از آنجا كه بحث «آزادی» وصفی از اوصاف نفسانی انسان است، با تعدد و تفاوت انسانشناسیها، معنا و مفهوم آن متعدد میگردد، هستی شناسی و جهان بینی هر شخص، به انسان شناسی او را تحت تأثیر قرار میدهد و هر انسان شناسی خاص، مفهوم ویژهای از آزادی به ما عرضه میكند، از این رو آزادی از نظر اسلام با آزادی مورد نظر مكاتب غربی غیر دینی و غیر اسلامی تفاوت فراوان دارد.
«آزادی» هیچگاه نمیتواند مطلق و نا محدود باشد، جهان بینی الهی میگوید: جهان دارای مبدأ و معاد است و برای انسان ، وحی و رسالتی آمده و انسان درعین طبیعی بودن، دارای حیثیت وجودی فراطبیعی میباشد و انسان مسافری است كه عوالمی را پشت سر گذاشته و عوالمی را پیش رو دارد و با مرگ نابود نمیشود. بنابراین، گرچه انسان تكویناً موجودی مجبور نیست، ولی آزادی او در دایرة دین الهی و دستورهای حیات بخش آن است. آزادی دارای انواع و اقسامی است كه به برخی از آنها و آیات مربوط به آن اشاره میشود:
1ـ آزادی اندیشه و تفكر و تعقل:
زیر بنای انتخاب صحیح هدف، برخوردار بودن از هدایت الهی میباشد. قرآن كریم میفرماید: «كذلك یبین الله لكم الایات لعلكم تتفكرون؛ این گونه خداوند آیاتش را برای شما روشن میگرداند، باشد كه (در كار دنیا و آخرت) بیندیشید.» و در آیات دیگری منابع و موضوعات اندیشیدن و تفكر را برای اندیشمندان معرفی میكند كه برخی از آنها عبارتند از: الف) آفاق، (ق، آیة 6 و 7). ب) انفس، (اسراء، آیة 41). ج) تاریخ گذشتگان، (طه، آیة 128) و ...
2 ـ آزادی سیاسی:
قرآن كریم، حق دخالت در نظام سیاسی و برخورداری از حق انتخاب را به رسمیت میشناسد و از هرگونه استبداد نهی میكند و لزوم دخالت مردم در تعیین و سرنوشت امور خویش، را یادآور و آزادی سیاسی آنان را به رسمیت شناخته و تأمین كرده است، چنانكه میفرماید: «و شاورهم فی الامر» و نیز سورهها و آیات (فتح،آیة 10، و توبه، آیة 6 و 85 و...)
3 ـ آزادی عقیده و انتخاب دین:
قرآن كریم در راستای تكریم و احترام به اراده انسان و اندیشه و شعور او هرگونه تحمیل عقیده و اجبار در امر انتخاب دین را نهی میكند. اساساً در اسلام تحقیق در انتخاب دین و پذیرش اصول دین یك امر ضروری محسوب میشود. چنانكه میفرماید: «... لا اكراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی ...، در دین هیچ اجباری نیست و راه از بیراهه به خوبی آشكار شده است ...» و نیز آیات 217 بقره و ... .
4ـ آزادی بیان:
آزادی بیان از نظر قرآن یك سنت الهی و توصیه اولیای او به شمار میرود و اساساً آیات و سورههای قرآن سرشار از گفتگوهای منطقی، شنیدن سخن مخالفان، آزادی بیان و ... میباشد، چنانكه سورهها و آیات «زمر آیة 18؛ آل عمران آیة61 و ... » به آن اشاره دارد.
البته باید توجه داشت كه هرگونه سوء استفاده از آزادی و توطئه بر ضد اركان اسلام و اصول اساسی آن ممنوع بوده و باید میان دشمنان حقیقی اسلام كه در پوشش شعار و سازمانهای به اصطلاح حقوق بشر بیشتر به دنبال استفاده ابزاری از آزادی هستند و آزادی خواهان واقعی تفاوت قائل شد.
باید توجّه داشت كه آزادی در عرصههای مختلف دارای حدود و موازینی است و آزادی لجام گسیخته و بدون قید، هرج و مرج به دنبال دارد. از جمله قرآن كریم درباره تعدی نكردن به حدود و احكام الهی و رعایت مرزهای الهی میفرماید: «تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَعْتَدُوها وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ؛ ... اینها (احكام) حدود و مرزهای الهی است از آن تجاوز نكنید، هر كس از آن تجاوز كند ستمگر است.»
از آنجا كه انسان موجود محدودی است، آزادی او نیز محدود است، چون وصف در اصل تحقق خود تابع هستی موصوف است در تمام شؤون هستی نیز تابع وجود خود خواهد بود، یعنی اگر هستی موجودی نامحدود غیرمتناهی بود، خصوص وصف ذاتی او نیز همانند اصل وجود ذات او بیكران است گرچه وصف فعل او محدود است، همان گونه كه هستی انسان محدود است و اوصاف و كمال او از قبیل حیات، علم، قدرت، اراده و مانند آن متناهی است، آزادی او نیز محدود خواهد بود.
تنها مرجع تعیین حدود آزادی نیز خداوند متعال است.
بنابراین، از دیدگاه قرآن محدوده آزادی تا جایی است که مخالف اسلام یا عفت عمومی و مصالح حكومت اسلامی نباشد.