پردیس احمدی شنبه ۳ آبان ۱۳۹۳ - ۰۱:۰۰

ترس مى‏‌تواند ریشه‏‌هاى گوناگونى داشته باشد، كه با بیان یك مثال، موارد آن را بیان مى‏‌كنیم:


در دیدگاه اسلام دنیا محل عبور است و انسان عابر و اموال دنیا وسیله مى‏‌باشد، و ترس از مرگ همانند ترس یك راننده در شرایط مختلف است:


1- گاهى راننده مى‎‏ترسد، چون مى‏‎بیند ماشین او در آستانه سقوط و رو به نابود شدن است.
افرادى كه ایمان به معاد ندارند و مردن را نیست شدن مى‏‎دانند، باید از مرگ هم بترسند چون مرگ در چشم آنها یك نوع سقوط و نابودى است.


2- گاهى راننده‎‏اى كه ماشین خود را با خون دل تهیه كرده و علاقه زیادى به آن دارد، مى‏‎ترسد كه مبادا كسى وسیله او را بگیرد و از تصوّر جدایى آن رنج مى‏‎برد و خیال مى‏‎كند بهتر از این ماشین چیز دیگرى نیست.


كسانى كه علاقه زیادى به دنیا دارند، جدایى آنها از دنیا بزرگ‏ترین شكنجه است، ولى اگر انسان در دنیا زاهد باشد و نسبت به آن دلبستگى و وابستگى نداشته باشد، مردن و جدا شدن از آن براى او آسان و راحت وبدون ترس است.


شخصى از پیامبر اكرم ‏صلى الله علیه وآله پرسید: چرا از مرگ مى‏‎ترسیم؟ حضرت فرمود: آیا مال و ثروت دارى؟ گفت: بله، فرمود: آیا چیزى از آن را در راه خدا انفاق كرده‎‏اى؟ گفت: نه، فرمود: به همین خاطر است كه از مرگ مى‏‎ترسى.


نظیر همین سؤال را شخصى از امام حسن ‏علیه السلام كرد امام جواب داد: «اِنّكم اَخرَبتُم آخرتَكُم و عَمّرتُم دُنیاكم فَأنتم تَكرَهونَ النَّقلَة مِنَ العُمرانِ الىَ الخَراب» شما تمام كوشش خود را صرف آبادى دنیاى خود كرده‎‏اید و براى آخرت كار نیكى انجام نداده‎‏اید و به همین خاطر از مرگ مى‏‎ترسید كه از جاى آباد به جاى خراب منتقل مى‏‎شوید.


3- گاهى ترس راننده بخاطر آن است كه جاده را نمى‏‎شناسد و این ناآگاهى او را زجر مى‎‏دهد.


امام هادى علیه السلام به عیادت یكى از یاران كه مریض بود رفت، دید آن مریض گریه مى‏‎كند و از مردن مى‏‎ترسد. امام هادى علیه السلام فرمود: «تَخافُ مِنَ المَوتِ لانّك لاتَعرِفُه» تو از مرگ مى‎‏ترسى، چون نسبت به آن شناخت ندارى.


نا آگاهى و بى‏‎خبرى و شناخت ناقص نسبت به مرگ و معاد، یكى از عوامل ترس از مرگ است.


4- گاهى ترس راننده بخاطر از دست دادن ماشین و یا ناآگاه بودن از جاده نیست، بلكه چون جاده بسیار طولانى است و او سوخت كمى همراه دارد یا آنكه وسیله او قدرت و استحكام چندانى ندارد، مى‎‏ترسد.


در مورد آخرت نیز بعضى از طولانى بودن راه وكمى زاد و توشه مى‏‎‏ترسند.


حضرت على‏ علیه السلام در نهج البلاغه مى‏‎فرماید: «آه من قِلَّةِ الزّادِ و طُولِ الطَّریقِ و بُعدِ السّفَر و عَظیمِ المَورِد» آه كه توشه راهم كم است و راه طولانى و سفر دور و جایگاه و مقصد بس بزرگ است.


5 - گاهى وسیله دارد و از كمبود سوخت و سالم بودن لاستیك و موتور هم دلهره‎‏اى ندارد، ولى باز راننده ترس دارد. زیرا او در گذشته تخلّفاتى مرتكب شده و پا به فرار گذارده است و اكنون مى‏‎ترسد كه در جلو راهش پلیس باشد آن هم پلیسى كه پرونده تمام تخلّفاتش را در دست دارد. به علاوه خود عقربك ماشین و كیلومترشمار نشان مى‎‏دهد كه طبق قوانین عمل ننموده است، حرارت ماشین، خستگى مسافران نیز گواه دیگرى بر تخلّف اوست، قهراً این راننده خود را باخته كه باید پاسخگوى تمام فرارها و تخلّفات خودش باشد.


در مورد مرگ نیز بعضى چنین هستند، چنانكه در سوره جمعه مى‏‎خوانیم: «ولایَتمنّونَه أبَداً بما قَدّمتْ أیدیهِم» حتّى كسانى كه خیال مى‏‌كنند از اولیاى خدا هستند، بخاطر تخلّفات خود هرگز آرزوى مرگ نمى‏‎كنند.



شارژ سریع موبایل