گاهی وسوسۀ مستقیم شیطان است؛ که گناه را آنچنان شیرین برای انسان جلوه میدهد، که او را به انجام دادن گناهانی نظیر غیبت، تهمت، شایعه پراکنی، چشمچرانی، دزدی و آزار و اذیت دیگران، و... وادار میسازد.
ما چقدر به تعلّم و تفقّه قرآن نیاز داریم و متأسّفانه چقدر از آن فاصله گرفتهایم؟! در شرایط كنونی یك قسمت زیادی از عمر ما، صرفِ خواندن مجلّه و روزنامه و دیدن فیلم ها و گوش دادن به رادیو می گردد.
برای رفع تردید باید ابتداء ریشه یابی بکنیم تا ببینیم ریشه تردید چه در حوزه عمل و چه در حوزه نظری کجاست و چرا شک و تردید در وجود ما وارد شده ؟ پس اول ریشه یابی می کنیم سپس ریشه ها را می خشکانیم پس از این مراحل شک از بین می رود.
نفوذ شیطان در اندیشه بشر نیز منحصر است به حد وسوسه کردن و خیال یک امر باطلی را در نظر او جلوه دادن.
علمای علم اخلاق معمولاً گفتند نفس اماره داریم و یک لشکر مجهزی در درون به نام صفات رذیله است که این نفس اماره را کمک میدهد. در بیرون این نفس اماره کمککار دارد و این کمککارهای نفس اماره در برون، ما را بدبخت میکند و نفس اماره را قوی میکند. از جمله شیطان است. شیطان نمیتواند کاری با ما انجام دهد و فقط میتواند وسوسه کند. یعنی ترغیب و تحریص کند و نفس اماره کار خودش را انجام دهد.
نفوذ شیطان در اندیشه بشر نیز منحصر است به حد وسوسه کردن و خیال یک امر باطلی را در نظر او جلوه دادن. قرآن کریم این معانی را با تعبیرهای تزیین، تسویل، وسوسه و امثال اینها بیان می کند. اما اینکه چیزی را در نظام جهان بیافریند و یا اینکه تسلط تکوینی بر بشر داشته باشد؛ یعنی به شکل یک قدرت قاهره بتواند بر وجود بشر مسلط شود و بتواند او را بر کار بد اجبار و الزام نماید، از حوزه قدرت شیطان خارج است.