نفس وجود حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه) در زمین جدای از هر گونه اقدام و فعالیتی، آثار و برکاتی دارد که با عنوان بعد تکوینی از آن یاد می شود. هم چون وابستگی حیات عالم و انسان ها به آن وجود مقدس و این که امام مجرای فیض الهی است. اما برخی دیگر از نقش آفرینی ها و آثار و برکات امام برخاسته از تدبیر و فعل ایشان است. تدبیر و مدیریت امام از این نظر به معنای سامان دهی، هدایت و به کارگیری امکانات و نیروها بر اساس ارزش های معین برای رسیدن به هدفی مطلوب است.
مدیریت امام در جهت تحقق اهدافش
بدیهی است که هدف عالی حضرت مهدی(علیه السلام) ایجاد حکومت عدل توحیدی در سراسر گیتی است. باور این است که امام در جهت تحقق آن آرمان الهی نقش آفرین است و خود نیز تکلیف دارد که زمینه ظهورش را فراهم آورد. غیبت نیز مانعی برای این مهم نمی باشد چرا که به معنای پنهان بودن و در پنهانی کار کردن است و نه بی کاری.
پس تصور نشود که امام در گوشه ای نشسته تا هنگام ظهورش فراهم شود و از خیمه اش به در آید و البته فقط گاهی فردی را شفا دهد و یا گمشده ای را به مقصد رهنمون شود. امور در غیبت تعطیل نمی شود، چون امامت تعطیل بردار نیست، بلکه چه بسا دست امام از جهاتی بازتر شود و به دور از تنگناها و برخی مزاحمت ها، به تدبیر امور و هدایت جریان ها بپردازد. و بسیاری از توطئه ها بر ضد شیعه و مسلمانان و یا جامعه جهانی را خنثی کند و با حفظ شیعیان و دولت شیعی زمینه ساز دولت جهانی عدل باشد.
مدیریتی در جهت اراده و سنن الهی
البته مدیریت حضرت از قواعد و سنت های الهی تخطی نمی کند و خلاف فلسفه غیبت و یا حکمت و مصلحت الهی نمی باشد و اراده ایشان در طول اراده خداوند است. نکته دیگر همچنین آن است که تدبیر و قول آن حضرت منشا برکات و خیر است و کژی ها و ضعف ها را در جریان های مختلف تاریخی و اجتماعی نمی توان به آن حضرت نسبت داد بلکه آن بخش ناشی از بی تدبیری و ناتوانی ما است.
دلایل روایی بر مدیریت پنهان امام
مدیریت و نقش آفرینی امام عصر (عج) به جهت زمینه سازی برای ظهور و تشکیل حکومت عدل جهانی از برخی روایات استفاده می شود:
تصور نشود که امام در گوشه ای نشسته تا هنگام ظهورش فراهم شود و از خیمه اش به در آید و البته فقط گاهی فردی را شفا دهد و یا گمشده ای را به مقصد رهنمون شود. امور در غیبت تعطیل نمی شود، چون امامت تعطیل بردار نیست، بلکه چه بسا دست امام از جهاتی بازتر شود و به دور از تنگناها و برخی مزاحمت ها، به تدبیر امور و هدایت جریان ها بپردازد.
1. برخی از روایات حضرت مهدی را "صاحب التدبیر" معرفی کرده اند. صاحب تدبیر کسی است که با همه تدبیر ها در هر گوشه عالم و در هر نقطه تاریخ همراهی دارد و آغاز و انجام و پنهان و آشکار آن را می داند.
2. در برخی از روایات نقش امام در عصر غیبت به خورشید "پشت ابر" تشبیه شده است. بنابراین حضرت در ایام غیبت به وظایف امامت خود مشغول است و به ویژه شیعیان را از نور هدایت و سرپرستی خود بهره مند می کند.
3. حضرت مهدی (علیه السلام) در نامه خود به شیخ مفید می فرماید:
«ما به اخبار شما آگاهیم و هیچ چیز از اخبار شما از ما پنهان نمی ماند... ما در رسیدگی و مراعات شما کوتاهی نمی کنیم ... که اگر چنین بود گرفتاری ها و دشواری ها شما را در بر می گرفت و دشمنان شما را نابود می کردند.»
4. حضرت علی (علیه السلام) در بخشی از خطبه 150 نهج البلاغه به صراحت از اقدامات و فعالیت های حضرت مهدی (علیه السلام) سخن می گوید و از مدیریت پنهانی آن حضرت در جوامع انسانی پرده بر می دارد:
«آگاه باشید! آن کس از ما اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) [حضرت مهدی علیه السلام] که آن فتنه ها را دریابد با چراغ روشنی بخش در آن گام می نهد. و به سیره و روش صالحان (پیامبر و اهل بیت علیه السلام) رفتار می کند. تا در آن فتنه ها گره ها را بگشاید و بردگان (ملت ها و انسان های اسیر و در بند ) را آزاد کند و جمع (گمراهان) را متفرق سازد. و پراکندگان (حق طلب و مستضعف) را هم آهنگ سازد. (او این کارها را) در نهایت پنهانی از مردم (انجام می دهد). آن گونه که پی جویان نشانش را نبینند، هر چند دقت نظر داشته باشند. سپس، در کشاکش آن فتنه ها، گروهی (برای در هم کوبیدن فتنه ها) مهیا می شوند. هم چون مهیا شدن شمشیر به دست آهنگر.»
