در روزگاران قدیم، مرد میانسالی دو زن داشت. یکی از زنها مسن و دیگری جوان بود.
هر یک از زنها، شوهرشان را خیلی دوست داشتند و تمایل داشتند که او در سنی متناسب با آنها به نظر آید.
پس از گذشت چند سال، موهای مرد به اصطلاح جوگندمی شد.
برای زن جوان این اتفاق خوشایند نبود زیرا شوهرش را خیلی مسن تر از خودش نشان می داد.
بنابراین هر شب موهای مرد را شانه می کرد و موهای سفیدش را می کَند.
اما سفید شدن موهای مرد، زن مسن تر را خوشحال کرده بود.
زیرا دوست نداشت دیگران او را با مادر شوهرش اشتباه بگیرند.
او هر روز صبح موهای مرد را مرتب می کرد و تا جایی که می توانست موهای سیاه مرد را می کَند.
نتیجه این شد که شوهر آن دو زن، بعد از مدت کوتاهی فهمید کاملاً طاس شده است.
نکته داستان:
اگر به همه خواسته های متفاوت و متناقض اطرافیان خود پاسخ دهید به زودی خواهد فهمید که چیزی برای پاسخگویی نخواهید داشت.
کسی که اصول و قواعد را برای تأثیرگذاری، خوشایند یا همراهی دیگران زیر پا گذارد در نهایت به شرایطی خواهد رسید که
دیگران در برخورد با او، اصول و قواعد لازم را رعایت نمی کنند.
«نه» کلمه ای دو حرفی اما یکی از مهمترین کلمات در رهبری، مدیریت و رشد شغلی است.
یادگیری «نه» گفتن (در مواقع لزوم)، یکی از مهمترین مهارتهای کاری، سازمانی و مدیریتی است.
نه گفتن به معنی نپذیرفتن کار و مسئولیت یا از زیر کار در رفتن نیست
بلکه روشی برای کنترل داشتن بر کار و زندگی شخصی و تعادل بین آنهاست
به گونه ای که هم از عهده وظایف و مسئولیت ها به خوبی برآیید و هم رضایت شغلی داشته باشید.