آگهیهای بازرگانی تلویزیون و دیگر رسانهها پر است از نام كلاسهای كمكآموزشی و بستههای مهارتآموزی كه قرار است از كودك شما اینشتین بسازند؛ نامهایی كه هر روز تكرار میشوند و ادعا میكنند بهترین گزینه برای افزایش هوش و خلاقیت كودكان هستند.
حتی اگر خودتان از نسلی باشید كه بدون این كلاسها و بستهها پلههای ترقی را بالا رفتهاید، ممكن است برای همرنگ جماعت شدن یا بهخاطر نگرانی كه از عقب ماندن كودكتان از دیگران دارید، سراغ این كلاسها بروید و بستههای توصیه شده را برایش به خانه بیاورید.
قبل از شروع هر آموزشی لازم است نكات مهمی را درباره آموزشهای فرزندتان بدانید كه توجه به این نكات به اندازه خود آموزشها مهم هستند حتی شاید گاهی همین نكات بتوانند راهنمای شما برای آموزش درست و اصولی فرزندانتان باشند. اینكه بستهها و كلاسهایی كه نامشان در تبلیغات به چشمتان میخورد یا در مهدكودك كمك گرفتن از آنها را به شما توصیه میكنند تا چه اندازه میتواند به تقویت هوش، حافظه یا خلاقیت كودكتان كمك كند را از سه روانشناس پرسیدیم. در ادامه این مطلب میتوانید نظر آنها را درمورد مناسبترین زمان و شرایط برای آموزش كودكتان بخوانید.
در نظر گرفتن سن كودك مهمترین مولفه برای شروع آموزشهاست. باید توجه داشت چه آموزشی، در چه سنی به كودك داده شود تا بهترین نتیجه به دست آید.
به كودكت رحم كن
یادگیری مهارتهای بیشتر اصلا بد نیست و میتواند در افزایش هوش و خلاقیت بسیار موثر باشد اما باید بدانیم به چه قمیتی و با چه هدفی فرزند خود را در معرض این آموزشها قرار میدهیم. آیا صرفا به این دلیل كه دیگران هم این كار را كردهاند؟ یا با تحقیق به این نتیجه رسیدهایم كه باید در سن خاصی فرزند خود را تحت آموزش خاصی قرار دهیم؟
علاقهاش را در نظر بگیر
آموزشهای مختلف حتما باید بدون ایجاد خستگی یا دلزدگی برای كودك انجام شده و حتما باید برای او لذتبخش باشند و خود او تمایلی برای انجام آن كار خاص داشته باشد. این موضوع نقش بسیار مهمی در تاثیرگذاری فعالیتهای آموزشی دارد. كودكی كه تمام طول روز تحت آموزش است فرصتی برای افزایش مهارتهای جمعی ندارد. كودك باید بتواند با همسنهای خود در ارتباط بوده و كنجكاویهای مختلفش را ارضا كند.
چقدر فرزندت را میشناسی؟
قبل از هر چیز لازم است والدین كودك خود را بشناسند و ویژگیهای منحصر به فرد او را درك كنند. هر كودكی ویژگیهایی دارد كه از كودكان دیگر متمایز است. نمیتوان انتظار داشت همه استعدادها و تواناییهای یكسان و مشابهی داشته باشند. مهمترین نكته برای آموزش كودكان این است كه والدین تفاوتها را درك كرده و به این تفاوتها احترام بگذارند.
به میدان جنگ واردش نكن
برخی والدین یا محیطهای آموزشی بیش از حد روی رقابت تاكید كرده و استرس برنده شدن را در كودك تشدید میكنند و به این ترتیب اصل مهم «همكاری و رسیدن به هدف مشترك» را فراموش میكنند. افرادی كه اینگونه تربیت میشوند، همیشه به فكر جلو زدن از بقیه هستند و هدفشان فقط برنده شدن است. درحالیكه كودك باید در محیطی آرام و بدون استرس بتواند شكوفا شود و این محیط آرام، لزوما یك مركز بسیار معروف و گران نیست. كودك قبل از هفت سالگی حتما باید بچگی كند. محور اصلی نیازهای یك كودك، «لذت» است كه بخش بزرگی از این لذت از طریق بازی تامین میشود. خردسالان نیاز دارند از طریق بازی دنیای خود را بسازند و همین بازیها با افزایش سن هدفمند شده و آموزشهای مختلف را هم بهطور ضمنی شامل میشوند.
گاهی برخی از والدین میخواهند آرزوهای دستنیافته خود را در فرزندشان ببینند. فراموش نكنیم هركس باید به آرزوهای خود دست یابد، نه آرزوهای والدین.
سرگرمی، آموزش یا درمان؟
انواع بازیها یا سرگرمیهای كودكان با دو هدف آموزشی یا رواندرمانی مورد استفاده قرار میگیرند. در حقیقت گاهی هدف از سرگرمیها، آموزش و گاهی هدف درمان اختلال یا بیماری خاصی است.
درباره بازیهای با هدف، باید گفت این بازیها اغلب قاعدهمند نیستند و كودك ضمن بازی، آرزوها، دردها یا نفرتهای خود را ابراز میكند. در حقیقت كودك در قالب بازی خود را برونریزی میكند اما وقتی بحث آموزش از طریق بازی یا سرگرمی مطرح است باید گفت تمام آموزشها به میزان رشد مغزی هر فرد بستگی دارد. مهم آن است كه مغز تا چه حدی رشد كرده باشد تا بتوانیم بگوییم یك آموزش خاص برای یك كودك خاص مورد استفاده قرار بگیرد.
