی وَ لَمْ یُشَدِّدْ عَلَیْکَ فِی قَبُولِ الْإِنَابَةِ وَ لَمْ یُنَاقِشْکَ بِالْجَرِیمَةِ وَ لَمْ یُۆْیِسْکَ مِنَ الرَّحْمَةِ بَلْ جَعَلَ نُزُوعَکَ عَنِ الذَّنْبِ حَسَنَةً وَ حَسَبَ سَیِّئَتَکَ وَاحِدَةً وَ حَسَبَ حَسَنَتَکَ عَشْراً وَ فَتَحَ لَکَ بَابَ الْمَتَابِ وَ بَابَ الِاسْتِعْتَابِ».
اگاه باش آن که خزائن آسمانها و زمین در اختیار اوست به تو اجازه دعا داده و اجابت آن را ضمانت نموده و دستور داده از او بخواهی تا ببخشد و رحمتش را بطلبی تا رحمت آرد و بین خودش و تو کسی را حاجب قرار نداده و تو را مجبور به توسل به واسطه ننموده و اگر گناه کردی از توبه مانعت نشده و در عقوبتت عجله نکرده و به باز گشتت سرزنشت ننموده و آنجا که سزاوار رسواشدنی رسوایت نکرده، در پذیرش توبه بر تو سخت گیری روا نداشته و به حسابرسی گناهانت اقدام نکرده و از رحمتش ناامیدت ننموده، بلکه خودداری از معصیت را برایت حسنه قرار داده و یک گناهت را یک گناه و یک خوبیت را ده برابر به شمار آورده، باب توبه و باب خشنودیش را به رویت گشوده است.
گناهان انسان یا مربوط به حق الله است که گناهکار فقط از دستورات خدا سرپیچی کرده برای جبران گناه باید به روش توبه روی آورد. ازجمله سرپیچی ها ندادن خمس و زکات و نگرفتن روزه های واجب است که در صورت پشیمانی باید خمس و زکات را پرداخته و قضای روزه را به جا آورد یا کفاره آن را بپردازد.
یا مربوط به حق الناس است یعنی حقوقی از مردمان را ضایع کرده و باید رضایت کسی که حقش را ضایع کرده به دست آورد. بازشدن در توبه، در واقع باز شدن در رحمت به روی بندگان است که گذشته بد او نادیده گرفته می شود البته نباید به امید فردا توبه را به تاخیر انداخت چرا که کسی نمی داند مرگش کی فرا می رسد اینجاست که امام علی (علیه السلام) فرزندش را به تعجیل در توبه توصیه می کنند:
«أَنَّکَ طَرِیدُ الْمَوْتِ الَّذِی لَا یَنْجُو مِنْهُ هارِبُهُ وَ لَا یَفُوتُهُ طَالِبُهُ وَ لَا بُدَّ أَنَّهُ مُدْرِکُهُ فَکُنْ مِنْهُ عَلَی حَذَرِ أَنْ یُدْرِکَکَ وَ أَنْتَ عَلَی حَالٍ سَیِّئَةٍ قَدْ کُنْتَ تُحَدِّثُ نَفْسَکَ مِنْهَا بِالتَّوْبَةِ فَیَحُولَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ ذَلِکَ فَإِذَا أَنْتَ قَدْ أَهْلَکْتَ نَفْسَکَ ».و صید مرگی که گریزنده از آن را نجات نیست و از دست خواهنده اش بیرون نرود و ناگزیر او را بیابد. از اینکه مرگ تو را به هنگام گناه دریابد گناهی که با خود می گفتی از آن توبه می کنم برحذر باش، مرگی که بین تو و توبه ات مانع گردد و بدین صورت خود را به هلاکت انداخته باشی.تاخیر در توبه، تاخیر در فرمان الهی است. در قرآن مجید نیز تاخیر توبه مذمت شده و به تعجیل توبه توصیه شده است:
«إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَی اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ فَأُولئِکَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ کانَ اللَّهُ عَلِیماً حَکِیماً» سوره نساء آیه ۱۷؛ توبه نزد خداوند، تنها برای کسانی است که از روی نادانی مرتکب گناه می شوند، سپس به زودی توبه می کنند اینانند که خدا توبه شان را می پذیرد و خداوند دانای حکیم است. انسان قبل از اینکه آثار مرگ بر او ظاهر شود باید تصمیم به توبه بگیرد.
اگر در حال احتضار توبه کند چنین بازگشتی واقعی نبوده و مقبول باریتعالی نخواهد بود. هنگامی که انگیزه بخشش و امید به آمرزش پروردگار در فرد ایجاد شود به روش توبه روی می آورد.
امام در این مورد مهم فرمودند: «وَ لَمْ یوْیِسْکَ مِنَ الرَّحْمَةِ بَلْ جَعَلَ نُزُوعَکَ عَنِ الذَّنْبِ حَسَنَةً وَ حَسَبَ سَیِّئَتَکَ وَاحِدَةً وَ حَسَبَ حَسَنَتَکَ عَشْراً وَ فَتَحَ لَکَ بَابَ الْمَتَابِ وَ بَابَ الِاسْتِعْتَابِ» و از رحمتش ناامیدت ننموده، بلکه خودداری از معصیت را برایت حسنه قرار داده و یک گناهت را یک گناه و یک خوبیت را ده برابر به شمار آورده، باب توبه و باب خشنودیش را به رویت گشوده است.
این کلام حضرت نشان می دهد که باید به درگاه خدایی توبه کنیم که گناهان ما را به حسنات تبدیل می سازد. همچنان که در قرآن مجید آمده است: «إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیما» سوره فرقان آیه ۷۰؛ مگر کسی که توبه کند و ایمان آورد و کار شایسته کند.
پس خداوند بدی هایشان را به نیکی ها تبدیل می کند و خدا همواره آمرزنده مهربان است. توبه موجب تقرب بوده و عبادت محسوب می شود اما توبه تنها عبادتی است که بصورت نیابتی قابل انجام نیست.
نهج البلاغه با اصرار زیادی تذکر می دهد که توبه فقط در این دنیا امکان پذیر است و الا همه در آخرت با دیدن حقایق توبه می کنند اما توبه آخرت سودی نمی بخشد. با مرگ در توبه بسته می شود کسی هم نمی تواند به جای میت گناهکار توبه کند. و یرهقهم الاجل و یسد عنهم باب التوبه؛ مرگ آنها را در کام خود می کشد و درهای توبه بسته می شود. امید که خداوند به ما توفیق توبه واقعی را عطا نماید.