آنها یکی از جذاب ترین آدمهای کره زمین اند. شما را جذب تان می کنند، وادارتان می کنند لب به تحسین شان بگشایید و دیوانه وار دوستشان بدارید. اما کم کم ورق برمی گردد چون آنها یک خودشیفته تمام عیارند که جایی برای شما در دنیایشان ندارند!
افراد خودشیفته جذابیتهای زیادی دارند. آنها خوب میدانند چگونه انسانها را به خود جذب کنند و آنها را بازی بدهند. برخورد و رفتارشان به گونهای است که دیگران از همنشینیشان لذت میبرند و همه در حسرت برقراری رابطه با آنها به سر میبرند. داستانهای زیادی برای تعریف کردن دارند هرچند بسیاری از این داستانها آمیخته با افسانهبافی و دروغگویی است. افراد خودشیفته همه چیز را حول محور خودشان میبینند، فرصتطلب هستند و نگاهشان به انسانها یک نگاه ابزاری و سیاستمدارانه است.
عشق نیاز به سرمایهگذاری روانی روی انسانی دیگر دارد در حالی که افراد خودشیفته نمیتوانند به جز خودشان دیگری را ببینند و احساسهای او را آن طور که هست، درک کنند. این افراد فقط بازیگران خوبی هستند که بازی عشق را خوب بلدند. عشق صادقانهترین و صمیمانهترین احساسی است که دو انسان به یکدیگر دارند.
چطور عاشق خودشیفته ها می شویم؟
افتادن در تلۀ عشق این افراد ساده است! آنها جذاب، خونسرد و رها هستند و با ظاهر فیزیکی خود همه را عاشق خود می کنند. اما به محض اینکه مطمئن شدند قربانی ای در تله شان افتاده به شکل مرموز و گیج کننده ای تغییر رفتار می دهند. وانمود می کنند علاقه ای به طرف خود ندارند و با این کار محبت و توجه بیشتری را طلب می کنند.
خودشیفته ها قادر نیستند احساسات خود را به دیگران نشان دهند. چون احساس می کنند با این کار خود را در برابر طرفشان کوچک می کنند. بنابراین هرگونه انتظار برای اینکه طرفتان به شما بگوید: "کنارم بمان. مایۀ آرامشم هستی. می خواهم باشی." را از سر بیرون کنید! اگر گاهی از دستشان در برود و طرفشان را مورد نوازشی قرار دهند بلافاصله دنبال بهانه و توجیه برای عمل خود می گردند تا نکند طرفشان فکر کند که به فکرش بوده اند و فقط به خاطر اینکه دلتنگش بوده اند کاری انجام داده اند. در حالی که آدم های سالم خیلی ساده می گویند : "الان بهت پیام دادم فقط چون دلم برات تنگ شده بود. می خواستم جواب دادنتو ببینم. همین!". آدمهای معمولی نیاز به توجیه های دروغ ندارند.
طعمه های افراد خودشیفته
کسانی که به هر دلیل بیشتر از دیگران نیاز به محبت دارند یا در روابط جنس مخالفی ناشی و ساده هستند به خصوص در برابر خودشیفته ها آسیب پذیر هستند. برای مثال افرادی که از مشکلات خانوادگی شدید رنج می برند یا به هر دلیل خود را در زندگی تنها و بدون حامی حس می کنند، نسبت به افرادی که در خانواده های سالم بزرگ شده، از حمایت گرم و محکم برخوردارند آسیب پذیرتر هستند.
همچنین افرادی که بنا به هر دلیل دچار تردید به خود شده اند و اعتماد به نفس کمی دارند، معمولاً این احساس را دارند که هر کاری که می کنند اشتباه است و نسبت به دیگران چیزی کم دارند، طعمۀ خوبی برای خودشیفته ها محسوب می شوند. چون هم خوب به دام می افتند و هم تا مدتی، تا زمانی که حال خودشیفته را از خودشان به هم نزده اند، با کوچک کردن خودشان در برابر وی، او را بزرگ کرده و به مقصودش می رسانند.
عشق آنها زودگذر است
عشقورزیدن آداب و ترتیبی ندارد. مهم این است که خودتان باشید و معشوق برایتان مهم باشد، اما افراد خودشیفته بسیار حسابشده و سنجیده رفتار میکنند. ممکن است مدتها فکر کنند با چه هدیهای میتوانند شما را هیجانزده کنند یا از کدام نامهها و کلمههای عاشقانه استفاده کنند که احساس عشق را در شما القا کنند، اما واقعیت غمانگیز این است که همه اینها میتواند فقط یک سراب باشد؛ رفتارهایی ساختگی و دروغین که از دل برنیامدهاند.
این افراد در رابطههای کوتاهمدت موفق هستند و خیلی زود از رابطه برای دستیابی به اهداف خود استفاده میکنند و زمانی که به اندازه کافی متمتع شدند و کارشان با شما تمام شد، رابطه را به سادگی ترک میکنند. مردهای خودشیفته بیشتر به فکر بهرهوری جنسی و زنهای خودشیفته بیشتر به فکر بهرهوریهای مالی یا موقعیتی هستند.
دو روی یک چهره
هیچ کس باور نمی کند که شما چقدر از بودن در کنار یک فرد خودشیفته رنج می کشید و اگر از آنها شکایت کنید، همه شما را متهم به بی انصافی می کنند. چون خود شیفته ها بسیار جذاب و دوست داشتنی اند و هیچ کس از آنها چیز بدی نمی بیند.این تفاوت چهره در زندگی خانوادگی و زندگی اجتماعی از ویژگیهای افراد خودشیفته است.
افراد خودشیفته در جامعه مانند خورشید سوزان اما در رابطه نزدیک و عاشقانه مانند کوه یخی سردند. دو روی سکه دارند و برای کسانی که با این شخصیتها آشنا نباشند، بسیار گیجکننده هستند. با این افراد خیلی خوب میشود فخرفروشی کرد و به دیگران نشان داد که چه رابطه خوب و موفقی داریم اما در زندگی خصوصی داستان دیگری در جریان است.
عشق راهی برای سودجویی، چشم و همچشمی یا فخرفروشی نیست. عشق یک احساس پاک و راستین است که به انسانی دیگر داریم. فریب افراد خودشیفته را نخورید و برای عشقورزیدن فقط خودتان باشید و اجازه بدهید دیگری هم خودش باشد. همدیگر را آنطور که هستید و هستند، بپذیرید. عشق راستین به هیچ آداب و ترتیبی نیاز ندارد.