در فرهنگ بزرگ سخن، ذیل مدخل «راستی»، می خوانیم: «راستگو و درستکار بودن، راستگویی و درستکاری، صداقت، حقیقاتا، واقعا، حقیقت، واقعیت، راست و مستقیم بودن، مقابلِ خمیدگی، عدالت، دادگری و ...» اما معمولا اولین معنایی که پس از شنیدن یا خواندن واژه راستی به ذهن متبادر می شود، همان «راستگویی و درستکاری» است. جایی می خواندم: «اگر کسی راستگویی را پیشه خود قرار دهد، تمام معایب را ترک خواهد گفت؛ چون سرآمد تمام بدی ها دروغگویی است».
دروغ در دنیا و آخرت انسان را از رحمت الهی محروم می کند و در میان مردم، فرد را بی اعتبار می نماید و اعتماد عمومی را سلب و جامعه را به بیماری نفاق دچار می سازد و از آفات زبان و خراب کننده ایمان است.
اگر دروغ های مصلحتی را کنار بگذاریم و به افرادی بر می خوریم که خیلی زیاد و در مسایل کوچک و بزرگ، دروغ می گویند. به این دروغ ها، دروغی های مرضی می گویند.
اعتماد به معنای نگرش افراد در روابط بین فردی و اجتماعی شان است. اولین شکل از اعتماد به صورت اعتماد به نفس در خود فرد به وجود می آید.
همه ما گاهی ممکن است دروغ بگوییم و با تغییر واقعیت سعی در توجیه رفتارهایمان داریم، اما اگر دروغ کوچکی از کودکانمان بشنویم به شدت آزرده شده و عصبانی میشویم.
دروغگویی فرزندان از آن دسته مشکلاتی است که بسیاری از والدین با آن، حداقل در مقطعی از سن فرزند خود، روبرو می شوند. برخی از همین والدین نسبت به این مشکل بسیار حساس هستند.