واژة تدبّر كه چهار مورد در قرآن آمده وتنها در مورد قرآن به كار رفته است و در مورد اشیاء دیگر به كار نرفته، ولی واژه فكر، هم در مورد قرآن به كار رفته وهم در مورد غیر قرآن. دربارة قرآن آنجا كه میفرماید:« وَأَنْزَلْنَا إِلَیْكَ الذِّكْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَكَّرُونَ؛ و ما این (= قرآن) را بر تو نازل كردیم تا آنچه را كه به سوی مردم نازل شده است، برای آنها روشن سازی و شاید اندیشه كنند.»
جهت این مسئله شاید تفاوتی باشد كه در معنای این دو كلمه (فكر و تدبر) وجود دارد.
تدبّر را اندیشه كردن در عواقب و دنبال كار معنی نمودهاند. تدبّر گرفتن شیء بعد از شیء دیگر است و در مورد قرآن منظور این است كه در آیات قرآن یكی پس از دیگری تأمل كنید، هر قصه، حكم و حكمتی كه نازل شده است را یكی از پس از دیگری تأمل نمایید، محكم را در كنار متشابه و آیات سال اول را در كنار آیات سال بعدی قرار دهید، میبینید با اینكه قرآن در مدت 23 سال نازل شده، ولی در آن اختلاف و تناقضی دیده نمیشود.
ازسوی دیگر مراد از تدبّر دنبال كردن و ژرفای چیزی را درك كردن است، از آنجا كه قرآن دارای بطون (هفت بطن...) میباشد، معنای تدبّر رسیدن به ژرفای قرآن است و این ژرفا در طبیعت و امور دیگر وجود ندارد. افزون بر این فكر را به این صورت معنی نمودهاند:«حركت و مرور بر معلومات موجود برای رسیدن به مجهولات» و راغب نكتة دیگری اضافه نموده و آن این که، فكر و تفكّر در جایی به كار میرود كه بتوان از آن صورت ذهنی و قلبی پیدا كرد.
با توجّه به این معنی میتوان گفت: آن گاه كه انسان دربارة طبیعت و امثال آن میخواهد مطالعه كند، اطّلاعات قبلی دارد، باید از آن معلومات، مجهولات طبیعت را بفهمد و همین طور می تواند تصویری اجمالی از طبیعت داشته باشد، امّا در باره قرآن تدبّر شود، یعنی آیه به آیه خود قرآن ملاحظه شود با پیش فرضهای قبلی و معلومات پیشساختة ذهنی نباید به سراغ قرآن رفت، از این گذشته تصویر ذهنی كامل از قرآن برای همه كس میسّر نیست، لذا كلمة تدبّر به كار رفته است نه تفكّر.
و آنجا که در مورد انزال گفته تفکر کنید شاید سرش همین باشد که انسان در مخلوقات الهی از قبل چیزهایی می داند و خداوند با نزول قرآن و یادآوری این که همه این موجودات آفریننده دارد ، مردم را به فکر وامی دارد.