یك زن جوان در سالن فرودگاه منتظر پروازش بود.
دهقانی با زن و تنها پسرش در روستایی زندگی می کرد. خدا آنها را از مال دنیا بی نیاز کرده بود.
آهنگری با وجود رنج های متعدد و بیماری اش عمیقا به خدا عشق می ورزید.
روزی بهلول بر هارون الرشید وارد شد.
مردی با اسلحه وارد یک بانک شد و تقاضای پول کرد.
در روزگاران قدیم، مرد میانسالی دو زن داشت. یکی از زنها مسن و دیگری جوان بود.
مرد جوانی که می خواست راه معنویت را طی کند به سراغ استاد رفت.
موضوعات داغ