این عبارات به وضوح نشان می دهد که آماده شدن گروه مهدی یاوران حاصل زحمات و به ثمر نشستن مدیریت پنهان آن حضرت است. چنان چه می فرماید "ثم: سپس" گروهی آماده می شوند، یعنی این آمادگی نتیجه تلاش ها و تدبیر پنهان حضرت و مترتب بر آن است.
5. بر اساس برخی روایات حضرت مهدی (علیه السلام) در عصر غیبت در میان مردم و در کوچه ها و راه های غرب و شرق عالم گام می نهد بر اجتماعات مردم وارد می شود و در مراسم حج حضور می یابد.[1]
6. روایاتی که می گوید خداوند به واسطه حضور حضرت بلا را از شیعیان دفع می کند و همچنین روایاتی که می فرماید اگر امام در زمین نباشد خدا پرستیده نمی شود. این هر دو دسته نشان مدیریت و تدبیر ایشان در امور مردم است.[2]
7. حضرت علی (علیه السلام) در خطبه ای می فرماید: «خداوند از دانشمندان پیمان گرفته است که بر شکم بارگی ستمگران و گرسنگی مظلومان سکوت نکنند.[3]» آیا با وجود این همه ظلم و ستم پیشگی جهان خواران امام می تواند آرام بنشیند؟
8. هر یک از القاب و نام های حضرت مهدی (علیه السلام) و مجموعه آن ها که از طریق ادعیه و روایات رسیده است گویای مدیریت حضرت و جلوه ای از شئونات مدیریتی ایشان است. مانند: عین الله فی خلقه، ارحم بالرعیه، الغوث، کاشف البلوی، الکهف و...
9. بنابر برخی روایات که در شان اهل بیت آمده است: «همانا در هر نسلی، عادلانی از ما اهل بیت وجود دارند که دین را از تحریف غلو کنندگان و نسبت ناروای باطل گرایان و تاویل نادانان حفظ می کنند.[4]»
آیا این سه کار مهم در عصر غیبت بدون برنامه ریزی و سازمان دهی مناسب و مدیریتی کارآمد چه آشکار و چه پنهان ممکن است؟
10. جلوه دیگر این دیدگاه در روایات مربوط به مضامینی است که حضرت مهدی (علیه السلام) با دعای خویش شیعیان را حفظ و یاری می کند.[5]
11. بنابر بسیاری از دعاها، حضرت بسان مجاهدی پا در رکاب در میدان کارزار است و با آرایش پیاپی نیرو های خود مبارزه را در عرصه های مختلف و در گستره جهانی رهبری و مدیریت می کند. برخی به اشتباه این دعاها و یا بخش هایی از آن ها را درباره عصر ظهور می دانند. در حالی که هیچ قرینه ای بر این تقیید نیست.[6]
مدیریت حضرت به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم اعمال می شود. یکی از موارد مدیریت غیرمستقیم ایشان اصل مترقی ولایت فقیه و انتصاب فقها به عنوان نایبان عام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) در عصر غیبت کبری است.
مویدی از میان نقل ها و داستان های تاریخی
از نقل ها و داستان های معتبر فراوانی[7] این نکته به دست می آید که سیره حضرت در عصر غیبت تلاش برای زمینه سازی ظهور است و این خود دلیل دیگری است بر مدیریت و آرایش نیرو توسط حضرت در عصر غیبت. در ادامه از میان نمونه های تاریخی تنها به نقل تاریخی فتوای تحریم تنباکو اشاره می شود.
مدیریت مستقیم و غیرمستقیم
در خاتمه ناگفته نماندکه مدیریت حضرت به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم اعمال می شود. یکی از موارد مدیریت غیرمستقیم ایشان اصل مترقی ولایت فقیه و انتصاب فقها به عنوان نایبان عام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) در عصر غیبت کبری است.
پی نوشت:
[1] . نعمانی، الغیبه، ص 146وص 167، صدوق، کمال الدین، ج2، ص 440
[2] . صدوق، کمال الدین، ص 207 و 441، مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 92
[3] . نهج البلاغه حضرت امیر، خطبه 3
[4] . اصول کافی، ج1، ص 32
[5] . احنجاج طبرسی، ج2، ص 596
[6] . ر.ک: دعای افتتاح
[7] . برای مطالعه بیشتر ر. ک: فراز هایی از تجلیات امام عصر، ص 54، پا به پای آفتاب، ج 5، ص 171، برداشت هایی از سیره امام خمینی، ج3، ص 158، نجم الثاقب، حکایت 49، در محضر لاهوتیان، ص 340 تا 357، سید محمد صدر، تاریخ الغیبه الکبری، ص 133، میر مهر، ص 243تا 245