قدیمی ترین سند تصویری که نظم باغ ایرانی را به تصویر میکشد به دوره ساسانیان باز میگردد. در نقش برجسته طاق بستان، صحنه شکار خسرو پرویز، طرح باغ-شکار او را در طاق بستان نشان میدهد. این نقش برجسته تا حدود زیادی هندسه باغ و عملکرد آن را هویدا میکند.
این باغها عنوان یک ساختار کامل، بیانگر رابطهٔ تنگاتنگ میان بستر فرهنگی و طبیعی است و نشانهای از سازگار نمودن و همسو کردن نیازهای انسان و طبیعت است. در گذشته باغ ایرانی بروز توان نهفتهٔ محیط و ادراک پیچیدگیهای آن بود. خالق باغ با اتکا به دانش تجربی خود فضایی را ایجاد میکرد که باعث بقاء و پویایی بستر طبیعی میشد.
آغاز این هنر
هخامنشیان
آغاز انتظام بخشی به باغ را باید در زمان هخامنشیان جستوجو کرد. در باغهای سلطنتی پاسارگاد (قرن ۶ قبل از میلاد) وجود هندسه منظم در باغ شاهی (اختصاصی) و در مقیاس کلان در باغهای پیرامون کاخ ها، تبدیل به الگویی شده است که بعدها در دوره ساسانی و پس از اسلام شاهد تکامل آن هستیم.
ساسانیان
در دوران ساسانی (۶۳۳-۲۲۴م) باغسازی گسترش فراوانی مییابد. جایگاه والای طبیعت در تفکر زرتشت به ویژه پرستش آب موجب گردید تا علاوه بر انتظام انسانی در باغ چشم اندازها و بستر طبیعی نیز مطرح گردد. باغ قصرهای این دوره همانند تخت سلیمان و کاخ فیروز آباد بیستون در بستر طبیعی جذاب مانند دریاچه و چشمه مکان یابی گردیدند.
صفویه
تنوع هندسی مشخص ترین ویژگی باغهای این دوره است. انتظامهای محوری، مرکزی و چهاربخشی در باغهای این دوره دیده میشود. با استقرار تمدن اسلامی در دوره بنیامیه در سامره و اندلس باغهایی احداث گردیدند که همچنان از باغهای ساسانی مورد الگوبرداری قرار گرفته بود. بسیاری از محققین با شکوهترین عصر باغسازی در ایران را در دوره صفویه میدانند. در این دوره باغات در گستره شهر به عنوان هنر شکل دهنده ساختار فیزیکی شهر بودند و همچون منظومهای سبز تمامی ساختار شهر را تحت تأثیر قرار میدادند.
باغسازی در دوران صفویه از قزوین شروع شد. این شهر به عنوان پایتخت صفویه انتخاب گردید و به صورت باغ شهر سازمان یافته بود که اکنون از باغهای درباری بجز چند ساختمان چیزی باقی نماندهاست. در زمان شاه عباس، پایتخت از قزوین به اصفهان تغییر مکان داد. در اصفهان از همنشینی فضاهای شهری، خیابان، میدان و باغ ساختار هندسی این باغ شهر شکل گرفت.
سیر تحول طراحی باغ در دورهٔ صفویه نیز همانند زنجیرهای به دورهٔ تیموریان مرتبط بوده و در دوران قاجاریه به علت ارتباطات فرهنگی گسترده ایران با اروپا نشانههایی از از الگوی باغسازی اروپایی در باغهای ایران نفوذ کرد و در دوران پهلوی به علت سهولت تردد بین ایران و دیگر کشورهای اروپایی احداث باغها و پارکهای اروپایی و یا آمیختهای از آنها رواج یافت.
ابتداییترین و سادهترین اصل هندسی باغ ایجاد محوری در میانهٔ باغ و به موازات طول آن میباشد. به طور معمول در دو طرف این محور درختان سایه انداز کاشته شدهاست. هندسه باغ از تقسیمات راست گوشه تشکیل شدهاست. مهمترین این تقسیمات، انتظام چهار بخشی است. انتظام باغ بر اساس هندسه محوری و تقارن است.
انتظام معماری در باغ ایرانی
شکل باغ ایرانی شامل انتظام آب، انتظام گیاه و انتظام معماری است. این انتظام در قالیهای ایرانی نیز قابل جستوجو میباشد و عناصر این انتظام (آب، گیاه و معماری) در نگارگری ایرانی موجودند و تصویری ایدهآل از باغ ایرانی را ارائه میدهند.
هندسه در معماری باغ ایرانی
باغهای ایرانی را یا در زمینهای مسطح ایجاد میکردند و باغهای دشتی بودند یا در زمین شیبدار، که امکان میداد باغ را با آبشارها و درختهای بیشتر، زیباتر ساخت. مانند باغ تاج نظر ،باغ شاهزاده ماهان و باغ تخت شیراز. در باغ ایرانی توجه خاصی به شکلهای هندسی میشد و شکل مربع که فاصله بین اجزاء باغ را ساده و روشن نشان میداد از اهمیت خاصی برخوردار بود.
برای کاشت درخت، نخستین گام، دقت در تعیین فاصله محل کاشت از هر طرف بود و بدین ترتیب مربعهایی شکل میگرفت که از هر طرف میتوان ردیف درختان را دید. در باغهای ایرانی علاوه بر عمارت یا کوشک اصلی بناها سردر هم بود که در حقیقت بیرونی باغ یا محل پذیرایی محسوب میشد. در میان کرت باغ ایرانی معمولاً گیاهانی میکاشتند که زیاد بلند نشوند و همیشه سبز و زیبا باشند. یک اصل مهم در باغسازی ایرانی چشم انداز اصلی به شکل مستطیلی کشیده است.
در هندسه باغ ایرانی ۲ اصل مهم بود: سه کشیدگی در کنا هم و تقسیم باغ به مربعهایی که خود دارای تقسیماتی منظم و مربع شکل بودند.
گونه درختان
برای ایجاد سایه، در باغهای ایرانی از درختان سایه افکن استفاده میشد. در دو خیابان دو طرف میان کرت یا آبنما، برای کمک بیشتر به ایجاد سایه، گذرگاههای باغها را باریک تر انتخاب کرده تا سایه درختان دو طرف همه سطح گذرگاه را بپوشاند و به این ترتیب دالان سرپوشیدهای از درختان میساختند. درختانی که معمولاً کنار خیابانهای باغ، در محور اصلی، مینشاندند سرو، کاج و نارون؛ یا سرو، کاج و چنار؛ یا سرو، کاج و ارغوان بود.
گلها در باغ
جایگاه گلها در باغ درپای درختان بود. گلهایی کاشته میشد که خاصیتی داشته باشند، هم از عطر آنها استفاده میشد و هم از گلبرگ هایشان حلوا و مربا درست میکردند و برخی از انها خاصیت دارویی داشتند. بنه گاه زمینی بود مربع مستطیل یا گرد که نشیمن تابستانی در کنار درختهای کهن بود. در کنار این نشیمنگاهها گل ابریشم و نسترن معطر و یا خرزهره به خاطر دفع حشرات میکاشتند.