ندا نیک روش دوشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۰

هر فرد تعریف شخصی خود را از یک ارتباط احساسی دارد اما یک تعریف اصلی وجود دارد که برای همه مردم صدق می‌کند: ارتباط احساسی مجموعه‌ای از احساسات فردی است که کنار هم جمع می‌شود تا بین دو نفر پیوند برقرار کند. برای اینکه یک رابطه ساخته شده و قوی‌تر گردد، باید ارتباط احساسی حاصل شود.

ممکن است شما عاشق نامزدتان باشید اما او نسبت به شما احساس دوری کند و به ندرت درمورد احساساتش با شما صحبت‌کند. این یعنی یک شکاف عاطفی عمیق میان شما دو نفر.

چیزی که ممکن است در روابط اجتماعی مثل دوستی و همکاری و قوم و خویشی مشکل ساز نشود اما در زندگی مشترک بی شک دردسرساز خواهد شد. بدون ارتباط احساسی قوی، ازدواج شما خیلی زود از هم پاشیده می‌شود.

در دسترس نبودن از نظر احساسی و عاطفی باعث می شود طرف مقابل به طور مکرر احساس طرد شدگی داشته باشد و شما احساس کنید در رابطه تحت فشار هستید. اگر فکر می‌کنید اهل برقراری ارتباط های عمیق نیستید یا دیگران شما را سرد و بی احساس می دانند نباید تا برطرف شدن این حالت، ازدواج کنید.


از نظر احساسی در دسترس هستید؟

فردی که از نظر عاطفی و احساسی در دسترس نیست، همیشه گاردی در اطراف خود دارد. خودافشایی کمی می کند و درباره احساسات، عواطف، گذشته خود، حال خود و اهداف و برنامه های خود با کسی حرف نمی زند. برای چنین فردی، غریبه و آشنا ندارد. هیچ کس نمی تواند سد او را بشکند و به وجودش نزدیک شود.

در دسترس نبودن شما از نظر عاطفی چه بر سر شریک تان می آورد؟ تا به حال به این فکر کرده اید؟ شاید فکر کنید که با مرموز بودن و راه ندادن دیگران به خودتان، فقط حریم تان را حفظ کرده اید اما واقعیت این است که شما به طرف مقابل تان احساس ناامنی داده اید. چطور؟

در یک رابطه عاشقانه یا رابطه خانوادگی عمیق (مثل ازدواج) آدم ها به دنبال پناهگاهی هستند که در آن آرام بگیرند. این پناهگاه، نه خانه است و نه سرپناه. بلکه فردی است که به آن دلبستگی داریم. کسی که دوست داریم به هنگام مواجه شدن با خطر یا تهدید حضور او را کنارمان حس کنیم. با او دنیا را کشف کنیم و وقتی حضور دارد فکر کنیم که دنیا امن تر از همیشه است. در دسترس بودن و پاسخگویی عاطفی، چیزی است که شما در یک ازدواج واقعا به آن نیاز دارید.

 

چطور به هم نزدیک می شویم؟

زوج‌هایی که سعی می‌کنند در حد توان درمورد همدیگر بیشتر بدانند رابطه‌ای احساسی بین ‌شان ایجاد می‌شود. از طریق مکالمه و از روی فکر و محبت، به پیچیدگی‌های درون همدیگر پی می‌برید. می‌فهمید که چه چیز موجب شادی طرفتان می‌شود، چه چیز او را عصبانی می‌کند، و چه چیز او را به لذت می‌رساند. او هم می‌فهمد که چه چیز اشک شما را در می‌آورد، چه چیزی باعث می‌شود لبخند بزنید، و چه چیز خسته‌تان می‌کند. هر کدام به ذات همدیگر پی می‌برید و نسبت به هم محبت و همدلی پیدا می‌کنید.

برای اینکه یک زوج بتوانند از لذت یک رابطه احساسی لذت ببرند، باید بتوانند اجازه دهند که کسی به آنها نزدیک شود. اینکه اجازه دهید کسی به رازها، دردها و لذت های درونی شما پی ببرد، کمی مخاطره آمیز است. ریسک کردن برای چنین چیزی نیازمند اطمینان و اعتماد است. وقتی به اعتماد خیانت شود، التیام یافتن از آن خیلی طول می‌کشد. بدون داشتن یک رابطه احساسی قوی، راه به سمت عشق بسته است. وقتی آن ارتباط و وابستگی از بین می‌رود یا نادیده انگاشته می‌شود، عشق هم از میان می‌رود.

با اینکه احساسات هر شخص متفاوت است، اما یک نشانه عمومی وجود دارد که نشان می‌دهد ارتباط احساسی بین دو نفر ایجاد شده است. نشانه حقیقی این است که هر دو نفر دیگری را به درون خود راه بدهند.

داستان‌های خنده‌دار از اتفاق‎هایی که سر کار افتاده برای هم تعریف می‌کنید و درمورد روزهایی که همه چیز برایتان بد بوده هم باز با طرفتان درد دل می‌کنید. هر دو شما دوست دارید که در مورد رویاهای کودکی و آرزوهای بزرگسالی خود با هم صحبت کنید. مکالمه بین شما خیلی راحت و سیال پیش می‌رود. زوجی که پیوند احساسی قوی با هم داشته باشند، حتی در سکوت هم احساس راحتی می‌کنند. می‌توانید بدون هیچ ترسی هر مسئله‌ای را با طرفتان در میان بگذارید.

پیوندهای احساسی پیچیده و بسیار فردی هستند اما رابطه را دگرگون می‌کنند. بدون ایجاد ارتباط احساسی قوی، رابطه از یک دوستی ساده پیشروی نخواهد کرد. ماندن در رابطه‌ای که پیوند احساسی در آن وجود ندارد باعث می‌شود طرفین احساس کنند که چیزی گم کرده‌اند: زنجیر محکمی که دو نفر را به هم وصل می‌کند و عشقی ماندگار.



شارژ سریع موبایل