یادگیری متوقف نمیشود
اولین آموزشهای رسمی در سنین ابتدایی زندگی یعنی پنج تا شش سالگی آغاز میشود. با این اوصاف میتوان گفت بهترین زمان یادگیری هم از همین سنین است اما باید توجه داشت این سنین طلایی یادگیری را با فشار بیش از حد نباید از دست داد و فرصت آموزش را برای كودك به خستگی تبدیل كرد. نباید فراموش كرد در هر سنی و تا زمانی كه مغز به لحاظ فیزیولوژیك تغییر نكرده یا زوال نیافته میتوان آموزش دید و یادگیری به دوران خاصی محدود نمیشود.
شرطیسازی به جای خواندن
آنچه به عنوان بستههای آموزش خواندن از طریق دیدن عكس عنوان میشود در حقیقت آموزش خواندن به کودکان نیست. این نوع خواندن تنها یك شرطیسازی ساده است که نسبت به عكس در کودک ایجاد میشود. وقتی دو موضوع بارها و بارها همزمان با هم تكرار شوند، نوعی شرطیسازی به وجود میآید كه فرد با دیدن یكی، موضوع دیگر را تداعی میكند. وقتی عكس گل را با كلمه «گل» بارها و بارها به كودك نشان دهیم، نسبت به آن شرطی میشود و هر بار با دیدن عكس یا كلمه، دیگری را تداعی میكند. اما اگر کلمه گل را با عکس بیربطی مثل نان به کودک نشان دهید و آن کلمه را تکرار کنید، بعد از آن کودک با دیدن عکس نان، کلمه گل را به زبان میآورد.
بیخیال آرزوهایت شو
بسیاری از والدین نگران این هستند كه كودکشان در مناسبترین سن آموزشهای لازم را دریافت نكند و برخی دیگر از اینكه فشار بیش از اندازه به كودكشان بیاورند، نگرانند. آنچه امروز شاهد آن هستیم كمالگرا شدن بسیاری از والدین است؛ یعنی انتظار دارند فرزندانشان بسیار سریع مهارتهای مختلف را بیاموزند. این كمالگرایی را در شیوه زندگی خود والدین هم میتوان دید؛ مثلا انتظار دارند بسیار سریع پیشرفت كنند. این والدین در برخورد با كودكان هم میخواهند آرزوهای تحققنیافته خود را در فرزندشان محقق كنند؛ اصرار والدین برای تحقق آرزوهای خود در فرزندان میتواند مخرب باشد. نباید فراموش کنید که بچهها الزاما علایق، روحیات و استعدادهایی شبیه شما ندارند و به همین دلیل نباید آنها را مجبور کنید که درست مثل شما زندگی کنند یا تنها به بهانه فراهم کردن امکانات برایشان انتظار داشته باشید که آرزوهای ناکام شما را برآورده کنند.
برای آموزش فرزندان حتما باید به استعداد و شرایط خاص هر كودك توجه داشت، چون نمیتوان یك دستورالعمل خاص را برای همه كودكان در نظر گرفت.
ذهنش را بارور كن
از شش ماهگی به بعد میتوان مهارتهای شناختی، ذهنی و حركتی كودكان را افزایش داد اما نوع، شدت و میزان آموزشها با توجه به جنسیت و تواناییهای مختلف كودكان متفاوت است. بههرحال سرگرمیهای مختلف برای ارتقای هوش و مهارتهای حركتی، شناختی و رفتاری كودكان مفید هستند اما مولفه مهم سن را نباید فراموش كرد.
برایش رایانه بخر
امروزه كلاسهای درسی هوشمند هستند، از تخته و وسایل آموزشی و... همه هوشمند طراحی شدهاند بنابراین كودك قبل از ورود به دنیای مدرسه و آموزش رسمی باید تا حدی با محیطهای آموزشی آشنا بوده و برای ورود به مدرسه برخی مهارتها را یاد گرفته باشد. سرگرمیهای آموزشی مثل خواندن لغات، حل معما، موسیقی و. . . تا حدی میتواند عزت نفس و شناخت كودكان را افزایش دهد.
استعداد فرزندت را نكش
اجبار و پافشاری والدین برای آموزش كودكان بسیار مخرب است. كودك باید بتواند بین فعالیتهای مختلف یک یا چند موضوع را انتخاب كند. وقتی علاقه وجود نداشته باشد، اصرار و پافشاری والدین برای ادامه یك آموزش انگیزه را در كودك از بین میبرد. خستگی و دلزدگی از آموزش یا حتی لجبازی هم میتواند از پیامدهای اصرار بیجای والدین باشد. متاسفانه برخی از والدین اصراری غیرمنطقی برای فعالیتهای فرزندان خود دارند. ممكن است كودكی استعداد هم داشته باشد اما بدرفتاری والدین این استعداد را در او میكشد.
استعدادش را كشف كن
برای بسیاری از آموزشها نمیتوان سن خاص و مطلقی را در نظر گرفت بلكه میتوان بازه سنی مشخص كرد. ممكن است یك كودك چهار ساله بتواند آموزشهای مربوط به شش سالهها را فرا بگیرد و برعكس. والدین با راهنمایی مشاور میتوانند استعدادهای فرزندانشان را كشف كرده و برای شكوفایی آنها برنامهریزی كنند.
از همسالان دورش نكن
چه وقتی؛ چه كلاسی؟
اگر میخواهید بدانید در كدام سن باید كودكتان را در كدام كلاس آموزشی ثبتنام كنید، از این جدول كمك بگیرید.