سهل انگاری و امروز و فردا کردن امور یکی از مشکلات روزمره بشر است و بسیاری از ما با این پدیده روبرو هستیم. ما یا خود از این گروه از افراد هستیم یا در محیط با افرادی روبرو هستیم که مسامحه کار هستند.
برای همه ما اتفاق می افتد که گاهی از وضعیت موجود کسل و مایوس می شویم و با اینکه برای رسیدن به هدفی مشخص در تلاش هستیم اما گاهی اوقات از ادامه راه دلزده و مایوس می شویم.
انگیزه، فرایند بسیار پیچیده تری از صرفاً خواستن یک چیز است. هنگامی که روی یک پروژه خلاق کار می کنید و این کار برایتان دشوار است، اگر به اندازه کافی انگیزه نداشته باشید، پروژه را رها خواهید کرد.
ما باید در حدی، امکانات اولیه را داشته باشیم و بعد وارد زندگی بشوییم و آرام آرام زندگیمان را بسازیم. این خودش لذت دارد. من بارها عرض کرده ام اگر شما انتظار دارید که همه نیازهایتان را با قبل از ورود به زندگی رسمی برآورده کنید و دیگر هیچی کم و کسر نداشته باشید، دیگر چه انگیزه ای برای تلاش و کار دارید؟
هر انسانی دارای یک "الگوی قهرمان" است که در اعماق ذهن خود با آن زندگی می کند. گاه به آن نزدیک می شود، و گاه کیلومترها از آن فاصله می گیرد. اما چرا اینگونه است؟ چون باید "هزینه ی قهرمان شدن" را بپردازد که عبارت است از: پذیرش مسئولیتها، پرورش قابلیتها، و آمادگی برای جذب مهارتها.اگر می خواهید که در زندگی موفق باشید، باید خودتان را همانطور که یک باغ را برای برداشت بهترین محصول پرورش می دهید، پرورش دهید. افراد موفق در همه جا ویژگیهای مشترکی دارند که مسلما تصادفی و یا شانسی نیست.
قاب عکس کوچک روی میز، گلدانهای گلی که در بدو ورود چشمانتان را مسحور میکنند، رنگهای آرام و دلنشین روی دیوار، موسیقی گوشنوازی که در فضا جاریاست و... همه خبر از دفتر کاری میدهد با کارکنانی پرانرژی و سرشار از انگیزه برای برداشتن گامهای بلند.