امین شجاعی جمعه ۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۰

«كفر» در لغت به معنای پوشاندن شیء است. شب را كافر می گویند به خاطر آن است كه اشخاص را می پوشاند و به زارع كافر گفته می شود به خاطر ان است كه تخم را در زمین می پوشاند. واژه «كفر» در انكار دین و واژه «كفران»در انكار نعمت به كار می رود. همچنین كفر به معنای برائت و بیزاری نیز آمده است. (عنكبوت، آیة 25)

«كفر» در شریعت به معنای، انكار آن چه خدا معرفت آن را واجب كرده می باشد، از قبیل وحدانیت، عدل الهی، پیامبر و هر کس آن پیامبران آورده اند را انكار كند، كافر است.

به عبارت دیگر، كافر كسی است كه اصول یا ضروریات دین را انكار كند. بعضی از مشتقات «كفر» عبارتند:

«كفر» برای كسانی استعمال می شود كه در كفران نعمت مبالغه می كنند، یعنی بسیار ناسپاس هستند. «اِنّه لَیَؤُس كفور» و كفور در قرآن 12 بار آمده است.

«كفور» مصدر و به معنی انكار دین و نعمت آمده است و 3 بار در قرآن آمده است. «فابی اكثر الناس الّا كَفوُراً».

«كَفّار» مبالغه كافر هم در كفر دین و هم نعمت آمده است.

«كُفّار» جمع كافر است و استعمال آن بیشتر در انكار دین است و 21 دفعه در قرآن بیان شده است.

«كَفّاره» آن است كه گناه را با حسن وجه می پوشاند و جبران می كند «ذلك كفارة ایمانكم» ، آن كفاره قسم های شماست.

«كوافر» جمع «كافره» به زنان كافر اطلاق می شود و فقط یك بار در قرآن آمده است. «و لاتُمسِكوُا بِعِصَمِ الكوافر؛ نكاح زنان كافر را نگاه ندارید».

در این جا سوالی مطرح است كه آیا قرآن واژه «كافر» را در حق كسانی كه از روی عناد و عمد، حق را پرده پوشی كرده اند استعمال كرده یا از روی جهل و نادانی حق را پوشاندند به كار برده است؟ با بررسی در آیاتی كه مشتقات «كفر» در آن آمده است روشن می شود كه لفظ «كافر» شامل حق پوسی از روی عناد و عمد و هم از روی جهل و نادانی می شود: «انّ الذین كفروا سواءٌ علیهم أَأَنذرتهُم اَم لَم تٌنذِرهُم لا یُؤمنون»به آنهایكسانی كه كافرشدند چه انذار كنی و چه نكنی برای آنها مساوی است و ایمان نمی آورند.» آیه به صراحت بیان می كند كه كفر آنها از روی عناد و لجاجت است: «و جحَدوُا بها و استیقَنَتها انفُسهُم؛ كفار این نشانه ها را انكار می كنند در حالی كه از باطن به آن یقین دارند

اما در مسئله عذاب اخروی كفار جاهل در حكم مستضعفان فکری هستند، و آیات عذاب شامل حال كسانی است كه از روی علم و لجاجت به حق تسلیم نشده و ایمان نیاوردند و قرآن نیز بعد از «كفروا» «كذّبوا» و «صدّوا عن سبیل الله» را بیان كرده نشان می دهد كه پیامبری بوده و آن را تكذیب كرده اند و مانع پیشرفت دین شده اند در این جا عذاب اخروی محرز است.

 

فرق كافر و مشرك از نظر قرآن كریم چیست؟

 

 شرك

«شرك» و شركت و مشاركت به معنای شریك شدن است: «و لم تكن له شریكٌ فی المُلك.».در حكومت و تدبیر عالم شریكی نداشته است و «شرك» اسم است، یعنی عمل شرك و به معنی شریك و نصیب آمده است.«ام لهم شرك فی السموات...».و مشرك كسی است كه برای خدا شریك قرار بدهد و چنین شخصی قابل آمرزش نیست مگر آنكه در دنیا توبه كندان الله لایَغفِر اَن یُشرَك به؛ كسانی كه به خدا شرك می ورزند خداوند آن ها را نمی بخشد».

اقسام شرك:

1. شرك در خلقت: مانند: عقیده ایرانیان قدیم كه خیرات را از یزدان و شرور را از اهریمن می دانسته اند. «وَ جَعَلُو اللهِ شركاءَ الجنّ».برای خدا شركایی از جن قرار داده اند»

2. شرك در تدبیر عام: گروهی هستند كه معتقدند برای هر یك از انواع عام به یك تدبیر كننده وجود دارد. مانند: اعتقاد به خدای دریا، خدای صحرا و ... در سورة شعراء آیة 27، آمده است: چون موسی خدا را رب العالمین خواند فرعون گفت: او دیوانه است.

3. شرك در عبادت: و آن اینكه خدا را عبادت نمی كردند، بلكه بتها، آفتاب، ماه، دریا، حتی اشخاص را و ... پرستش می كردند. در حالی كه جز خدا خالقی نیست و او خالق و آفریننده تمام اشیاء است: «و خلق كلّ شیء و هو بكل شیء علیم».

لازم به ذكر است: مشركان معتقد به خدا هستند و می دانند كه خداوند همه چیز را خلق كرده است، اما شركایی برای خدا درست كردند، تا اینكه شفیع آنها قرار بگیرند.

حاصل سخن اینكه؛ كافر به كسی گفته می شود: می داند این جهان دارای خالقی همانند خدا است، ولی از روی عناد و عمد پرده پوشی می كند و منكر می شوند و دارای اقسامی نیز است. اما مشرك: برای این جهان خالقی را همچون خدا می پذیرد اما شركایی برای خدا از جهت عبادت، تدبیر و ... قرار می دهد.



شارژ سریع موبایل